چند سندیکای کارگری در فرانسه در حمایت از جنبش کارگری ایران و در اعتراض به حضور نمایندگان رژیم اسلامی، در مقابل سازمان جهانی کار یک حرکت اعتراضی را سازمان دادند. اقدام سندیکاهای فرانسه، حرکتی به غایت ارزشمند و اقدامی بی نظیر بود. بسیاری از تشکلها و فعالین کارگری داخل،از این حرکت ارزشمند حمایت کردند.
رضا رخشان نیز به عنوان "فعال کارگری" به سندیکاهای فرانسه یک پیام فرستاد. در پیام رضا رخشان آمده است:
" بسیاری از کسانی که با ارسال پیام به شما سندیکاهای فرانسه با شما اظهار دوستی می نمایند، در داخل ایران خود نه تنها در ایجاد سندیکاها و اتحادیه های محیط کار فعال نیستند، بلکه در حد توانشان در مقابل سندیکاهای موجود به کارشکنی نیز می پردازند. حتماً برای شما نیز روشن است که کارگران ایران باید با توان و نیروی تشکلهای خود مشکلاتشان را حل نمایند و برای تحقق مطالباتشان که همانا دستیابی به یک زندگی انسانیست، بکوشند. بسیار از شما سپاسگزار خواهیم بود اگر که در کنار محکوم نمودن سیاستهای ضد کارگری در ایران، نفوذ معنوی خود را برای تقویت تشکلهای درون محیط کار به کار بگیرید و ضرورت ایجاد سندیکاها و اتحادیه های مستقل را نیز به دوستان ایرانی خود گوشزد کنید."
اگر اغراق نکرده باشم، رضا رخشان حرف دل نمایندگان رژیم اسلامی حاضر در اجلاس سالانه سازمان جهانی کار را زد. البته این اولین بار نیست که رضا رخشان به عنوان "فعال کارگری" به جنبش کارگری و فعالین راستین این جنبش میتازد. ایشان پیشتر سیاست "هدفمند کردن یارانهها" را نیز مورد ستایش قرار دادند. موقعی که علی نجاتی رئیس سابق هیئت مدیره کارگران هفت تپه در زندان به سر میبرد،او را که با رای کارگران به عنوان نماینده انتخاب شده بود، از سر راه برداشتند. اطلاعیههای پیدرپی رضا رخشان همان موقع بیانگر ضدیتش با فعالین کارگری بود. عدم همکاری با هفت تشکل کارگری که امسال قطعنامه اول مه را با هم صادر کردند، باز هم به فعالیتهای خستگی ناپذیرانه رضا رخشان برمیگردد. حمایت قاطع رضا رخشان از سیاست "هدفمند کردن یارانهها" و تاختن به فعالین کارگری به انحاء گوناگون، او و گرایشش را بیشتر به جامعه معرفی کرد.
پیام رضا رخشان به سندیکاهای کارگری فرانسه، رسما حمله به فعالینی بود که سالهاست تنها سرمایه زندگیشان را در گرو مبارزه برای احقاق حقوق طبقه کارگر به کار گرفتهاند. رضا رخشان میتواند ضد کارگر باشد اما نمیتواند نماینده کارگرانی باشد که زیر سیاست "هدفمند کردن یارانهها" کمرشان خم شده است. رضا رخشان با هر ماهیت و هر گرایشی نمیتواند نماینده کارگرانی باشد که مبارزاتشان علیه رژیم اسلامی، نقطه عطف مبارزات جنبش کارگری ایران است. رضا رخشان میتواند طرفدار سیستم کارگر و کارفرما باشد اما نمیتواند نماینده کارگرانی باشد که با شعار "کارگر هفت تپهایم، گرسنهایم" به جنگ ارتجاع جمهوری اسلامی و سیاستهای ضد کارگریش رفتهاند. رضا رخشان در پیامش به سندیکاهای کارگری فرانسه، میتوانست علیه مسببین گرسنگی کارگران هفت تپه موضع گیری کند اما ایشان حمله به فعالین کارگری را ترجیح دادند و این چقدر تاسف آور است.
رضا شکیبا - ٢٢ خرداد ١٣٩٠
افق روشن: نامه رضا رخشان: "به سندیکاهای کارگری فرانسه" را
اینجا کلیک نمائید.