مصاحبه یاسمین میظر با علی پیچگاه از پیشکسوتان
مبارزات کارگران نفتگر ایران
پیرامون وقایع پس از انتخابات در ایران
ارزیابی شما از وقایع اخیر ایران چیست ؟ اوضاع سیاسی را چگونه میبینید و نقش طبقه کارگر در این مقطع را چگونه ارزیابی میکنید؟
ببینید من فکر میکنم اول باید پرسید چرا اعتراضات سیاسی پس از انتخابات فرمایشی رژیم چنین ابعاد گستردهای پیدا کرد؟
شکی نیست که اکثر مردم ایران از نبود آزادیهای سیاسی ناراضی بودند و هستند ، جوانها که در صد بالایی از جامعه را تشکیل میدهند از دخالت دولت مذهبی در زندگی شخصی احساس حقارت میکنند و جانشان به لب رسیده بود به طور کلی نارضایتی از جمهوری اسلامی به اوج خود رسیده بود و کل این قضایا باعث شد وقتی رژیم حتی در انتخابات فرمایشی هم راه تقلّب را انتخاب کرد تظاهرات و اعتراضات خیابانی در سطحی که دیدیم شکل بگیرد . اما نباید فراموش کرد که این نوع نارضایتیها سالها است وجود دارد و این اولین باری نیست که در انتصابات جمهوری اسلامی تقلّب هم صورت میگیرد، به نظر من یکی از دلایلی که این دفعه نارضایتیها تا این حد خود را نشان داده، وضعیت اوضاع بد اقتصادی مردم است ، تورم بالای ۲۵در صد، بیکار سازیهای گسترده ، زیاد شدن فاصله فقر و ثروت و ... از این جنبه میشود گفت: پیش درامد اعتراضات تابستان امسال مبارزات گسترده کارگری در یکی دو سال اخیر در اعتراض به فقر، بیکاری های گسترده، عدم پرداخت دستمزدها (که خودش به روش مطلوب سرمایه داری برای افزایش سود تبدیل شده ) و اعتراضهای کارگران، معلمان، پرستاران ... در اعتراض به سیاستهای اقتصادی دولت بود .
البته خیلی از این مبارزات حالت دفاعی داشت ولی با این همه، مستمرترین شکل اعتراض به کلیت جمهوری اسلامی در چند سال اخیر (تا خرداد ۱۳۸۸) را در این اعتراضات می بینیم.
اتفاقا ادامه حرکتهای اعتراضی را هم در شکل مبارزات کارگری هفتههای اخیر می بینیم،اعتراض کارگران ایران خودرو (و عقب نشینی رژیم) ، حرکتهای انقلاب کارگران پارس واگن ، از درهم شکستن نهار خوری کارخانه تا اعتصاب غذا و صدها حرکت اعتراضی کارگری دیگر در ۲-۳ ماه اخیر.
فکر میکنید علت تداوم اعتراضات، در شرایطی که واضح است یک جناح جمهوری اسلامی حد اقل فعلا بر جناح دیگر پیروز شده، چگونه است؟
مردم و اینجا منظورم مزد بگیرها است ، اعم از کارگر، کارمند، معلم، پرستار یا این جمعیت میلیونها بیکار راستش چیزی برای از دست دادن ندارند جز فقر وبدبختی، حقوقهای پرداخت نشده... و از این رو است که همینکه کوچکرین امکانی پیدا میشود به خیابانها می ایند، مثل روز قدس یا جلو محل کار یا کارخانه، گاهی در برابر محل کار بسته شده نیزتظاهرات میکنند. نارضایتی اقتصادی باعث شد مردم مخالفتشان با دیکتاتوری جمهوری اسلامی را درچنین ابعاد بی سابقهای نشان دهند.
به نوعی میشود گفت: اعتراضات سیاسی امسال تابستان بر بستر یک بحران اقتصادی کم سابق در ایران شکل گرفت. بحرانی که طبعا بی تاثیر از بحران اقتصادی نظام سرمایه در سطح بینالمللی نبود.
هربحران اقتصادی، مبارزات طبقاتی خودش را همراه دارد و البته سرمایه جهانی درانتقال بحران به کشورهای حاشیه تجربه طولانی دارد اما اقتصاد فاسد و انگلی سرمایه داری اسلامی در ایران زمینههای جدیدی برای تشدید آثار بحران در ایران بوجود آورده است. اگر این زمینه را به بحران سیاسی ناشی از تشدید نارضایتیهای عمیق سیاسی اضافه کنید، درک علت مبارزات و ادامه آنها ساده ترمیشود.
