پس از آنکه صدها کارگر معدن در نتیجهی غفلت و حرص و طمع برای سود در سوما کشتهشدند، یک معدنکار که در این سیاهچال کار میکرد به سخن آمد. گوکهان چایلاک (Gökhan Çaylak) که ۶ سال است در آنجا کار میکند میگوید: «وقتی شنیدم این سانحه اتفاق افتاده است اصلا متعجب نشدم. انتظار این اتفاق را داشتم.» چایلاک میگوید وقتی این فاجعه رخ داد ۷۸۰ کارگر در زیر زمین مشغول به کار بودند و شرکت میخواهد به اعتبار نزدیکیاش با حزب عدالت و توسعه ( AKP) رقم صحیح را پنهان کند.
بنا بر آمار رسمی که ترکیه ، در فاجعهی معدن سوما در ۱۳ ماه مه که ترکیه را لرزاند، ۲۸۴ کارگر کشته شدهاند، اما معدنکاران اعلام کردهاند که ۴۰۰ تا ۵۰۰ نفر کشته شدهاند. ما با گوکهان چایلاک، کارگری که ۶ سال است در این سیاهچال کار میکند در رابطه با اهمال در «شرکت معدن زغال سنگ سوما» گفتوگو کردهایم.
شما کارتان را در آنجا از چه زمانی آغاز کردید و چه مدتی است در آنجا به کار میپردازید؟
ما کارمان را برای شرکت گورمن در سال ۲۰۰۵ و به دنبال آن برای شرکت معدن زغال سنگ سوما آغاز کردیم. من به سربازی رفتم و پس از آن از سال ۲۰۰۸ کارم را در معدن ادامه دادم. ما در سال ۲۰۱۰-۲۰۰۹، تصدی منطقهی اَینَز (Eynez) را بر عهده گرفتیم. بعضی از ما در آنجا سر کار رفتند و برخی دیگر در محلی که گَوَن تپه ( Geventepe) نامیده میشود مشغول به کار شدند. در مجموع من ۶ سال برای شرکت معدن زغال سنگ سوما کار کردم.
معدنکاران از خشونت فیزیکی در عذاباند.
میتوانید به ما بگویید شرایط کار چطور بود؟ چه خطراتی در آنجا وجود داشت؟
شرایط بسیار ناگواری وجود دارد. کارگران کتک میخوردند، در آنجا خشونت اعمال میشد. کارگرها به طور پیوسته به از دست دادن دستمزد و مرخصی هفتگی تهدید میشدند. کارگرها میباید با این شرایط کنار میآمدند، چون بدهی داشتند و یا به این دلیل که برای مدت طولانی در آنجا کار کردهبودند و نمیخواستند مقرریشان را از دست بدهند. کارگرها همچنین به اتحادیهها هم اعتماد نداشتند. رئیس اتحادیه یک کاسهلیس واقعی بود. برای همین هم کارگرها باید لبخند میزدند و تحمل میکردند. شرایط زیر زمین واقعا ناگوار، و هزار مرتبه خطرناکتر از کار کردن در ساختمان بود. معدنکاران مادام که حوادث کشنده نبود، به مانند اتفاقی روزمره با آن برخورد میکردند. از دست دادن انگشتان، جراحت، شکستن جمجمه، دفن شدن در اثر نشست زمین، … همه جور حادثهای اتفاق میافتد.
من کارگر پایینتر از سن قانونی ندیدم
شایعه پخش شده که کارگران زیر ۱۵ سال هم به کار گرفته میشدند. آیا این صحیح است؟ آیا شما با چنین چیزی برخورد کردهاید؟
فکر نمیکنم واقعیت داشته باشد. من هرگز کسی که زیر ۱۸ سال داشته باشد و آنجا کار کند ندیدم. دانشآموزان دبیرستانی بودند که دورهی کارآموزیشان را میگذراندند، اما به زیر زمین فرستاده نمیشدند. یا به طور دقیقتر من شاهد چیزی شبیه این نبودم. آنها کسی را که سربازیاش را نگذراندهباشد استخدام نمیکنند. زیر ۱۸ سالهها بهوسیلهی پیمانکاران فرعی به کارگیری میشوند. شرکت، استفاده از پیمانکاران فرعی را تکذیب میکند، اما دروغ میگوید. شرکت معدن زغال سنگ سوما خودش یک پیمانکار فرعی برای شرکت زغال سنگ ترکیه است. در این معدن، حتی پیمانکار فرعی خودش هم پیمانکار فرعی دارد.
زنجیره ای از اهمالکاری
میتوانید شرح بدهید که چرا عدهی بسیاری در این فاجعه کشتهشدند؟
وقتی شنیدم این سانحه اتفاق افتاده است اصلا متعجب نشدم. برادرم هنوز در آنجا کار میکند و من نگران شدم، چون نمیدانستم در کدام شیفت کار میکرده است. او در آن شیفت کار نمیکرده و زنده ماندهاست. ۸۰ درصد کسانی که کشتهشدند رفقای من بودند.
ابعاد این فاجعه به سبب زنجیرهای از اهمالکاری بود. به عنوان مثال، همهی پانلهای الکتریکی در دستگاه تهویه نباید در یک جا قرار بگیرد. همهی پانلها در بخشی قرار داشت که U3 نام داشت و هوا از آن وارد و خارج میشد. اگر آتش از آنجا آغاز میشد، که چنانچه گزارش شده است اتفاق افتاده، جریان هوا متوقف میشد و جمعیت زنده زنده به کام مرگ میرفت. آنها گفتهاند که در جای دیگری یک بالابر قرار داشتهاست. اما این حقیقت ندارد. در آن معدن که یکراست زیر کوه میرود هیچ بالابری وجود ندارد. فقط سیستمی برای فرستادن مصالح به بالا یا پایین وجود دارد، و نه برای آدم.
