افق روشن
www.ofros.com

تاریک روشن های راه

گفت و گو با صدیق سبحانی فعال کارگری


عسگری - ملکی                                                                                                سه شنبه ١٧ اسفند ١٣٨٩

اشاره: در این مصاحبه، گفت و گویی داشته ایم با صدیق سبحانی کارگر و یکی از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری. صدیق کارگر اخراجی است و همچنین در سال گذشته به خاطر فعالیت هایش دستگیر شده و هم اکنون پرونده ی قضایی اش مفتوح است. با صدیق درباره ی سطح آگاهی و مبارزات هم در میان کارگران و نیز در میان فعالین وتشکل های فعالین بحث و نظر داشته ایم و به طور مشخص انتقاداتی را درباره ی نحوه ی فعالیت ها طرح و بررسی کرده ایم. قطعن این مصاحبه گفت و گویی دو طرفه است و هر دو طرف از منظر دیدگاه خود به ارائه ی بحث و نظر خویش پرداخته اند. خواننده ی آشنا با مباحث کارگری در می یابد که برخی جملات یا سوال های ارائه شده از سوی ما، لزومن پاسخ ما به مساله و یا به طور جدی سوالی مبتنی بر ندانستن پاسخ یا برخی پاسخ ها نیست، بلکه در بسیاری از موارد برای پیشبرد و باز کردن بحث، این موارد طرح شده اند تا گفت و گویی جدی تر شکل بگیرد. و یا در مواردی سوال کننده بر اساس باور های خود بر سوال یا سوال هایی اصرار ورزیده و یا به شکل های گوناگون آن را طرح کرده تا در حد امکان پاسخ آقای سبحانی را دریابد. مصاحبه چند ماه قبل انجام گرفته اما ویراست نخست آن در اسفندماه 89 منتشر میشود.حرف های ما با زیر خط است و الباقی،گفته های صدیق سبحانی ست. امید که دیگر فعالین با ارائه ی نقد و نظر خود درباره ی این نوشتار در روشن کردن راه مبارزه ی جمعی برای احقاق مطالبات طبقاتی کارگران ، یاری رسانند.

عسگری - ملکی - اسفندماه ١٣٨٩

- خدمت شما آقای سبحانی سلام عرض می کنم و با تشکر از این که این فرصت را در اختیار ما گذاشتید تا گفت گوی کوتاهی را با شما داشته باشیم. قبل از هر چیزخودتون رو برای ما معرفی کنید، و بفرمایید که کجا کار می کردید یا مشغول به کار هستید؟ به طور مختصر در مورد شرایط کاری خودتان توضیحاتی را برای ما ارائه بفرمایید
- من هم به نوبه خودم خدمت شما سلام عرض می کنم و با تشکر از این که زحمت کشیدید و این گفتگو را ترتیب دادید.
صدیق سبحانی هستم، قبلا در نساجی کردستان حدود ١٨سال مشغول به کار بودم، پس از واگذاری کارخانه به بخش خصوصی و اعلام ورشکستگی از طرف کارفرمایان ِکارخانه ،تمامی کارگران نساجی کردستان به جز چند نفر نگهبان، بازخرید و یا به بیمه بیکاری ارجاع داده شدند. در حال حاضر هم بنده بیکار هستم.

