اعتیاد یکی از مصائب نظام سرمایهداری میباشد که انسان امروزی با آن مواجه است. اگر چه دولتهای مختلف دنیای سرمایهداری از یک سو ادعای دروغین مبارزه با قاچاق مواد مخدر را سر میدهند، اما از سوی دیگر باندهای مختلف بینالمللی، همچنان به تولید و توزیع انواع و اقسام مواد مخدر در سطح جهان ادامه میدهند. افزایش و رشد روزافزون مواد مخدر و گسترش آن در جامعه ایران نیز به عمدهترین دغدغه خانوادهها تبدیل شده و آنها باید همواره در اضطراب و نگرانی ناشی از ابتلا فرزندان شان به این بلای خانمان سوز بسر ببرند. زیرا که هر کسی میداند اعتیاد به مواد مخدر، به معنای گرفتن شخصیت انسانی و واقعی و بیهویت کردن او و مرگ تدریجی است.
آنچه در ادامه میخوانید گفتگو با کارگری است که سالها آلوده به مواد مخدر بوده است. این کارگر که در شرکتهای باربری به عنوان باربر کار کرده است، در همان محیطها به اعتیاد روی آورده و بعد از ١٦ سال هویت خود را دوباره باز یافته است. او با پیبردن به معضل اعتیاد و علل آن، حدود دو سال است که ترک نموده و اکنون از تجارب تلخاش برای دیگران سخن میگوید. لازم به یادآوری است که شرکتهای باربری در شهرهای بزرگ، کار حمل و نقل وسایل مردم را انجام میدهند و به دلیل حمل وسایل سنگین منزل به طبقات متعدد وسرعت عمل و همچنین انجام آن در شب، از جمله کارهای سخت و سنگین و طاقت فرسا میباشد و شرکتهای باربری به شکل دلالی، بدون انجام کاری، شریک زحمت و دسترنج کارگران هستند.
با تشکر از دوستانی که این مصاحبه را آماده و ارسال کردهاند، متن این گفتگو تقدیم خوانندگان میشود، با امید به اینکه مورد استفاده همگان قرار بگیرد.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری
٢٣/١١/١٣٨٩
***
ضمن تشکر از شما که در این گفتگو شرکت کردید، لطفا خودتان را معرفی کنید؟
من مختار ساعد موچشی کارگر باربر هستم و در یکی از روستاهای استان کردستان و در یک خانواده روستایی بدون زمین کشاورزی به دنیا آمده ام. به علت عدم توانای مالی خانواده ام، تحصیل نکردم واز سن پایین به بازار کار رفتم. متاهل و دارای دو فرزند هستم. متاسفانه در روستای ما حدود ۵٠ در صد از جوانانی که کارگرند و در شهرهای بزرگ کار میکنند به دام اعتیاد افتاده اند.
از چه زمانی و چرا به اعتیاد روی آوردید؟
سال ١٣٧٠ در سن ١٧ سالگی برای کار به تهران رفتم و در شهر زیبای تهران مشغول به کار شدم. اوایل با مواد مخدر آشنایی نداشتم، فقط چیزایی شنیده بودم. وقتی که برای نهار دست از کار می کشیدیم، صاحب کارم که مواد مصرف می کرد، به ما هم تعارف می کرد. در مدت ۵٠ روزی که آنجا کار می کردم، با تعارفات او، شروع به کشیدن تریاک کردم و کم کم احساس میکردم که به آن وابسته شده ام. آن روزها درک نمی کردم، اما بعدها متوجه شدم که به خاطر این که کار بیشتری انجام بدهیم، به ما تریاک تعارف می کرد.
به نظر شما در چه محیطهای کاری اعتیاد رایج است و صاحب کارها در افتادن کارگران به این دام چه نقشی دارند؟
در محیط های کوچک و کارهای سنگین و سخت و شب کاری ها و مواردی از این قبیل، صاحب کارها به خاطر کشیدن کار بیشتر از کارگران، آنها را به اعتیاد تشویق می کنند. برای مثال وقتی که در منطقه تجریش کار میکردم، صاحبکار از من میخواست که به جای کشیدن تریاک، آن را قورت بدهیم تا وقت کمتری بگیرد و کار بیشتری انجام دهم.