آمار رسمی غلط است. حداقل ۵۰۰ نفر کشته شدهاند.
ارقام متناقضی در رابطه با شمار کارگران مشمول فاجعه ارائه شده است. شما در آنجا کار کردهای، دربارهی تعداد کارگرانی که در آنجا بودهاند چه تصوری داری؟
شیفت مزبور شلوغترین شیفت بودهاست. من میدانم که ۷۸۰ نفر آنجا بودهاند. اگر ۱۰۰ نفر مجروح یا نجات داده شدهباشند، و ۷۰ نفر دیگر در مرخصی بودهباشند، و بگذار بگوییم ۵۰ نفر سر کار نیامدهباشند، این بدین معنی خواهد بود که حداقل ۵۰۰ نفر در معدن جان دادهاند. آنها از گفتن اینکه چند نفر کشته شدهاند طفره میروند، چون این بسیار بیشتر از آمار ارائه شده خواهد بود. آنها قطعا میدانند چند کارگر در زیر زمین بودهاند، چون شما باید در هنگام ورود کارتت را مهر بزنی. آنچه واقعا وحشتناک است این است که هرکس آنجا بوده، مردهاست. همهی معدنکاران سوما این را میدانند.
در خلال بازرسی مناطق خطرناک بسته شدهاند.
پس از بازرسی، گزارشهای مثبتی صادر شدهاست. پس چنین فاجعهای چطور میتوانسته رخ بدهد؟
پیش از آن که من بروم، پانل K به خاطر گاز بسته شد، چون با آن حجم گاز کار کردن غیرممکن بود. من شنیدم که با وجود خطرات، پانل K مجددا باز شده و بیشتر مرگومیر هم در آنجا اتفاق افتادهاست. من شنیدم که آنها هنوز هم نتوانستهاند به آن منطقه دسترسی پیدا کنند. من با توجه به بازرسیها میگویم: پیش از آنکه بازرسها بیایند، چون مهمانانی از دولت آمدهبودند میخواستند به ما بگویند به جای سنگ، زغال سنگ بالا بیاوریم. به هر صورت بازرسها به زیر زمین نرفتند. حتی اگر هم رفتهباشند، آنها مناطق مشکلدار را ندیدهاند، چرا که آنّها پیش از آمدنشان بسته شدهبودند. بنابراین آنّها میخواستند گزارشی صادر کنند که در آن همه چیز روبهراه باشد. چون بازرسها به کارفرماها نزدیک هستند، هیچکس به کارگرها اهمیتی نمیدهد..
معدنها با حزب عدالت و توسعه (AKP) ارتباطاتی دارند.
نخست وزیر اردوغان چیزهایی در رابطه با قضا و قدر گفته، و اینکه چنین چیزی در طبیعت این تجارت است. شما چطور فکر میکنید؟ اینکه عدهی زیادی کشتهشوند قضا و قدر است؟
حتی اگر قضا و قدر هم باشد، خدا میگوید: «احتیاط کنید و بقیه را به من وابگذارید.» آنها چنین چیزهایی میگویند، چون این معدن بسیار با حزب عدالت و توسعه نزدیکی دارد. برای پیدا کردن کار در اینجا، شما باید به شعبهی محلی AKP مراجعه کنید. بیشتر مردم به این صورت در اینجا کار به دست میآورند. در زمان انتخابات دیده شده، که در سال ۲۰۰۹، آنها معدنکاران را مجبور به حضور در میتینگ انتخاباتی حزب عدالت و توسعه در مانیسا میکردند.اگر نمیرفتید پاداش شما را قطع میکردند. این برای خود من اتفاق افتاد. ملکه دوغرو (Melike Doğru)، همسر رمضان دوغرو (Ramazan Doğru) رئیس شرکت، عضو شورای AKP است. طرز فکر حزب عدالت و توسعه این است که آنها به شما کار دادهاند، و بنابراین شما هم باید از آنها حمایت کنید.
زندگی یک معدنکار به طمع رئیساش برای کسب سود بستگی دارد
آیا چیز دیگری هست که اضافه کنید؟
هنگامی که حادثهای مرگبار در معدن رخ میدهد، آنها هر کاری از دستشان بربیاید انجام میدهند تا آن را مخفی کنند. اگر کارگری در زیر زمین بمیرد، آنها هرگز اعلاماش نمیکنند. اگر در راه بیمارستان بمیرد، فقط به طور سربسته و مبهم بیان میکنند. یکی از دوستان من در معدن در جلوی جلوی چشمانم مرد و آنها او را مرده بیرون آوردند. زندگی یک معدنکار به هوس کارفرمایش بستگی دارد. هر معدنکاری با حادثه روبهرو شدهاست. آنها با حوادث غیرکشنده همچون اتفاقات روزانه برخورد میکنند، چون در این کشور مرگ به عنوان چیزی معمولی پذیرفته شدهاست. بدبختانه در ترکیه به سبب اهمالکاری از حوادث قابل پیشگیری هم پیشگیری نمیشود. زندگی یک معدنکار به طمع رئیساش برای کسب سود بستگی دارد….
اوموت آکپینار، آژانس خبری فرات، سوما
۴ خرداد ١٣٩٣ برابر با ٢٦ ماه می ٢٠١۴
کانون مدافعان حقوق کارگر