- آقای سبحانی، شما از یک طرف کارگر بودید، و از طرف دیگر هم به عنوان فعالی کارگری شناخته شده هستید، به ویژه که در سال گذشته شما را به دلیل فعالیت های کارگری دستگیر کردند و در حال حاضر هم پرونده شما در جریان می باشد، به هر حال، به مسائل کارگری علاوه بر کارگر بودن علاقه مندید و نسبت به آن حساس بوده اید. این امر، خود برای ما کمکی است، زیرا شما به عنوان یک کارگر و فعال کارگری آشنایی نزدیکی با مسائل کارگری دارید. اگر لطف کنید و به طور مختصر بفرمایید که به نظر شما مهم ترین خواست ها و مطالبات کارگران چه چیزهایی هستند؟
- نسبتاً مطالبات مشخص هستند. خواست ها و مطالبات در ایران شامل موارد زیادی می شود، از جمله این که، کارگران در ایران خواستار امنیت و تضمین شغلی، لغو قراردادهای موقت و سفید امضا و.... هستند. تا وقتی که این خواست های بر حق کارگران برآورده نشود، کارفرما تا هر وقت که بخواهد به کارگر، کار می دهد و وقتی هم به کار او نیازی نداشته باشد به راحتی کارگر را اخراج میکند و هیچ محدودیتی از طرف کارفرما برای اخراج کارگر وجود ندارد. در چنین شرایطی کارگر هم نمی تواند اعتراضی انجام دهد. به نظر من تنها راهی که کارگران باید دنبال کنند تا به این مطالبات دست یابند، سازمان دهی و ایجاد تشکل های خود می باشد.

- به بحث تشکل یابی قطعا خواهیم رسید. اما شما قبل از آن به امنیت شغلی، اخراج کارگرها و معضل قراردادهای موقت و سفید امضا و.... اشاره کردید. پس آیا به نظر شما مطالبات اصلی کارگران این ها هستند؟
- کارگرانی که در حال حاضر مشغول به کار هستند، در این فکرند که بتوانند شرایط و موقعیتی را که دارند فعلا حفظ کنند و از دست ندهند، چرا که می ترسند اگر دست به اعتراضی بزنند با اخراج و بیکاری رو برو خواهند شد. با توجه به این، کارگران در حال حاضر فقط برای حفظ شرایط موجود و از دست ندادن شغل خود اقدامی نمی کنند. و واقعا وضعیت بد مالی و معیشتی فعلا طبقه کارگر را زمین گیر کرده است. اما آسمان همیشه ابری نخواهد ماند.

- به نظر شما برای رفع این معضل و نیز برای بدست آوردن سایر مطالبات، چه راه حلی پیش روی کارگران وجود دارد؟
- به نظر من، راه چاره تنها در سازمان یابی، متشکل شدن و اتحاد و همبستگی طبقه کارگر است. تا زمانی که طبقه کارگر نتواند تشکل های مستقل خود را به خواست و نیروی خود تشکیل بدهد، هیچ وقت به آن خواست ها و مطالباتی که کارگر می خواهد برسد، نخواهد رسید. و برای انجام این کار یعنی متشکل شدن طبقه کارگر، با توجه به وضعیت کنونی اگر هر کارگر یا فعال کارگری بخواهد در هر کارگاه یا کارخانه ای به کارگرها در جهت ایجاد تشکل های خود و نیز سایر خواست های آنها آگاهی برساند، با اخراج و بیکاری روبرو خواهند شد. این امر مانع از آن شده که کارگران بتوانند، تشکل های خود را ایجاد کنند.

- با توجه به شناختی که شما از کارگران دارید، آگاهی کارگران به مقوله تشکل یابی را به طور کلی در چه سطحی می بینید؟
- با توجه به این که سرمایه داران به فکر ارزش اضافی بیشتری هستند، در نتیجه نا امنی شغلی را برای کارگران ایجاد و آنها را از نظر معیشتی در فشار قرار داده اند و سفره خالی کارگران را روز به روز بی رونق تر می کنند. در چنین شرایطی، اولویت برای کارگر بدست آوردن لقمه نانی است، تا بتوند شکم خود و دیگر اعضای خانواده اش را سیر کند. در این وضعیت، باز هم اگر کارگر آگاهی لازم را داشته باشد، نمی تواند کار بخصوصی انجام دهد.