س: به نظر شما چرا کارگران به تشویقهای کارفرمایان توجه میکنند و به اعتیاد روی میآورند؟
دلایل زیادی دارد؛ به نظر من نیاز مالی کارگر را ناچار میکند که به کارهای سخت و سنگین تن دهد و برای جبران این کمبود، باید ساعت کارش را زیاد کند و به دلیل خستگی، به مواد مخدر روی میآورد. دوری از خانواده و کمبود عاطفه و محیط اجتماعی ناسالم نیز یکی دیگر از دلایل آن است.
اگر امکان دارد از تجارب خودت زمانی که معتاد شدید، برای ما بگویید؟
اعتیاد به اصطلاح معتادین، یک دوران طلایی دارد، وقتی که این دوران به پایان میرسد، متوجه میشوی که کارآیی نداری. توسط کارفرما از کار اخراج میشوی و هیچ کس هم تو را برای انجام کار نمیپذیرد. آن وقت احساس می کنی که هیچ نیستی. برای تامین مواد به هر دری میزنی و دنبال هر کار ناشایستی هم میروی، مثلآ دزدی میکنی وسایل منزل را میفروشی و حتی از خانوادهات، یعنی برادر، زن و بچهات هم دزدی میکنی. یک خاطره تلخی از آن دوران دارم که هرگزفراموش نمیکنم: بعد از ماهها که دلم برای همه آنها تنگ شده بود و به نزد خانواده باز گشتم، با کمبود مواد روبرو شدم و به خاطر خرید آن مجبور به دزدیدن قلک پسرم شدم. درضمن این چنین مواقعی سراز زندان درمیآوری ...
فکر می کنی برای کارفرماها و سرمایه داران، اعتیاد کارگران چه سودی دارد؟
در چنین شرایطی، از یک سو سرمایهداران از کارگر کار بیشتری میکشند و این به منفعت آنهاست و از سوی دیگر با درست کردن باندهای تولید و توزیع مواد مخدر، دسترنج آنها را دوباره به شکلی دیگر و این بار برای تامین مواد، چپاول می کنند و از دو طرف سود میبرند.
لطفآ از چگونگی و دلیل ترک اعتیاد خود برای ما توضیح بدهید؟
حدود دو سال است که پاک شدهام. در حقیقت به بن بست رسیده بودم و مواد همه چیزم شده بود و توانایی کارکردن را از من گرفته بود. ترور شخصیت شده بودم و حتی عاطفه انسانی هم در وجودم باقی نمانده بود. در این خصوص خاطرهای تلخی و فراموش نشدنی دارم: با آن حال و وضعیت ناجور، نزدیک منزل با چند نفر دیگر مشغول کشیدن مواد بودم که متوجه جمعیت زیادی شدم که به سوی خانه ما میرفتند. ابتدا فکر کردم که مادرم فوت شده، اما بعد با خبر شدم که پسرم از پشتبام افتاده و من از ترس اینکه مبادا مواد را از دست بدهم، سراغ پسرم را نگرفتم. دوستان و خانوادهام ترکم کرده و تحویلم نمیگرفتند، من از آنان دزدی میکردم. چارهای نداشتم یا می بایست خودکشی و یا ترک می کردم. روزی یکی از دوستانم را دیدم که باهم مواد مصرف می کردیم، سر حال و شاداب بود. او مرا تشویق کرد که به کمپ بروم. در کمپ شهران در منطقه شهر زیبای تهران، دو ران سم زدایی را گذراندم و اکنون دو سال و یک ماه است که ترک کردهام.
س: آیا برای ترک اعتیاد، فقط سمزدایی کافی است؟
این کار به تنهایی کافی نیست و قدم اول است. باید شخص خود همت کند و اراده و آگاهی و تمایل به ترک داشته باشد؛ با خودش صادق باشد و جامعه و اطرافیان هم کمکش کنند. همچنین در جلسات (ان ای) هم حتمآ شرکت کند.
با وجود شرایط سخت کار و زندگی و عواملی که در جامعه زمینه ابتلا به اعتیاد را برای کارگران آماده کرده است، چه توصیهای برای کسانی دارید که این خطر آنها را تهدید میکند؟
کارگران نباید برای جبران کمبود امکانات و نیازهای خود، سلامتی و کل زندگی خود را تباه کنند و به دام اعتیاد بیفتند. ما باید از دولت و کارفرمایان، دستمزد بیشتر در مقابل ساعت کار کمتری را بخواهیم و تلاش کنیم تا با افزایش دستمزدها، کمبودها و مشکلات مالی خود و خانوادههایمان را جبران کنیم. نباید با ساعت کار زیاد و انجام کار بیشتر و برای جبران خستگی و کمبودهای عاطفی و دیگر مشکلاتمان به اعتیاد روی بیاوریم.