حتما میدانید که خیلیها از غیاب طبقه کارگر در صحنه سیاسی صحبت می کنند و جالب است که نظر شما در ضدیت با این نظر است اما می خواستم بدانم تا آنجا که شما می دانید؛ فعالین جنبش کارگری خصوصا در صنایع کلیدی مثل نفت در مورد وقایع کنونی چه فکر می کنند؟
اول باید تاکید کنم جنبش کارگری نه فقط از روز اول تظاهرات که قبل از همه درگیر مبارزه با دولت و رژیم بود اما وقایع اخیر کمی مسائل را عوض کرده. اول اینکه تعداد مبارزات کارگری چند برابر شده ( که البته بیشتر به وخیم تر شدن اوضاع اقتصادی هم برمی گردد ) اما مهمترازآن، این است که طی چند ماه اخیر درمواردی کیفیت مبارزات طبقاتی کارگری ازحالت دفاعی خارج شده و اشکال تهاجمی به خودگرفته است. مثلا اعتراضات کارگران پارس واگن ، جسارت کارگران ایران خودرو. باید دقت کرد که شرکت در این نوع حرکتهای اعتراضی خیلی خطرناکتر از تظاهرات خیابانی است چون نام ، نام فامیل آدرس ...همه در دست صاحبکار و مأمورین امنیتی هست و حداقل قضیه این است که کارگرمعترض بیکار میشود ، در شرایطی که این در صد بالایی از نیروی کار بیکار است.
با اینهمه، با اینکه ما شاهد تشدید سرکوب هستیم، مبارزات کارگری گسترش پیدا کرده است. پس امیدوارم کسی ازعدم حضور طبقه کارگر صحبت نکند، این بخش از پیشروی کارگران را نیز ببیند.اما واقعیت این است که بخشی از کارگران و خصوصا کارکنان نفت به نقش تاریخی خود آگاهند و البته کارگران با سابقه به یاد دارند اعتصاب های دهه ۵۰ چه نقش تاریخی در مبارزات مردم ایران ایفا کرد. نسل جوان کارکنان هم از پیشکسوتها در این مورد فراوان شنیده اند . اما اینکه تا امروز پی اعتصابی نرفته اند دلایل مشخصی دارد.
اول نگرانی ازاین است که درجو کنونی اعتصاب به سود جناح اصلاح طلب رژیم تمام شود که البته طبقه کارگر این جناح را هم به درستی دشمن طبقاتی خود میداند، جناحی که آزادی خواهیش تنها وقتی پدید آمد که به خودش ظلم شد! و دراین مورد بین کارگران نفت هم بحثهای زیادی بوده و هست. نگرانی دیگر این است که چنین اعتصابی باید در مقطعی صورت گیرد که هماهنگی بین پالایشگاه ها باشد و اعتصاب پیروز شود،
ما سال ۶۰می خواستیم در اعتراض به مسائل سیاسی اعتصاب کنیم . تعدادی موافق بودند تعدادی مخالف . آن زمان هم واضح بود عده ای با رژیم کلا مخالفند تا چه رسد به حالا که تعداد مخالفین خیلی بیشتر شده. اما این را هم بگویم که اگر مبارزات مردم ادامه پیدا کند ،من مطمئن هستم (یعنی این قول را میدهم) که کارکنان صنعت نفت از مبارزات سیاسی دفاع کنند و در حد لازم اقدام کنند.
- سؤال آخر من در مورد تحریمهای پیشنهادی است . آمریکا و انگلیس، فرانسه، آلمان تحریم صدور نفت تصفیه شده به ایران را در دستور کار خود دارند. نظر شما در این مورد چیست ؟
- اول اینکه واضح است تحریم مردم را فلج میکند ، در سرما مردم فقیر ، کارگران .. ضربه میبینند. کالاهای ضروری به شهرها ، روستاها نمیرسد . این همه در خدمت منافع سرمایه جهانی . خود این مسئله مانعی بر مبارزات کارگری است و تنها تاثیر آن تقویت رژیم است. ما از سال ۶۰ پی سرنگونی انقلابی این رژیم بودیم هر دخالتی از حکومتهای ارتجاعی این هدف را عقب می اندازد. می شود گیفت: شرایط را برای اعتراضات کارگری نامناسب میکند .پس باید سکوت نکرد و این تحریم ها به هر طریق ممکنی اعتراض نمود.
یاسمین میظر- علی پیچگاه
آبان ۱۳۸۸
اکتبر ۲۰۰۹