- نه ! سوال این است، که آیا اکثر کارگرها می دانند باید تشکل داشته باشند و نمی توانند؟ بعضی ها می دانند و اجازه و موقعیت آن را به دست نمی آورند؟ در کل میزان آگاهی آنها در چه حدی است؟
- به نظر من طبقه کارگر به آن درک و ضرورت تاریخی نرسیده است. همانطور که گفته شد با توجه به شرایطی که برای کارگران به وجود آورده اند، آنها نمی توانند تشکل خود را ایجاد کنند تا بتوانند از خواست ها و مطالبات خود دفاع لازم را به عمل بیاورند.و با توجه به شرایط امنیتی و رعب و وحشتی که از سوی دولت و سرمایه داران ایجاد شده، کارگران به فرض هم اگر آگاه باشند نمی توانند به آن سمت حرکت کنند. در واقع اگر فکر کنیم کارگران در ایران به آن ضرورت و آگاهی رسیده اند، که باید تشکل های خود را ایجاد کنند، به نظر من این توهمی بیش نیست. یعنی اکثریت طبقه کارگر آن آگاهی لازم را برای ایجاد تشکل های مستقل خود ندارند، چرا که اگر داشتند سرمایه داران و نظام سرمایه داری نمی توانست جلوی تشکل یابی آنها را بگیرد و می توانستند تشکل های واقعی خودشان را به سرمایه داران تحمیل کنند.

- بنا به گفته شما تا اینجای بحث، اکثریت طبقه کارگر به آگاهی لازم در جهت ایجاد تشکل های خود نرسیده اند. ما باور داریم یگانه راه رهایی کارگران، تشکل یابی و سازمان یابی آنها است. آن بخش از فعالین و پیشروان طبقه کارگر خود به اخراج ، دستگیری و برخوردهای امنیتی آگاه اند و می دانند که با آن روبرو می شوند. در نتیجه بحثی که اینجا مطرح می شود این است که، عناصر فعال و پیشرو اقدام میکنند که در تشکل هایی به اسم تشکل های فعالین کارگری خود را سازماندهی کنند؛ مثلا شما عضو "کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری" هستید، پس راه حلی که فعالین کارگری پیدا کرده اند، این است که خودشان را متشکل و نیروی خود را تقویت کنند تا نقش پیشرو خود را در طبقه کارگر ایفا کنند، تا هم بتوانند آن آگاهی لازم را به درون طبقه کارگر ببرند و هم این که کمکی کرده باشند در جهت ایجاد تشکل های کارگران.
حال سوال من این است: وضع خود ِاین فعالینی که در این تشکل ها دور هم جمع شده اند،از نظر آگاهی و سطح مبارزه هایشان را در چه سطحی و چه طور می بینید؟

-با توجه به صحبت هایی که گفته شد، فعالین کارگری ای که در حال فعالیت هستند، در راستای احقاق منافع طبقاتی خودشان با مشکلات زیادی روبرو هستند، چه از نظر مالی و چه از نظر امنیتی، که مدام تحت تعقیب هستند. فعالین کارگری در چنین شرایطی نمی توانند آن آگاهی لازم را به بدنه طبقه کارگر انتقال دهند. تشکل های کارگری هم که وجود دارند دارای دیدگاه های متفاوتی می باشند و این مسئله باعث بی نظمی و پراکندگی طبقه کارگر شده است. که در مورد آنها می توان بحث مفصلی را ارائه داد.

- پس شما مشکلات پیش روی فعالین کارگری را مسائل اقتصادی و مالی و نیز شرایط امنیتی می دانید که تقریبا در تمام دنیا نظام های سرمایه داری با درجات مختلف برای فعالین کارگری ایجاد کرده اند؟
- بله دقیقا ، هم از نظر مسائل مالی و هم این که از لحاظ امنیتی فعالین کارگری در مضیقه قرار دارند. در ایران کمتر فعال کارگری را می توان یافت که بازداشت نشده باشد. با چنین وضعیت امنیتی که حاکم است نمی توان انتظار زیادی را از فعالین کارگری داشت اما باز هم این فعالین کوتاه نیا مده اند و معتقد ند که طبقه کارگر تنها با ایجاد تشکل های مستقل خود می توانند خواست ها و مطالبات خود را خواستار شوند و به آنها برسند.

