افق روشن
www.ofros.com

"گفتگو با محمود صالحی سخنگوی " کمیته دفاع از رضا شهابی


امیرجواهری لنگرودی                                                                                     دوشنبه ۴ اردیبهشت ١٣٩١

سومین گفتگوی امیرجواهری لنگرودی

با محمود صالحی سخنگوی "کمیته دفاع از رضا شهابی"

با درود به شما آقای محمود صالحی سخنگوی "کمیته دفاع ازرضا شهابی "، با تبریک فرا رسیدن اول ماه مه سال 91 که پیش روی ماست . این سومین گفتگویی که من امیر جواهری ازجانب رادیو همبستگی با کارگران ایران با شما دارم .خواستم که درآستانه اول ماه مه روز جهانی کارگر این روز را به شما و از طریق شما به خیل میلیونی هم طبقه ای هایمون در ایران وسراسر جهان تبریک بگم.
اطلاعیه شماره 26 کمیته شما در دفاع از رضا شهابی خبر میده که در طول روزهای گذشته از جانب قاضی صلواتی، 6 سال حکم حبس تعزیزی برای رضا شهابی بریدند، 5 سال هم اون رو از وضعیت کار باز داشتند وهمینطوریک جرم ناکرده دیگری برایش تراشیدند . واون بازگردوندن 7 میلیون تومان پول به صندوق دولت اسلامیه.
خواستم ازشما بپرسم که نگاه شما نسبت به این حکم صادره و پیگیری دفاعی وحقوقی دربرابراین حکم رو چگونه ارزیابی میکنید؟

با درود و عرض ادب خدمت تمام شنوندگان "رادیو همبستگی با کارگران ایران" و روزجهانی کارگر پیشاپیش به همه کارگران جهان وازجمله کارگران ایران تبریک میگم و امیدوارم که امسال بتونند روز جهانی را درخیابانهای شهرها برگزار کنند.
گرامی ! دررابطه با حکم رضا شهابی، خوب رضا شهابی طبق اطلاعاتی که همه عزیزان دارند 22 ماه بلاتکلیفه و در زندان به سر میبرند.
بعد از 22 ماه بلاتکلیفی سرانجام یه حکم ناعادلانه ای برای رضا صادر کردند به این قرار است .یک سال به جرم فعالیت تبلیغی علیه نظام . 5 سال به جرم اقدام علیه امنیت ملی . یعنی قصد داشته چنین اقدامی بکنه . که هیچگونه سندیتی نیست که این آقا چکار کرده باشه که امنیت ملی کشور به خطربیافته . درجای دیگه 5 سال اون رو ازفعالیتهای کارگری محروم کردند . اما دررابطه با برگرداندن 7 میلیون تومان پول ،در واقع من نه میتونم دراین رابطه توضیحی بدم . چون اولآ رای رو ندیدم و نمیدونم این رای برای چیه. دومآ ازخودش هم نشنیدم که این مربوط به چه چیزی هست که رضا 7 میلیون تومان رو به صندوق دولت واریز کنه . از این لحاظ من معذورم.

خوب به درستی اشاره می کنید که ازجهت پیگیری های حقوقی شما معذورید . به لحاظ این که شما سخنگوی سیاسی این کمیته هستید. پاسخ حقوقی اون رو باید ازوکیلش دنبال کنیم ، که ما سعی می کنیم بتونیم با ایشون هم ارتباط بگیریم.
ولی یک پرسش پیش میاد. چرا و چرا با زندانی کارگردرآستانه اول ماه مه وطوفانی که پیش روی ماست، دربرابر طرح بیشمارخواسته های کارگران آن سطح ازدشواریهایی که امروزبیش ازهرموقعی، وبازهم درآستانه اول ماه مه سال 1391 ، ما با عدم امنیت شغلی، اخراج و بیکار سازی روز افزون کارگران، تعیین حداقل دستمزد یک چهارم زیرخط فقر اونها، حذف یارانه ها و ضربه وحشتناکی که از این بابت به زندگی کارگران ما وارد شده وهمینطورهجوم بی حد و حصر این شرکتهای پیمانکاری برای بستن قراردادهای موقت وسفید امضاء ونمیدونم زیر یک ماه و زیر سه ماه و زیر شش ماه و زیر یک سال وکارهای بدون قرار داد حتی .سرکوبهای اعتراضات و اعتصابات کارگران . سرکوب تشکلهای مستقل . دستگیری و بازداشت کارگران فعال و شناخته شده .اخراج فله ایی اونها از محیط های کار و و و اینگونه جرم تراشی میکنند برای فعال کارگری که او برای به زبان آوردن درواقع مطالبات بی پاسخ مونده اش ، بایستی اینقدرجرم برایش قائل بشوند . برای شاهرخ زمانی 11 سال میبرند . برای بهنام ابراهیم زاده 20 سال میبرند ، بعد که حدت فشارها و در واقع پیگیریهایی که صورت میده ، اون 20 سال رو به 5 سال می کشانند . به جرم دفاع ازحقوق کودک خیابانی، به جرم دفاع ازحقوق هم طبقه ایی های خودش و مصادیقی از اینها. چرا چنین هست محمود صالحی عزیز؟

دررابطه با این توضیحاتی که دادید، این کاملآ درسته. اما من برگردم به حکم رضا شهابی . درواقع حکمی که صادرشده ازطرف دادگاه شعبه 15 ،این حکم قطعی نیست واحتمالا من خودم این نظررودارم که این حکم وحشت باشه .جزاین چیزدیگه ایی نیست . من امیدوارم در دادگاه تجدید نظر این حکم شکسته بشه و رضا آزاد بشه. یعنی ما به هر حال خوشبین هستیم.
درباره فشارهایی که به فعالین کارگری وطبقه کارگرآوردند ، این طبیعی ی .یعنی طبقه کارگر ایران با این موقعیت اصلا بزرگ شده . با این بگیروببند ، زندان وتبعید ، اخراج از کار، تعقیب وگریز، تماسهای تلفنی. من خودم درعرض این چند روزی که برگشتنم ، دو بار با من تماس گرفتند که برم خودمو به اداره اطلاعات سقز معرفی کنم ، اما نرفتم . 10 بار هم زنگ بزنند ، نخواهم رفت . باید حتمآ بیایند و منو دستگیر کنند . من اصلا جرمی مرتکب نشدم . به هرحال این یک چیزی هست که همیشه در خونه ماست . یعنی باید هر روز یا باید بنشینیم و صحبت نکنیم ، یا اینکه ازحقوق خودمان دفاع نکنیم ، یا اینکه باید برای این چیزها خودمان رو آماده کنیم . هیچ چاره دیگه ایی نیست . خوب ما ازحقوق خودمان دفاع میکنیم . ما میگیم : که ما حق داریم دستمزدی که برای ما تعیین شده ، کفاف 10 روز زندگی ما رو نمیده . ما تشکلی نداریم که از حقوق ما دفاع کنه . ما می گیم چرا کارگران رو زندانی میکنند ؟ اگر میگن که این کارگران ضد انقلابند ،خیلی خوب پرونده اینها رو بیارید دادگاه علنی بکنید تا بدونیم این آقا ضد انقلابه واقعا.
ما ازش دفاع نکنیم. حرف ما اینه. حرف ما فعالین کارگری اینه که ما میگیم: بچه هایی که دستگیر میشن، به نام کارگر دستگیر میشوند. اگرواقعآ اینها با احزاب برانداز هستند، پرونده هایشان را بیارید به انظارعمومی اعلام کنید که تا ما دیگه از اونها دفاع نکنیم. آخرین حرف ما اینه برای قوه قضاییه. ما میگیم آقا بیایید این کار رو بکنید. تا نتیجه بگیریم که ما با این شرایط کارشدیم

شما دربخش اول صحبتتون به درستی اشاره داشتید که درروز اول ماه مه،(12 اردیبهشت)، کارگران بایستی به شکل آزادانه درخیابانهای ایران تجمع بکنند وخواسته های خودشون رو طرح بکنند . ولی همه ما شاهدیم که در طول سالهایی که پشت سر گذاشته ، یعنی حداقل میشه گفت که پنج، شش ساله که در روز اول ماه مه تجمع قانونی علیرغم اینه در اصل 27 قانون اساسی به ارائه مجوزازسوی وزارت کشور برای کارگران قانونی شناخته شده، ولی عملآ باهاش مخالفت میشه ودر طول دو، سه روزی که پشت سرگذاشته سطح بحثهایی درون سایت دولتی رسمی ایلنا درگرفته وآدمهای معینی برای مسئله مجوز راهپیمایی روز اول ماه مه دارند قلم میزنند.
ازمنظرشما تجمع کارگران درچنین روزی به مجوز نیازمنده ، علیرغم اینکه درقانون اساسی بهش اشاره شده ، یااینکه کارگران میبایستی بصورت خودجوش درروزاول ماه مه برای طرح بیشمار مطالبات خودشون حق داشته باشند که راهپیمایی بکنند؟

اصل 27 این را نمیگه. اصلا ببینید، ما درهیچ کجای ازقوانین جمهوری اسلامی ، قانونی نداریم که برای راهپیمایی مجوز بگیریم.
اصل 27 قانون اساسی میگه : تظاهرات و راهپیمایی آزاده ، مشروط بر این که مغایر با دین اسلام نباشه و یا حمل اسلحه نداشته باشند.
ما بارها گفتیم. خود من در زمانی که در راهپیمایی اول ماه مه سال 83 که دستگیر شدم ، به خود قاضی که منو دادگاهی میکرد گفتم : جناب قاضی ، اصل 27 این را میگه . شما اگر قانون دیگه ایی دارید که این قانون را لغو کرده باشه ، لطفآ به من معرفی کنید تا من ببینم .خوب نیست . به نظر من طبقه کارگر نباید به هیچ شکلی اجازه بگیره . اجازه معنا نداره . .باید طبقه کارگر بصورت خود جوش به خیابان بیاد . باید نیروی انتظامی در آن روز حفاظت از راهپیمایی کارگران را به عهده بگیره . نه اینکه به اونها حمله کنه .
ما بارها به نیروی انتظامی هم گفتیم . اصلا گرفتن مجوز معنایی نداره . من از همین تریبون اعلام میکنم ازهمه فعالین ، از تمام رهبران کارگری که دنبال مجوز نروند . مجوز معنایی نداره برای ما . ما درسال 83 درخواست مجوزهم کردیم وبه ما حمله کردند . ما دیگه تجربه داریم . کارگر باید خودجوش به خیابان بیاد و تظاهرات کنه . ممنون از شما.

محمود صالحی عزیز ! من نیک مطمئنم که شما "بیانیه شماره یک شورای برگزاری مراسم روز جهانی کارگر" را ، یعنی سالی که درآن هستیم و اول ماه مه پیش روی تنظیم شده و انتشار پیدا کرده ، حتما اون را دریافتید و با مفادش آشنایی دارید.
پرسش اول من اینه که فکر میکنید این بیانیه در بر گیرنده تعدد گرایشات موجود کارگران در ایران هست و میتونه همه اونها رو پوشش بده، طرح مطالبات ده گانه اون. یا اینکه گرایش و گرایشات معینی گرد این بیانیه جمع شدند؟

با عرض معذرت ، من نمیتونم به این پرسش ، پاسخ بدم . من واقعا نمیدونم . من اطلاعیه را دیدم . اطلاعیه شماره یک شورا را دیدم . ولی متاسفانه نمیتونم در این رابطه حرفی بزنم . چون هیچگونه شناختی روی انتشار دهندگان این اطلاعیه ندارم .

خیلی ممنونم. حالا یک پرسش دیگری که یک بارهم با شما طرح کردم ، شنیدم ولی بحث های وسیعی پیرامونش برانگیخته شد وآن اینکه درواقع بحث اینه که چه نیروهای اجتماعی در درون جامعه ما ، درمفهوم و مضمون طبقه کارگر می گنجند؟
یعنی کارگران بخش صنعت ، خدمات ، معدن ، کشاورزی ، حمل و نقل ، معلمان ،پرستاران و سایر لایه های طبقه کارگری ایران که گرایشی بر آنی که نمیشه معلمان و پرستاران رو که جزء مزد و حقوق بگیران جامعه هستند، از آنها به مثابه طبقه یاد کرد . یا مثلآ بازنشستگانی که روزی جوان سالی های عمرخودشون رودرمقام کارگروکارمند، یعنی چه به شکل معلم وچه به شکل نیروی اجتماعی دیگری دراختیارمزد گذاشتند وقابلیت ها وجوانی های خودشان را دادن، امروزنمیشه ازمطالبات آنها به صرف اینکه بازنشسته شدند ، به شکل جدی در مضمون طبقاطی دفاع کرد.
خواستم نگاه شما را نسبت به این تعریف ،مورد پرسش قرار بدم . خوشحال میشم که نظرتون را بگید.

ازنظرمن، کلیه کسانی که دستمزد دریافت می کنند جزء طبقه کارگر محسوب میشوند . ازکسانی که دستمزد دریافت می کنند و یا برای دستمزد دارند کار میکنند و برای کسی دیگه ،اینها جزیی از طبقه کارگر هستند . خواه پرستار باشند یا معلم باشند ، کارگر باشند ، توی بازار کار کنند . خلاصه هر کسی که دستمزد دریافت کنه جزء طبقه کارگر محسوب میشه و آنها و ما از بدنه همدیگر هستیم.

مرسی . من فکر نمیکنم جوابی صحیح تر از این داشته باشیم . آخرین پرسش رو محمود صالحی عزیز با شما طرح میکنم . ما امروز در باور خودمان ، جدا از رضا شهابی .با زندان بودن ابراهیم مددی ، محمود جراحی ، شاهرخ زمانی ، ابراهیم زاده ، عبدالرضا قنبری و همینطور علی نجاتی و رسول بداغی ، فرزاد احمدی و پدرام نصرالهی و دیگرانی روبرو هستیم .
فکرمی کنید چه سطح ازوظایف توامانی متوجه ما، چه به عنوان "کمیته همبستگی با کارگران ایران" ، چه به عنوان "نهادهای همبستگی با کارگران ایران"،چه به عنوان فعالان "اتحاد بین الملل" ، چه به عنوان فعالان "اتحاد چپ" ، "رسانه "هایی که در این باب خودشان را متعهد ومسئول میدونند . مثل "رادیو همبستگی با کارگران ایران" . درشرایط امروزدرهم پهلویی و هم جهتی با "کمیته دفاع از رضا شهابی" ، "کمیته حمایت از شاهرخ زمانی" ، "کمیته حمایت ازبهنام ابراهیم زاده" ، پیش روی ماست و شما اونها رو میتونید در بواقع در یک عبارتی به عنوان وظیفه مندی ما بشمارید ؟

البته من نمی خوام در این مورد زیاد توضیح بدم . چون واقعآ اونهایی که گرایش انترناسیونالیستی دارند، این گرایش وایدئولوژی بهشون حکم میکنه که کمک کنند . دیگه این صحبت نمیخواد . من نمیتونیم برای اونها خط ونشان بکشم وچیزی عرضه کنم . چون واقعآ اونهایی که به طبقه کارگراعتقاد دارند، به رهایی طبقه کارگر اعتقاد دارند ، حالا خودشان را درصف ما می بینند . اونهایی که نه نمی خواهند ،خوب اونها صفشان ازصف ما جداست . ازنظرمن،اونهایی که با ما هستند دیگه میدونند که باید چکار کنند . یعنی یک لحظه نباید منتظرچیزی باشیم . ما باید کارخودمان را انجام بدیم . اونهایی که معتقد به رهایی طبقه کارگر هستند. من ازشما تشکرمی کنم وازهمه شنوندگان شما هم که به صحبت های من گوش دادند،متشکرم .

من هم به سهم خودم، هم از طرف خودم وهم ازطرف دوستان دست اندر کاررادیویی ما،ازشما که صمیمانه به پرسشهای ما پاسخ دادید،ممنونم . با امید به اینکه رضا شهابی ودیگرزندانی های سیاسی در آستانه اول ماه مه به صف هم طبقه ایی های خودشان ، به درون خانواده های خودشان ، و به محیط کار خودشان بازگردند.
ممنون و سپاسگزارم .

*یادداشت:
باید بدین وسیله تشکروامتنان خودم را ازرفیق عزیزم سوسن شهبازی ودوستان وی که محبت کردند،عین گفتگو راگوش دادند وپیاده وتایپ کردند ودراختیارم گذاشتند،اعلام دارم . دست همه یاران نازنین ام رادر باب توجه به این گفتگو،به گرمی می فشارم. با مهر

امیر جواهری لنگرودی - ۲۲ آوريل ۲۰۱۲