در کار شما، یعنی باربری، کارفرما نه سرمایه دارد و نه کار می کند و فقط نقش دلالی دارد؛ او چقدر از دستمزد شما را برای خود برمیدارد؟
در حمل و نقل وسایل در شهرهای بزرگی مانند تهران، جدا از قواعد کمیسیونی که وجود دارد و کرایه ماشین که گاهآ مال صاحب کاراست، خودش هم بدون انجام کار، یک سهم است. مثلآ در حمل یک بار، اگر سه نفر باشیم، دستمزد حمل ونقل منهای کمیسیون و کرایه، تقسیم بر چهار میشود.
آیا تاکنون به این فکر افتادید که با هم متحد بشوید و تشکل داشته باشید و این کار توسط خود کارگران باربر انجا م بشود و دست دلالها را کوتاه کنید؟
متاسفانه چون اکثر ما کم سواد و یا بیسواد هستیم، آگاهی کمی داریم. باور کنید که حتی از قانون کار هم سر در نمی آوریم. اما به نظر من ما کارگران باربر باید متحد شده و تشکلی ایجاد کنیم و روی ساعت کار کم و افزایش دستمزد و سخت بودن کار و یا ایجاد حق بیمه تلاش کنیم. هم اکنون بر اثر فشار کار، خیلیها دچار دیسک کمر شدهاند.
س: آیا تاکنون در محیط کارتان برای حل مشکلات خود، حرکت جمعی انجام دادید؟
بله، گاهآ به شکل چند نفره و پراکنده اعتراض کردیم و به خصوص در بارهی تعیین دستمزد، تمرکز کردیم، اما متاسفانه هماهنگ نبوده است. عمدهترین مشکل ما رقابت کاری با یکدیگر است.
س: اثرات این رقابت را در بین کارگران باربر، چگونه میبینید؟
به نظرم این رقابت ما کارگران را بیارزش میکند ودست صاحبکارها را برای کم کردن دستمزد باز میگذارد. اگر چه رقابت بین کارگران نشانهی وجود بیکاری فراون میباشد و بازار کار تهران مملو از کارگران کرد، ترک، لر و افغانی است.
س: با وجود نیروی بیکار زیاد در بازار کار، چرا دولت از نیروی کار خارجی استفاده میکنند؟
به تجربه من متوجه شدهام که کارگران مهاجر، به دلیل عدم حمایت قوانین از آنها، در مقابل کار بیشتر، دستمزد کمتری میگیرند. این به سود سرمایهداران و کارفرماها میباشد و وجود آنها بر خواستهی ما برای افزایش دستمزد و مطالبات دیگر، تاثیر دارد.
به عنوان یک کارگر که سالها اعتیاد را تجربه کرده و اکنون بیش از دو سال است که ترک کردی و جایگاه اجتماعی قبلی خود را بدست آوردی، چه صحبتی دارید؟
هنگامی به گذشتهام نگاه میکنم، از خودم متنفر میشوم، اگر چه اکنون مورد اعتماد دوستان کارگرم شدم و مخصوصا دوباره خانواده و دوستان به من باور دارند، خوشحالم و از آن لذت می برم. همانطوری که گفتم زمانی که معتاد بودم، حتی از پسرم وبرادرم دزدی کردم؛ اما اخیرا در یک جا به جایی وسایل، مبلغ شش میلیون تومان طلا پیدا کردم و آن را به صاحبش پس دادم. حتی وقتی که اتاق پذیرایی را تمیز میکردم و قبلا محل مصرف کنندهگانی بود که با هم بودیم، موادی مانند (شیشه – تریاک – شیره ) پیدا کردم و آ نها را دور ریختم و از دیدنش تنفر داشتم.
در پایان چه پیامی برای کارگران دارید؟
ما کارگران همه انسانیم و صاحبکارها، ما را استثمار میکند و نباید اجازه بدهیم ازما سواستفاده کنند و بین ما کارگران کرد وعرب و ترک و لر و افغانی، تفرقه بیاندازند. ما کارگران باید از همدیگر حمایت کنیم.