- بدین ترتیب شما هیچ نقدی به فعالین کارگری و تشکل های آنها ندارید؟
-چرا نقد دارم، اما در این شرایط و در این این روز ها فعلن نمی خواهم نقدی که به فعالین و تشکل های آنها وارد است را باز کنم.

- آقای سبحانی، اگر ما بخواهیم یک گام به جلو برداریم، و شما اگر بر اساس واقعیت موجود بخواهید راهکاری را برای فعالین کارگری ارائه بدهید، چه راه حلی را پیشنهاد می کنید؟
- فعالین کارگری نه تنها نباید دلسرد شوند، بلکه قاطعانه و با ایجاد نظم در فعالیت هایشان ،راه حل هایی را که به برون رفت از این وضعیت کمک می کند ارائه دهند، تا بتوانند فعالیت خود را بهتر و با کیفیت بیشتری به پیش ببرند. فعالین کارگری باید شرایط موجود خود را درک کنند و خود را با آن شرایط طوری تطبیق بدهند که کمتر زیر ضربات پلیس و نیروهای امنیتی قرار گیرند. تا بتوانند به نحو احسن در راستای احقاق منافع طبقاطی خود عمل کنند.

- در چنین وضعیتی که اشاره کردید، آیا امکان آن وجود دارد که فعالین کارگری، کیفیت و نظم کار خود را افزایش بدهند؟ یا اینکه اصلا امکان آن وجود دارد؟
- بله امکانش هست، به نظر من با نظم و آگاهی بیشتر می توان که طبقه کارگر را از حقوق خود آگاه کرد و در این راه نباید از هیچ تلاشی فروگذار کرد. فعالین کارگری باید بتوانند فعالیت خود را در دل توده های کارگر افزایش دهند و با توجه به وضعیتی که موجود است، ناامید نشوند و از فعالیت های خود پا پس نگذارند. حرف من این است، که امروز در طبقه کارگر بیشتر از هر وقت دیگری ضرورت دارد که تشکلهای کارگری ایجاد شوند و طبقه ی کارگرمتشکل شود و از حقوق برحق خود دفاع کنند. و از وظایف فعالین کارگری آگاهی دادن به طبقه کارگر، و نیز تلاش برای احقاق خواست ها و مطالبات مشترک طبقه کارگر برای سازمان دهی و ایجاد تشکل کارگران است که باید برای آن اقدام کنند.

- آقای سبحانی، شما رو به فعالین کارگری گفتید که کوتاهی نکنند، دلسرد نشوند و بتوانند در دل طبقه کارگر نفوذ کنند، منظور شما چیست؟ چه کاری باید انجام دهند و نیز چه چیزی را باید تقویت کنند تا بتوانند موفق باشند؟
- منظور من این است که فعالین کارگری، بتوانند به طبقه کارگر آگاهی دهند، راه حل ارائه کنند و کارگران را برای ایجاد تشکل های خود تشویق کنند، و باید کارگران را به آن قناعت برسانند که تشکل های مستقل کارگری از نان شب نیز واجب تر است.

