افق روشن
www.ofros.com

گفتگوی افشین ندیمی با مهرداد صبوری (در مورد وضعیت کارگران ساختمانی)


کمیته هماهنگی برای کمک                                                                                    سه شنبه ۴ تیر ۱۳۹٢

اکثر این کارگران از نداشتن مسکن در رنج هستند به طوریکه اکثرا مستاجر بوده و یا به ناچار در حلبی آبادهای کنار شهرها زندگی می‌کنند و ما با چشمان خود شاهد این واقعیت تلخ هستیم که خالقان برجها و آپارتمانهای آسمان خراش که هر کدامشان در طول سال در چندین ساختمان کار کرده و آن را می‌سازند امروز خود در آلونک ها و حلبی آبادها زندگی می‌کنند. یا به ناچار بیشتر از نصف در آمد ماهانه خود را به اجاره بهای خانه‌های اجاره ای که در آن زندگی می‌کنند می دهند. که این شیوه زندگی خانواده هایشان را نیز به شدت مورد تحقیر قرار داده وآنها را از سایر خانواد‌ه‌های مرفه جامعه که همان خانواده سرمایه داران است به شیوه‌ای غیره انسانی متمایز نگه داشته است.
زیرا در خانواده سرمایه‌داران خبری از فقر و فلاکت نیست اما خانواده این کارگران هر روز با دیدن سفره‌های خالی از نان و ناکام ماندن در تحقق آرزوهای خود و صدها درد و مشقت دیگرمورد توحش واستثمار صاحبان سرمایه قرار می‌گیرند. حال می خواهیم مصاحبه‌ای داشته باشیم با یکی از همین کارگران ساختمانی تا واقعیتهای زندگی را از زبان ایشان بشنویم.
سوال: قبل از هر چیز خوتون را معرفی کنید و بگوید چند سال است که کار می‌کنید و شغلتان چیست؟

مهرداد صبوری هستم ٢۴ سال سن دارم و حدود ٨ سال است که در محیط ساختمان کار می‌کنم و در حرفه سنگ‌کاری نمای ساختمان مشغول کار هستم.

سوال٢: اگر امکان دارد در مورد موقعیت کاری و میزان در آمد و محیط کاری خودتون برای ما توضیح دهید؟
ما یعنی کارگران فصلی و ساختمانی در موقعیت بسیار و خیمی قرار داریم در محیط‌های غیره بهداشتی که همان محیط ساختمان است سکونت داریم که نه آب سالم برای خوردن دارد نه سرویس بهداشتی مناسب که بعد از اتمام کار دوشی گرفته شود و نه جای استراحت و خواب مناسبی که بتوان چند ساعت در آنجا استراحت کرد. اکثرا در محیط ساختمان اتاقی درست می کنیم که در فصل سرما به علت نبود وسایل گرمایشی از شدت سرما می‌لرزیم و در فصل گرما به علت نبود امکانات سرمایشی در عذاب هستیم به طوری که بارها اتفاق افتاده که در فصل زمستان اتاق خود و دوستانمان آتش گرفته و وسایل‌مان سوخته. بارها اتفاق افتاده که دچار برق گرفتگی و یا سقوط از راه پله و آسانسور و داربست و غیره شده‌ایم. به علت شرایط و موقعیت بد و غیر بهداشتی ساختمان اکثر کسانی که به صورت مداوم دراین محیط هستند دچار بیماری‌های پوستی چون قارچ و حساسیت وآسم و بیماریهای هم چون دیسک کمر و آرتروز و یا افسردگی شده‌اند.
حقوق ما متفاوت است مثلا در محیط‌هایی بوده‌ایم که حتی دستمزد کارگران با آن شرایط وخیم و اسف‌بار کاری کمتر از میزان دستمزد تعیین شده توسط شورای عالی کار بوده است و البته این شدت استثمار بر کودکان کار و مهاجرین افغان بیشتر بوده است. چون اکثر کارگران ساختمانی برای پیمانکار کار می‌کنند و مستقیما کار را از کار فرما نمی‌گیرند و این عمل باعث شده شدت استثمار کارگران و استادکاران چند برابر شود. مثلا افزایش ساعات کاری و عدم پرداخت به موقع دستمزدها وهمیشه اینگونه است که کارگران ساختمانی بعد از اتمام کار باید چندین ماه منتظر بمونن تا دستمزدشان پرداخت شود. اکثر کارگران ساختمانی بیمه ندارن چون کارها به پیمانکار واگذار می شود و بارها اتفاق افتاده که در محیط کار حادثه‌ای اتفاق افتاده کارگری نقص عضو و یا دچار شکستگی شده و یا جان خود را از دست داده است که به علت عدم آگاهی کارگران ساختمانی از قانون کار کسی جوابگو نبوده و این قضیه بیشتر مربوط به کارگران افغان است.

سوال٣: با توجه به اینکه شما در محیط کار بوده‌اید و مطمئنن شاهداین بوده‌اید که برای کارگری و یا حتی خودتان اتفاقی افتاده باشد که منجر به نقص عضو و یا شکستگی و یا حتی مرگ شده باشد برخورد کارفرما و پیمانکار با این موضوع چگونه بوده است؟
در سوال قبلی به شما جواب دادم حادثه در محیط کار وقتی برای کارگر اتفاق می‌افتد اگر برای کارگر ایرانی اتفاق بیافتد به هر حال ساختمان دارای بیمه حوادث بوده و در هر حالت کارگر از پیمانکار و کارفرما شکایت می‌کند و خسارت و یا دیه عضو آسیب دیده را می‌گیرد.
البته ما در مواردی شاهد بوده‌ایم که چون کارها به صورت چکی و پیمانکاری به کارگران و استاد کاران واگذار می‌شود و در قراردادهایی شاهد بوده‌ایم که کارفرما در قرارداد ذکر کرده است که کلیه حوادث محیط کار به عهده پیمانکار است و این نکته عملا دست استادکار و کارگر را در شکایت از کارفرما بسته است و در اکثر موارد می‌بینیم که در قرارداد ذکر شده است که ساختمان دارای بیمه حوادث است و مسئولیت جانی کارگرباز بر عهده پیمانکار است. پیش آمده که کارگر از داربست سقوط کرده است که منجر به مرگ و یا نقص عضو شده است که کارشناس بیمه پس از تبانبی با کارفرما ٨٠ درصد پیمانکار را مقصر دانسته است. این نکات اکثرا به صورت آگاهانه در قراردادها مکتوب می کنند برای آنکه کارفرما در هیچ حالتی دچار خسارت نشود واکثرا استادکار و کارگر را به سهل انگاری متهم کرده‌اند که باز هم در مورد مهاجرین افغان قضیه فرق می کند چون این کارگران اکثرا به صورت غیر قانونی وارد کشور می‌شوند پس اگر هم حادثه ای برایشان اتفاق بیافتد حق هیچگونه شکایتی ندارند بارها شاهد این بوده‌ام که کارگر مهاجر دچار شکستگی و یا نقص عضوو حتی مرگ شده که کسی جوابگو نبوده است و فقط کارفرما از روی ترحم هزینه انتقال جسد کارگر را به بیمارستان پرداخت کرده است. ولی هرگز جزو وظایف خود ندانسته‌اند و چون به صورت آگاهانه از این نیروی کار ارزان استفاده می‌کنند در بیشتر موارد هم دستمزد آنها را پرداخت نمی‌کنند.

سوال۴: ممنون از توضیحاتی که در این باره دادید اما دوست دارم بیشتر به صورت جزئی در مورد مشکلات کارگران ساختمانی صحبت بکنید چون حدودا ٣٠ درصد حوادث محیط کار مربوط به کارگران ساختمانی می‌باشد و این قشر از کارگران بنا به موقعیت کاری خود کمتر فرصت متشکل شدن و ایجاد تشکل‌های مستقل را دارند و به این دلیل کمتر در کانون توجه فعالین درون جنبش کارگری قرار گرفته اند در این باره اگر می شود توضیح دهید؟
در سوالات قبل به اکثر جزئیات اشاره کردم ولی باز جزئیاتی را باید گفت چون دستمزد، فشار کار و تشکل‌یابی. دستمزدها متفاوت است اما در هیچ حالتی چه آنهایی که بیشتر دریافت می‌کنند چه آنهایی که کمتر جوابگو زندگی بخور و نمیر را نمی‌دهند. مثلا پس‌انداز کارگران حاصل کاهش میزان هزینه خود از این زندگی بخور و نمیری است که سرمایه‌داران به آنها تحمیل می‌کنند به طوری که یخچال خانواده کارگران ساختمانی بجای میوه و سبزی و گوشت ویتامین و پروتئین و مواد خوراکی پر است از انواع قرص‌های سر درد و اعصاب و استخوان درد و انواع مسکن و داروهای دیگر...
بحث تشکل‌یابی کارگران ساختمانی روشن است چون کارگران ساختمانی مثل کارگران صنعتی به صورت دائم در یک مکان نیستند این امر تشکل‌یابی آنها را سخت کرده است.
وانجمنهای صنفی هم هستند که از طرف دولت ایجاد شده اند که اصلا در راستای اهداف کارگران نبوده اند و تشکل واقعی کارگران و نماینده واقعی کارگران نیستن به طور کلی.
و حتی فعالین مستقل کارگری هم در این راستا گامهای عملی برنداشته‌اند اکثر فعالین کارگری عزیز فقط توجه خود را به کارگران صنعتی معطوف کرده‌اند و درمیان بحث هایشان اشاراتی جزئی به وضعیت کارگران ساختمانی می‌کنند.

سوال۵: خوب تشکر می کنم از شما به خاطر توضیحاتی که در این باره دادید من دیگر سوالی ندارم فقط دست آخر از شما می خواهم اگر حرفی رو به فعالین کارگری و طبقه کارگر دارید بگوید و یا اگر نکته مهمی را از قلم انداخته‌اید درباره اش توضیح دهید؟
ممنون از زحمتی که کشیدید در آخر هم می‌خواهم به این نکته اشاره کنم که کارگران و فعالین کارگری حتی می‌توانند در انجمن‌های صنفی نفوذ کرده و رهبری آن را به دست بگیرند ومقداری از خواسته‌های خود را به دولت و کارفرمایان تحمیل کنند و یا دست به ایجاد تشکلهای مستقل کارگری بزنند همانا پیروزی ما در گرو اتحاد و متشکل شدن ماست.

١٣٩٢ افشین ندیمی- مهرداد صبوری - تیر

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل کارگری