افق روشن
www.ofros.com

حزب دارای نقش اساسی است


نشریه آرش - محمد عبدی‌پور                                                                                دوشنبه ٦ خرداد ۱۳۹٢

* با توجه به بحران های اقتصادی ـ سیاسی نظامی سرمایه داری در مناطق مختلف جهان و افزایش اعتراضات شدید طبقه کارگر جهانی و تاثیرات آن در ایران ، باضافه‌ی بحران موجودیت خود جمهوری اسلامی با تضادهای مختلف‌اش و افزایش فشارهای گرانی، تورم و کمبودهای حاصل از تحریم های اقتصسادی و نزدیک شدن به فروپاشی افتصادی ، انتظار می رفت اعتراضات که تقریباً تا یک سال قبل هر ۵ روز یک اعتصاب اتفاق می افتاد ، باید این روزها در ایران ، شاهد چند اعتصاب در روز باشیم . اما عملاً نه تنها این امر رخ نداده ، بلکه بسیار کمتر شده ، و در عوض بیشتر به نوشتن نامه و طومار تقلیل یافته است . در واقع نتیجه حاصله از افزایش بحران و خراب تر شدن وضعیت ، باید منجر به افزایش اعتراضات می شد ، اما بر عکس شده است . این امر در ظاهر تناقضی برای جنبش طبقه کارگ به شمار می رود . فشارهایی که در بالا به آن اشاره شد باعث شده ترس در میان کارگران به میزانی افزایش یابد که با افت اعتراضات و نوع آن روبه رو باشیم. این ترس ناشی از چیست؟ ارزیابی شما از تاثیر تحریم های اقتصادی غرب بر مبارزات کارگران ایران ، چیست؟ آیا جنبش کارگری و پیکارهای طبقاتی پیش رو ، در شرایط فلاکت و فروپاشی اقتصادی شانس بهرتی دارند یا نه ؟
باوجود خیل عظیم بیکاران در اقصی نقاط ایران و نبود هیچ گونه امکانات مالی و معیشتی (حتی حساب پس انداز خانواده ) که بتواند چند صباحی هزینه های سرسام آور زند گیشان را تامین نماید و هزاران اما و اگر دیگر باعث آن شده که ترس از فقر و بیکاری تا روپود کارگران را در نوردد. همین باعث آن شده کارگران همانگونه که گفته شد به علت عدم پشتوانه مالی و کاری نتوانند به خیزهای صنفی اقتصادی ادامه دهند.
تحریم های اعمال شده از طرف کشورهای غربی نیز مزید بر علت است. این تحریم ها باعث آن شده که هزینه های زیستی مردم نیز از حد متعارف بالاتر رفته و با توجه به این که حقوق کارگران ، ثابت بوده و کارگران فصلی نیز تنها چند ماهی از سال به کار مشغعولند و این هیچ گونه همخوانی با افزایش بهای کالاهای مورد نیازآنان را نداشته و سفره شان هر روز از روز پیش بیشتر خالی می شود نبود صندوق تعاون همیاری که بتواند مددکار روزهای بیکاری و یا اخراج کارگران باشد باعث شکستگی آنان از روند خیزش مبارزایشان باشد.
ما را بر این عقیده است که در این شرایط فلاکت بار اقتصادی هزینه های سرسام آور معیشتی ـ مسکن ـ بیماری و تحصیلی (فرزندانشان) آنان را از حالت مقابله به حالت تدافعی کشانده و اگر این روند ادامه داشته باشد می تواند به خاطر تنازع بقاء هم شده به خیلی از خواسته های کارفرمایان تمکین نمایند.

* آیا می توان انتظار داشت که وضعیت عقب نشینی کنونی جنبش کارگری به وضعیت حمله بدل شود؟ اگر پاسخ شما مثبت است ، وظیفه پیشروان وآگاهانه طبقه کارگر پیش و پس از پیدایش تهاجم طبقه کارگر به نظام سرمایه داری چیست؟
هیچ چیز در این شرایط غیر ممکن نیست. وظیفه پیشروان طبقه ی کارگر (پیشروان به این معنی که در بطن مبارزات عملی کارگران به وجود آمده باشند) آن است که به رشد فرهنگی هم طبقه ای هار خویش بهار بیشتری داده و فرهنگ خودباوری و دفاع از خواسته های مشروع را در آنان نهادینده نمایند. اگر کارگران با بستر فرهنگی آگاه گرانه آشنا شوند بهتر می توانند از منافع اقتصادی خود که همانا منافع اکثریت مردم تهی دست است دفاع نمایند و این زمانی میسر است که به این مهم نیز پی برده که با تشکل و وحدت عمل است هم می توانند به اهداف خود رسیده هیچ از منافع سایر زحمتکشان جانبداری نمایند . وحدت عمل بین کارگران شاغل و آزاد سدی محکم در مقابل کارفرمایان است.

* با توجه به اینکه بیشتر کارگران می دانند تنها راه مبارزه با مشکلات (از جمله کاهش دستمزها ، اخراج و بیکاری ، تعطیل کارخانه ها و ...) و به طور کلی تنها راه مبارزه برای دستیابی به مطالبات متشکل شدن است، چگونه می توان در جهت متشکل کردن کارگران فعالیت کرد؟ و چه نوع تشکل‌هایی را برای طبقه کارگر لازم می‌دانید؟ لطفاً توجه داشته باشید که منظور صرفاً تشکل های محل کار آن هم فقط کارخانه‌ها نیست بلکه مراد از تشکل‌های طبقه کارگر در اینجا علاوه بر تشکل‌های کارخانه هم تشکل محلات است و هم تشکل‌های معلمان ، پرستاران، رفتگران، کارگران حمل و نقل، بیکاران و ...
تشکل در هر شرایط یکانه وسیله ای رسیدن به مقصود است. زیرا هیچ کارگری نمی تواند به تنهایی خود یا به اتکا به نیرو و بینش خویش به اهدافش برسد. همواره مبارزات فردی به نا کجا آباد سوق پیدا کرده است . همانگونه که نوشته شد گام نهادن به بستر فرهنگ مبارزاتی و بردن آگاهی به میان آنان وسیله پیشروان و آگاهانه طبقه ی کارگر که از میان خود آنان برخواسته و به این مهم رسیده اند می تواند در متشکل کردنشان نقش بسزایی داشته باشد. پیچیدن نسخه از طرف فرد ، افراد ، دسته ، گروه و یا هر حزبی که از بیرون و با ذره بین خود به مبارزاتشان نگاه می کنند کاری عبث و بیهوده است . کارگران در راه رسیدن به تشکلهای کارگری می توانند به این مهم برسند نه از بیرون به آنان دیکته شود اگر طبقه ی کارگر چشم بهراه نسخه پیچی از طرف خارج از گود نشینان و تماشا گران باشند و یا منتظر اتحاد عمل آنان برای رسیدن به خواسته هایشان باشند زهی خیال باطل ، زیرا تجربه ی مبارزاتی کارگران در سده ها و سالیان گذشته نشان داده است که هر اتحاد عملی از جانب آنان چند صباحی طول نکشیده و یا شکست مواجه شده هیچ کارگران را نیز به حال خود رها نموده اند . کارگران بایستی با دانشجویان (کارگران فردا) پرستاران و ... تمامی آنانی که با فروختن نیروی کارشان به امرار معاشی مشغولند و از خود هیچ گونه ابزار کارو پولی جز فروشی نیروی کارشان برای امرار معاش ندارند به اتحاد عمل برسند. همگام با تشکلهای کارگری به تشکلهای دانشجویی ، پرستاری ، معلمی و ... اهتمام داده قاصف مبارزایتشان در برابر سرمایه محکم بوده و با تحاد عملشان به منزله سعادت برسند.

ش میان مبارزه اقتصادی طبقه کارگر با مبارزه سیاسی این طبقه برای برچیدن بساط سرمایه داری چه ارتباطی می تواند وجود داشته باشد؟ در همین رابطه ، ارزیابی شما از نقش زنان و محلات کارگری و زحمت کش نشین ، در تقویت مقاومت و مبارزه ی جنبش کارگری ، چیست؟
زنان نیمی از جمعیت کره زمینی را تشکیل می دهند هر نیرو و ساختاری که وجود آنان را نادیده بگیرند تحت هیچ شرایطی نمی توانند به پیروزی برسند . مبارزاتی به پیروزی می رسد که زنان در آن بتوانند نقش خویش را به خوبی ایفا و از نیروی مبارزاتی خویش استفاده نمایند.
زنان در عین حال مربیان جامعه نیز بوده و اگر آنان با یتانسیل مبارزاتی خویش آگاهی پیدا کنند می توانند در باروری و رشد جامعه مثمر ثمر باشند و نسلی که در دامان آنان پرورش می یابند به نسلی انقلابی تبدیل شوند پس رکن اصلی هر مبارزه ای زن است. نادیده گرفتن این مهم جز یاس و شکست هیچ پیامدی نخواهد داشت .آنان در هر مبارزه ای آشتی ناپذیر تر از مردان بوده ، تاریخ صحت این ادعایمارابه ثبت رسانده است. هر مبارزه سیاسی ـ اقتصادی به چالش کشاندن سرمایه داران است مبارزات صنفی مبارزه ی اقتصادی سیاسی است. پس مبارزه ی اقتصادی و سیاسی لازم و ملزوم یکدیگرند . زنان نیز همچون مردان حتی اگر ما در خانوده نیز باشند و در کارگاه و کارخانه دارای هیچ نقشی نباشند چون با درد و رنج شوهران ، فرزندان و ... آشنا و هر روز شاهد ذوب شدن آنان هستند زنانی کارگر محسوب می شوند . زنانی که در رختشورخانه ها ، کارگاههای قالی بافی ، بیمارستانها و ... به فروش نیروی کار مشغولند در این فروش هیچ کم ازمردان نبوده حتی با توجه به تمایز جنسی کمتر از آنان نیز حقوق می گیرند . وظیفه ی پیشروان و آگاهانه طبقه ی کارگر این است که از نیروی مبارزاتی آنان حداکثر استفاده نموده با تفکر مبارزاتی نقش خویش را در شکوفایی جامعه و آگاه نمایند. در ضمن با هر چیزی که از آنان به عنوان ابزار و کالا استفاده نمایند قاطعانه مبارزه کنند اگر زنان در محلات و محل کار و زیستشان دارای تشکل باشند زندان با ستیل را به همراه کارگران نابود خواهند کرد خلاصه اینکه جنبش طبقه ی کارگر بدونه مشارکت زنان جنبشی پوشالی است.

* برخی اعتقاد دارند تنها راه طبقه کارگر برای الغای نظام سرمایه داری ایجاد حزب طبقه کارگر است تا بتواند مبارزات و جنبش کارگری را برای مقابله با هجوم کارفرمایان و کسب پیروزی آماده نماید. نظر شما چیست؟
وجود حزب در پروسه مبارزاتی دارای نقش اساسی است. حتی بروژوازی نیز نمی‌توانست بدون وجود حزب مختص به خود برفئودالیزم غلبه و در عصرسرمایه داری به بقای خود ادامه دهد. پس حزب طبقه‌ی کارگر شریان حیاطی آنان است و وجود حزب الزامی میباشد.
حزب طبقه‌ی کارگر بایستی از بطن مبارزات آنان به وجود و عناصر سازمان دهنده و تشکیل دهنده آن از پیشروان و فعالان کارگری باید باشد .احزابی که وسیله ی روشنفکران رهبری ودرمبارزات کارگری دارای هیچ گونه نقشی نباشند چون درمحل کاروزیست وفعالیتهای سیاسی اقتصادی هیچ گونه تاثیری ندارند کارگران رازیر مجموعه ی خود دانسته ویا برای تحقق اهدافشان ازآنان به عنوان ابزاراستفاده می نمایند .پس اینگونه احزاب نمی توانند باتوجه به نکات ذکرشده بالا داعیه ی رهبری طبقه ی کارگربنمایند.کارگران با اتکا به توان مبارزاتی ونیروی آشتی ناپذ یر شان می توانند وباید به خواسته های برحقشان که همانا داشتن زندگی انسانی است برسند.
حزب کارگران با انسجام بخشیدن به مبارزات آنان در مقابل هجوم کارفرمایان و عوامل وابسته به آنان از اهداف خود دفاع نمایند. لازم به ذکر است که حزب کارگری بایستی دارای پلاتفرم و اهداف مشخص بوده و تحت هیچ شرایطی در برابر سستی به خرج نداده، تحقق بخش خواسته های کارگران باشند.

نشریه آرش - محمد عبدی پور