- بنا به گفته های جنابعالی، این سوال برای ما مطرح می شود که آیا فعالین کارگری تا حالا دنبال نمی کردند؟چون امروز به هر فعال کارگری بگویید که در حال چه فعالیتی هستید، در جواب شما می گوید که می خواهم آگاهی را به دل طبقه کارگر ببرم و کمکی کرده باشم در راستای ایجاد تشکل های مستقل کارگران. همه این را می گویند، نقد شما از چه منظری است؟ یا برای این که بتوانید یک گام بیشتر به جلو حرکت بکنید چه پیشنهادی دارید؟ آیا در فعالیتی که تا به حال فعالین کارگری در جهت آگاهی دادن و کمک به تشکل یابی کارگران، انجام می دادند، می توان چیزی را تقویت کرد؟به طور کل فعالین کارگری در چه زمینه ای می توانند خود را تقویت کنند؟
- فعالین تا جایی که توانسته اند به امر آگاهی کمک کرده اند ولی چشمگیر نبوده که بتوانند تشکل های کارگری را ایجاد کنند. به عنوان مثال به کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و نیشکر هفت تپه نگاه کنیم، وقتی که اقدام به ایجاد سندیکای خود کردند هیئت مدیره این سندیکا ها با تعقیب و زندان روبرو شدند. در وضعیت موجود طبقه کارگر نمی تواند یا حداقل سخت بتواند تشکل های مستقل خود را ایجاد کند، چون هم از نظر امنیت شغلی و هم از لحاظ معیشتی در شرایط بغرنجی قرار دارند. و آن دسته از کارگرانی که به آن قناعت رسیده اند که تنها راه نجات کارگران در متشکل شدن آنها است، به دلیل ترس از اخراج و بیکاری از رفتن به سوی ایجاد تشکل های خود صرفنظر می کنند.

- شما فرمودید، که فعالین کارگری تا حالا در حد توانشان کار انجام داده اند ولی چشمگیر نبوده است. سوال من اینجاست که، فعالین کارگری چه کاری باید انجام دهند تا فعالیتشان بیش از آنچه تا کنون بوده مثمر ثمر واقع شود؟در واقع نقطه ضعف کجاست که فعالیت آنها چشمگیر نیست؟
- به نظر من چون سیستم سرمایه داری، گام به گام دست آوردهای طبقه کارگر را غصب کرده و کارگر و فعالین آن در وضعیت بد مالی قرار دارند، نقطه ضعف و مشکل آنجاست، و این مسئله باعث شده تا روند همبستگی، اتحاد و ایجاد تشکل صورت نگیرد و یا خیلی به کندی پیش رود.

- پس این ربطی به فعالین کارگری ندارد، در حال حاضر مخاطبان شما فعالین کارگری هستند، نقد شما رو به فعالین کارگری می باشد، و می گویید: نتیجه کار آنها چشمگیر نبوده و باید منظم تر به فعالیت خود ادامه دهند و کوتاهی نکنند؛ در واقع این شرایطی که برشمردید همیشه از طرف نظام سرمایه داری به ما تحمیل شده است. سوال این جاست که، فعالین کارگری در چه نقاطی کوتاهی کرده اند؟ آیا در نظمشان، سبک کارشان، آگاهی شان؟ یا آنکه نه، خودشان را کمتر درگیر مسائل کارگری می کنند؟ آیا مشکلات و فشارهای امنیتی و اقتصادی آن چنان زیاد هستند که در نظم و ترتیب فعالین کارگری اخلال به وجود آورده است؟ به طور کلی شما مشکل اساسی را کجا می بینید؟
- به نظر من مشکل از طرف فعالین کارگری است، چون هر کدام از آنها طبقه خاصی را نمایندگی می کنند. و این خود، باعث بی نظمی در سبک کارشان شده است. از طرف دیگرمیزان آگاهی فعالین کارگری در یک سطح نمی باشد، توانمندی ها و سبک کار متفاوت است. از طرف دیگر، بحران سرمایه داری و فشارهای پلیس وجود دارد. اما به نظر من مانع اصلی پیش روی فعالین کارگری مشکلات مالی و اقتصادی آنها می باشد.

