افق روشن
www.ofros.com

حمله ضد انقلاب، باریکادها بر پا می شوند


بهمن شفیق                                                                                                  چهارشنبه ١٣ بهمن ١٣٨٩

با سخنرانی مبارک در واکنش به تظاهرات میلیونی مردم مصر، تعرض ضد انقلاب شروع شد. این سخنرانی بیش از هر چیز ترسیم خطوط مقاومت ارتجاع منطقه در مقابل روند انقلابی رو به گسترش در کل منطقه است. مبارک اکنون دیگر به اصلی‌ترین سنگر مقاومت ارتجاع در منطقه تبدیل شده است. آنچه امروز در مصر می گذرد، دیگر مبارزه طبقاتی محدود به مصر نیست و سرنوشت آن را نیز دیگر توازن قوای درون مصر به تنهایی تعیین نمی کند. تحلیل موضعگیری مبارک برای شناخت عمل‌کرد ارتجاع در منطقه از اهمیتی حیاتی برخوردار است.
مبارک دقیقاً تنها واکنشی را از خود نشان داد که برای حفظ مواضع ارتجاع در منطقه ضروری بود. تحلیلگران بورژوازی تلاش خواهند کرد که موضع گیری مبارک را با ویژگی‌های فردی وی توضیح دهند. مسأله اما این نیست. مبارک و کل ارتجاع منطقه ظرفیت انفجاری جنبش انقلابی را به خوبی درک کرده و به این نتیجه رسیده‌اند که عقب نشینی در مقابل این موج تنها این ظرفیت انقلابی را گسترش خواهد داد. کدام مؤلفه ها این ارزیابی را تأئید می کنند؟
نخست: جنبش انقلابی جهان عرب عمیفا عدالتخواهانه است. این جنبشی است که مستقیماً بر علیه نتایج تسلط سرمایه داری گلوبال آغاز شده است. هدف این جنبش پیوستن به کلوب گلوبال سرمایه داری، تقاضای عضویت در بازار واحد اروپا و پیوستن به ناتو و سازمان تجارت جهانی و امثالهم نیست. هدف این جنبش دقیقاً مقابله با نظامی است که همه این‌ها سمبلها و نشانه‌های آنند. دقیقاً همین جهت گیری است که مفهوم آزادی را نزد این جنبشها از مفهوم لیبرالی آزادی فردی متمایز می کند. آزادی برای توده های زحمتکش جهان عرب تنها به صندوق های رأی خلاصه نمی شود. بسیار بیش از آن، آزادی در این جنبش ها آزادی در تأمین شرایط انسانی زندگی است، آزادی در قطع دست همه غارتگرانی است که ثروت افسانه‌ای خود را بر شانه های خمیده محرومان بنا کرده اند. آزادی در جنبش انقلابی جهان عرب، آزادی فردی برای بهره گیری از مواهب جامعه مصرفی نیست، آزادی جمعی برای تحقق عزت و کرامت انسانی خویش است. در این مفهوم متفاوت از آزادی، خطر فروپاشی نظام مقدس «خدا، خانواده، مالکیت خصوصی» است که ارتجاع را به وحشت می اندازد. مهار این ظرفیت انقلابی را نمی‌توان و نباید به لیبرال هایی سپرد که نه توان و نه تجربه مقابله با چنین ظرفیتی را دارند. آنهم در شرایطی که حاملان جنبش تازه به قدرت تاریخی خویش پی برده اند. نه. این جنبش لیبرالهایی مثل برادعی و ایمان نور و حتی معامله گرانی مثل اخوان المسلمین را به راحتی جارو خواهد کرد. در مقابل این جنبش باید سدی از توپ و تانک و مسلسل قرار داد.
دوم: جنبش انقلابی جهان عرب چشم اندازهای کاملاً متفاوتی را برای حل مسائل کهنه منطقه خاورمیانه باز گشوده است. چشم اندازهایی که نه تنها ارتجاع عرب، بلکه ارتجاع یهود را نیز به وحشت انداخته است. دولت یهود امروز دیگر در محاصره نظامیان و افسران جوان عرب نیست، در محاصره انقلاباتی قرار گرفته است که پایه‌های دولت یهود را نیز متزلزل خواهد کرد. هم امروز در خود اسرائیل نیز همه آزادیخواهان و همه بازندگان سرمایه داری گلوبال خود را در کنار جنبش انقلابی عرب می‌بینند و همه ارتجاع متشکل یهود خود را در نقطه مقابل آن. فروپاشی سنگر ارتجاع مصر، آغاز روند اضمحلال دولت یهود نیز خواهد بود. هویت دولت یهود بر نفی هویت عربی - اسلامی بنا شده است. جنبش انقلابی جهان عرب اما هویتی انسانی - جهانی دارد. تا همینجا این یعنی بی موضوعیت شدن دولتی به نام دولت یهود. مضاف بر این، هیچ دولتی در هیچ کشور عربی، حتی یک دولت لیبرالی پرو غربی نیز، قادر نخواهد بود دیوار امنیتی لازم مورد نیاز دولت یهود را تأمین کند. این فقط و فقط از الیگارشی های قبیله ای - خانوادگی- نظامی فاسدی بر می‌آید که تا به امروز نفس جهان عرب را گرفته‌اند. با فروپاشی حاکمیت این الیگارشی ها، اسرائیل تمام حفاظ امنیتی پیرامون خود را از دست خواهد داد و مصر حلقه اصلی این نظام حفاظتی است. این سنگر نباید به هیچ قیمتی سقوط کند.
سوم: سقوط مبارک به سادگی دومینوی سقوط پی در پی ارتجاع در کل جهان عرب را به دنیال خواهد داشت. مقاومت در مقابل این موج باید از نقطه‌ای شروع می شد. مصر اکنون هر چه بیشتر به اسپانیای دهه سی قرن بیستم بدل می شود. ارتجاع منطقه سنگر مقاومت خود را در مصر بر پا کرده است. سؤال این است که آیا موج انقلابی قادر به مقابله خواهد بود.
باریکادها در خیابانهای قاهره و اسکندریه بر پا شده اند. از آنچه تا امروز معلوم شده است، حاملان اصلی انقلاب، اتحادیه های کارگری و جنبش ٦ آوریل، تا امروز موفق شده‌اند که مقهور قدرت مدیائی غرب پرو لیبرال و مقهور قدرت سازمانی اخوان المسلمین نشوند. برعکس، آن‌ها تا همین امروز توانسته اند مهر خود را بر تحولات بکوبند و همه راههای بینابینی سازش را بر امثال برادعی و امر موسی و اخوان المسلمین سد کنند. آن‌ها حتی توانسته اند با تشکیل کمیته های دفاع محلی نخستین ارگانهای قدرت انقلابی را شکل دهند. اصلی‌ترین مصاف ها اما هنوز در راه ند و برای پیروز شدن در این مصاف های تعیین کننده و عظیم آرایش جنگی این جناح رادیکال جنبش انقلابی از اهمیتی تعیین کننده برخوردار است. آرایشی که اگر هنوز وجود ندارد، باید به سرعت شکل بگیرد. آنچه در مصر می‌گذرد یک انقلاب است. انقلابی با ابعادی تاریخی - جهانی. بزرگترین خطای مبارزان انقلابی در این خواهد بود که بدون آرایشی مناسب با این روند انقلابی، بدون آرایشی که قادر به پاسخگویی به عمل متحد و متمرکز ارتجاع باشد، جنبش را ادامه دهند. این یک انقلاب تویتری نیست، خون هایی که در خیابانهای قاهره و اسکندریه بر زمین ریخته می شوند، واقعی اند، مجازی نیستند. نیرویی هم که به سرکوب جنبش انقلابی برخاسته است، نیرویی واقعی و به شدت متمرکز است. در مقابل این نیرو باید آرایش لازم را به خود گرفت: از شورای رهبری جنبش انقلابی تا گاردهای مسلح انقلابی.
و سرانجام این که انقلاب امروز جهان عرب، لحظه مصاف برای تمام چپ جهان معاصر نیز هست. باید با تمام قوا به حمایت از این انقلاب برخاست. همه آن نیرویی که در مخالفت با جنگ به خیابانهای اروپا و آمریکا ریخت، امروز موظف است برای دفاع از انقلاب مصر به میدان بیاید. طبقه کارگر جهانی، چپ انقلابی در هر گوشه‌ای از دنیا و هر انسان شرافتمندی موظف است امروز با تمام قوا به میدان دفاع از انقلاب جهان عرب وارد شود. این آینده همه ما، آینده جهان است که امروز در خیابانهای قاهره و سوئز و اسکندریه رقم می خورد.

بهمن شفیق - ٢ فوریه ٢٠١١