- خوب شما بخشی دیگر از نقدتان به فعالین را ارائه دادید.اما راجع به بخش دیگر حرفتان سوالی طرح میکنم.آیا سیستم سرمایه داری، به فعالین کارگری باید اجازه ای بدهد که علیه اش عمل کنند؟ سیستم سرمایه داری ماهیتش ایجاب نمی کند، پس در واقع ما باید بتوانیم خودمان را نقد کنیم، ما به خوبی به آن آگاهیم که سرمایه داری سرکوب می کند، و نیز ما می دانیم که مشکل مادی داریم، چون آن را تجربه کرده ایم، این حرف ها را در کتاب یا مجله ای نخوانده ایم، بلکه برای ما ملموس است. صحبت اینجاست که ما میدانیم که سرمایه داری فعالین کارگری را مورد هجوم قرار می دهد، چون ماهیتش آن را ایجاب می کند. ما خواستار نابودی نظام سرمایه داری در سراسر دنیاهستیم، در تقابل با چنین خواستی او نیز به دنبال کوتاه کردن دست فعالین کارگری است، این یک تعارف نیست، این یک جدال کاملا روشن است. حال با آگاهی به چنین مسائلی، فعالین کارگری کجای کار خودشان را باید تقویت کنند تا بتوانند در راستای بدست آوردن مطالبت کارگران، موفق تر عمل کنند؟
- اگر به گذشته نگاهی بیاندازیم می بینیم که، در دوران ریاست جمهوری آقای رفسنجانی، کارگاه های زیر ۵ نفر را از شمول قانون اداره کار حذف کردند، در دوران آقای خاتمی نیز، کارگاه های زیر ١٠ نفر را از شمول قانون کار خارج کردند، و بعد از آن قراردادهای موقت را در قانون کار گنجاندند، و مدتی بعد نیز استخدام دائم را از میان برداشتند. نقطه اشتراک این اعمال ضد کارگری این بود که، کارگران به این اعمال اعتراضی نکردند، و نظام سرمایه داری توانست گام به گام پیشروی کند و طبقه کارگر را زیر فشار مالی قرار دهد، که نتیجه آن را امروز بیشتر حس می کنیم و آن، نداشتن امنیت شغلی برای کارگران است. در مجموع سرمایه داری موفق شده است، دست آوردهای کارگران را که پیشتر به دست آورده بودند را از آنها باز پس گیرد، در این اضاع کارگر می کوشد تا آن اندک کاری را هم که دارد از دست ندهد، درچنین شرایطی کارگران در حالت تدافعی به سر می برند، اما این وضعیت دائمی نخواهد بود، چون یک روز خود این کارگران متوجه می شوند که برای بقا باید بجنگند و حالت تعرضی به خود بگیرند.

- شما بحث جالبی را باز کردید، چون از جهاتی به روشن شدن وضعیت سطح مبارزات درون طبقه کارگر بسیار کمک خواهد کرد. اما سوال من همچنان بر جای خود باقی ماند، شما شرح دادید که کارگران چه روندی را طی کرده اند، و نیز اشاره کردید که سرمایه دارن به چه صورتی با آنها برخورد کردند و.... این گزارشی بود که شما از واقعیت ارائه دادید. و پیشتر هم اشاره کردید، که وظیفه یک فعال کارگری آگاهی دادن به طبقه کارگر و نیز کمک در مسیر متشکل شدن آنها است. پس، آیا به عقیده شما، ناکامی فعالین کارگری در این عرصه ها تنها در نامناسب بودن شرایط مادی و معیشتی و نیز فشارهای امنیتی می باشد؟ و یا اینکه نه، بخشی از این انتقاد هم به خود فعالین کارگری و نیز به سبک کاری که برگزیده اند برمی گردد؟
- متاسفانه فعالین کارگری ۵ الی ٦ سالی است که وارد عرصه مبارزات علنی شده اند، و این از نظر من دیر بوده است. زمانی، که نظام سرمایه داری عملا پیشروی کرد و دست آوردهای طبقه کارگر را باز پس گرفت و کارگران در وضعیت نا مناسب شغلی و مالی قرار گرفته بودند، در چنین شرایطی بود که فعالین کارگری وارد عرصه مبارزات شدند. من خود تجارب بسیاری با کارگران دارم و در مقاطعی هم باعث تعجب خود من هم می شدند، مثلا وقتی با کارگری صحبت می کردم او تمام حرف های من را قبول داشت، اما به دلایلی که سرمایه داری ایجاد کرده بود، و به خاطر اینکه آن مقدار دست مزد را هم از دست ندهد و گرسنه نماند، به هیچ وجه حاضر نبود که تشکل صنفی خود را ایجاد کند و یا این که از حقوق خود دفاع کند. و به نظر من مقصر اصلی فعالین کارگری نیستند، عدم آگاهی در طبقه کارگر هم بخشی از آن را تشکیل می دهد.

- شما خودتان اشاره کردید که فعالین کارگری کوتاهی کرده اند؟
- نه، نگفتم.

-شما اشاره كردید و چند جمله بعد هم گفتید كه فعالیت آنها چشمگیر نبوده است. به هر حال ، شما به مطلبی اشاره كردید كه كاملا درست می باشد ، اینكه كارگران از لحاظ مالی در شرایط نامناسبی به سر می برند، امنیت شغلی ندارند، شرایط سركوب و امنیتی برای كارگران و فعالین آنها بسیار دشوار است. سوالی كه اینجا مطرح می شود این است كه ، فعالین كارگری ، چه مواردی را می توانستند انجام بدهند و لی انجام ندادند ؟ به چه دلایلی ؟ در مجموع آیا علاوه بر مواردی که طرح کردید نقد دیگری به فعالین كارگری دارید یا نه ؟
‍‍- من نقدی كه به فعالین كارگری دارم ازپراكندگی آنهاست كه گاهی هم موجب تشتت و بی نظمی كارگران شده اند و بعضی از فعالین كارگری و تشكل های آنها قیم مآبانه به طبقه كارگر می نگرند و این درست همان تجربه تلخ گذشته است كه تكرار آن ساده انگاری و اشتباه است. اما فعالین كارگری در جهت امر تشكل یابی كارگری هم هزینه داده اند و هم اینكه از خودشان مایه گذاشته اند .....
نقد های دیگری هم دارم. اما ترجیح میدهم در شرایط حال حاضر از آنها حرفی به میان نیاروم.

- خوب این بحث دیگریست ! شمابه موارد خوبی اشاره کردید و نقطه نظراتتان درباره ی سطح آگاهی و مبارزات هم در میان کارگران و هم در میان فعالین را تشریح کردید.به عنوان حق شما ، این كاملا پذیرفتنیست كه شما بخشی از بحث ها و نقد هایی كه روبه فعالین و تشكلهای آنها دارید را در زمانی كه خودتان مناسب می دانید مطرح كنید.
آقای سبحانی ، ممنون از اینكه ، این وقت را در اختیار ما گذاشتید تا بتوانیم مباحث مختلفی را بحث كنیم .اگر نكته ای در آخر دارید بفرمایید. ضمن اینكه درباره آخرین وضعیت پرونده قضلیی كه دارید توضیحاتی بفرمایید چون شما را در گلگشتی كه به خاطر حمایت از كارگران زندانی نیشكر هفت تپه و حمایت از پدرام نصر اللهی كه زندانی شده بود به همراه چند نفر دیگر دست گیر شدید.

- ممنون از شما كه زحمت این مصاحبه را كشیدید. در مورد پرونده ام یكبار بعد از بازجویی به دادگاه فرا خوانده شدم. با این حال فعلا پرونده ام در دادگاه مفتوح و حكمی صادر نشده است.

- با تشکر از شما آقای سبحانی! با امید به اینکه در زندگی و فعالیتتان پیروز و سربلند باشید!
- با تشکر از شما و به امید پیروزی طبقه ی کارگر!

عسگری - ملکی

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری