افق روشن
www.ofros.com

"صدا با سکوت آشتی نمی کند"

سهرابی - کميته هماهنگی برای کمک                                                                  جمعه ٨ آبان ۱٣٨٨

گفتگوی بهزاد سهرابی با محمود صالحی ، عضو هيئت اجرائيه کميته " هماهنگی برای کمک به ايجاد تشکل های کارگری" اين روزهای يکی ازمسائل مهم کارگری در استان کردستان ( بر اساس اعتراض کارگران خباز سنندج و سقز) مسئله دستمزد کارگران خباز می باشد که به شکلی بر روی هزينه های مردم کم در آمد جامعه تأثير گذاربوده و هست . هر چند مردم از افزايش بهای نان در اين روزها نگران هستند.در رابطه با افزايش بهای نان واينکه تا چه اندازه افزايش بهای نان بر می گردد به افزايش دستمزد کارگران ، چند سئوال را با آقای محمود صالحی که خود يکی از کارگران اخراجی خباز می باشد در ميان گذاشته که توجه شما را به متن اين گفتگو جلب می نمايم.

کارگران خباز با توجه به اينکه در کارگاه های کوچک کار می کنند، آيا شامل قوانين کار می شوند؟
البته بايد کمی به عقب برگرديم . کارگران خباز جزء کارگاه های کوچکی هستند که در ماده ۱۹۱ قانون کاربه آن اشاره شده و در تاريخ ۹/۱۰/ ۱۳۶۹ به تصويب دولت رسيده که متن کامل آن به اين شرح می باشد.
ماده ۱۹۱ – کارگاه های کوچک کمتر از ده نفر را می توان بر حسب مصلحت موقتا" از شمول بعضی از مقررات اين قانون مستثنی نمود . تشخيص مصلحت و موارد استثنا به موجب آئين نامه ای خواهد بود که با پيشنهاد شورای عالی کار به تصويب هیأت وزيران خواهد رسيد .
اما بعد از تصويب اين قانون هيچ گونه بخشنامه ای دال بر معافيت اين کارگاه ها توسط شورای عالی کار تدوين نشده تا به تصويب هیأت وزيران برسد . نمايندگان مجلس ششم قانونی را به تصويب رساندند که به مدت ۵ سال کارگاه های کوچک زير ۱۰ نفر را ازشمول بعضی مقرارت قانون کار معاف کردند و حال اين قانون ۵ ساله هم به اتمام رسيده و کارگاه های کوچک هم شامل قانون کارمی باشند .

پيمان های دسته جمعی شامل کارگرانی می شود که مشمول قانون کار هستند ، کارگران خباز به چه ترتيبی می توانند از اين قانون استفاده کنند؟
کارگران خباز در کارگاه های کوچکی کار می کنند که در سطح شهر پراکنده و هر۳ يا ۵ نفر در محله ای مشغول به کار می باشند و آنان مثل کارخانه های بزرگ نيستند که زير يک سقف کار کنند. به اين دليل شامل پيمان های دسته جمعی هستند وانعقاد هر گونه پيمان فی مابين نمايندگان کارفرما و کارگر نبايد از حداقل دستمزد تعيين شده از طرف شورای عالی کار کمتر باشد.

طبق شواهد و تحقيقاتی که در سطح کشوربه عمل آمده ، نماينده کارفرما حاضر به عقد پيمان دسته جمعی با نماينده کارگران خباز نيستند .دليل اين کاررا در چه می بينيد که نماينده کارفرما حتی حداقل های قانون کار را رعايت نمی کند ؟
بله. اين درست است که برابر قانون کار هر سال بايد نماينده کارگر و کارفرما طبق بخشنامه شورای عالی کار اقدام به عقد پيمان نمايند ، اما نماينده کارفرمايان از اين قانون سرپيچی می کنند و هيچ وقت آنان محاکمه يا مورد حمله نيروی انتظامی قرار نگرفته اند. !!!
در قانون کار ماده ۱۴۲ آمده : در صورتيکه هر کدام از نمايندگان کارگر يا کارفرما حاضر به عقد پيمان دسته جمعی نشوند هیأت تشخيص موظف است بر اساس درخواست هر يک از طرفين "سريعا" مورد را رسيدگی کند و اگر هر کدام ازطرفين پيمان دسته جمعی نظر مذکور را نپذيرند می تواند ظرف مدت ده روز از تاريخ اعلام نظر هیأت تشخيص موضوع ماده ۱۸۵ به هیأت حل اختلاف مراجعه کنند . هیأت حل اختلاف پس از دريافت تقاضای هر يک از طرفين "فورا" به موضوع اختلاف در پيمان دسته جمعی رسيدگی و رأی خود را اعلام می کند.
در ماده ۱۴۳ همان قانون آمده است که اگررای هیأت حل اختلاف ظرف سه روز مورد قبول طرفين واقع نشود ، رئيس اداره کار موظف است بلافاصله گزارش امر را جهت اتخاذ تصميم لازم به وزارت کار اطلاع دهد. در صورت لزوم ، هیأت وزيران می تواند مادام که اختلاف ادامه دارد ، کارگاه را به هر نحوی که مقتضی بداند به حساب کارفرما اداره نمايد .

به نظر شما کارگران خباز در سراسر کشور برای افزايش دستمزد های خود بايد چکار کنند ، تا از تاريخ ۱/۱/ هر سال ، دستمزد آنان هم مثل ديگر کارگران و مزدبگيران طبق قانون در ايران افزايش پيدا کند؟
متاسفانه نمايندگان کارگران خباز، با کارفرما مماشات می کنند و هيچ وقت نخواستند جدی با نماينده کارفرما بر سر ميز مذاکره بنشينند و از حقوق کارگران دفاع کنند . برای نمونه امروز که شما با من گفتگو می کنيد عده زيادی ازنمايندگان کارگران به صفوف کارفرما پيوسته، تا بجای افزايش دستمزد کارگران خواستار افزايش بهای نان شوند!!، اين عمل نماينده کارگران نه تنها کمکی به کارگر نمی کند بلکه چهره کارگرخباز را در اذهان مردم محروم و زحمتکش جامعه خدشه دار می کند . ما بايد اين را قبول کنيم که ۸۰ درصد مردم ما کم در آمد و با زحمت می توانند نان روزانه خود را تامين کنند. به اين دليل ما نبايد دنبال کارفرما برويم و خواستار افزايش بهای نان شويم ، چون هيچ وقت کارفرما نمی آيد برای من کارگر طومار امضاء کند و خواستار افزايش دستمزد ما باشد .

خوب اگر بهای نان افزايش پيدا نکند ، کارفرمای خباز به چه نحوی می تواند دستمزد کارگران خود را افزايش دهد ؟
اولا" در هيچ ماده از قانون کار و يا بخشنامه های شورای عالی کار ، "افزايش دستمزد کارگران منوط به افزايش بهای هيچ کالای نيست" . نماينده کارفرمايان خباز تنها برای افزايش دستمزد ، کارگران داد و فرياد راه می اندازد ، اين در حالی است که از ابتدای هر سال کليه هزينه های جاری کارگاه از جمله آرد ، اجاره مغازه ، نفت ، گاز ، نمک ، برق ، آب ، بيمه ، کرايه حمل آرد ، هزينه تندور و يا دستگاه اتوماتيک ، اياب و ذهاب کارکنان کارگاه ، خميرمايه ، چای ، قند و صبحانه افزايش پيدا می کند . عاليجنابان به اين همه افزايش سرسام آور اعتراض نمی کنند . اينان تنها به دستمزد کارگر اعتراض می کنند ، چون ديواری کوتاه تر از ديوار کارگر پيدا نمی کنند. کارفرما و دولت خوب می دانند که هر زمان کارگربرای احقاق حق خود که همان افزايش دستمزد است دست به اعتراض بزنند، بلافاصله مورد تعقيب قرار می گيرند و آنان را وادار می کنند تا دست از اعتراض بردارند در غيراينصورت با زندان و يا اخراج از کار روبرو می شوند .

به نظر شما نماينده کارگران سنندج خلاف رسالت خود عمل کرده وبا کارفرما طومار مشترک امضاء نموده اند ؟
صالحی: بله. نماينده کارگر چرا بايد با کارفرما طومار امضاء کنند ، کارفرمايی که اگر در روز ۵۰۰۰۰ تومان درآمد داشته باشد جز مزد ناچيزی که به اومی دهد ، مگر از اين سود چيزی عايد کارگر می شود؟.
هر وقت که بهای نان را افزايش دادند بلافاصله فرمانداری طی يک اطلاعيه افزايش بهای نان را اعلام و افزايش بهای نان را ناشی از دستمزد کارگر به اذهان عمومی معرفی مينمايند تا مردم محروم و ستمديده سکوت کنند و لب از لب نگشايند و کسی را مقصر نکنند جز کارگران خباز را .!!
نماينده کارگر نبايد به ابزار کارفرما يا نماينده آنان تبديل شود ، مگر کارگر خباز شامل قانون کار و بخشنامه های شورای عالی کار نيست ؟ پس بايد از ۱/۱/ هر سال دستمزد کارگر خباز افزايش پيدا کند مگر اينکه يک قانون ديگر از طرف دولت تصويب شود و در آن کارگر خباز را مستثنی از بقيه کارگران ايران تلقی کنند.

به نظر شما کارفرمايان خباز آنقدر درآمد دارند که بتوانند دستمزد کارگران را طبق آناليزی که از طرف سنديکا يا انجمن صنفی به کارگر ابلاغ می شود پرداخت کنند؟
اگر نمی توانند پرداخت کنند چرا شغل خبازی را رها نمی کنند . بروند سرمايه خود را در کار ديگری سرمايه گذاری کنند؟ در واقع خبازی مربوط به کسی است که خود سالها در اين شغل مهارت داشته باشد و زمانی که به ايشان سهميه می دهند بايد خودش مثل يک کارگر کار کند و مزد روزانه خود و درآمد آن را صاحب می شود. نه اينکه آقای ايکس خودش کارمند فلان اداره يا بازنشسته می باشد و آمده يک خبازی را خريداری کرده و خودش يک ماه يک بار هم به درب خبازی نمی آيد و انتظار هم داشته باشد که در روز ۵۰۰۰۰ تومان سود داشته باشد. بله، شايد برای آنان پرداخت دستمزد کارگران دشوار باشد چون سهميه خبازی را به مبلغ ۴۰ ميليون تومان خريداری کرده و انتظار هم دارد در روز ۵۰۰۰۰ تومان درآمد داشته باشد. اين در حالی است که سهميه خبازی به هيچ عنوان نبايد خريد و فروش شود ، اما مسئولان فرمانداری برای اينکه خودشان در اين خريد و فروش نفعی می برند اين کار را انجام می دهند.

به نظر شما تا به امروز سهميه آرد خبازی به کسانی واگذار شده که شغلشان نا نوايی نبوده ؟
صالحی : از سال ۱۳۶۵ در ايران سهميه خبازی تنها به مسئولان و يا به کسانی واگذار شده که به شکلی با دولت تداعی شده ا ند ، مثلا" خانواده شهيد ، ورزشکار ، اخراجی های ادارات دولتی ، جانباز ، آزاده و بسيج به اضافه اينها کسانی هستند که سهميه آرد را با پول خريد ه ا ند . از زمانيکه سهميه آرد به اين افراد واگذار شد از آن روز مرغوبيت نان هم پايين آمد برای اينکه هيچ کدام از آن اشخاص شغل نانوايی را بلد نيستند .

قبل ازسال ۱۳۶۵ سهميه آرد را به چه کسی می دادند ؟
قبل ار سال ۱۳۶۵ به دو دسته از کارگران سهيمه آرد می دادند . ۱- کارگرانی که در شغل خبازی مهارت داشتند . از اين کارگران چند بار تست عملی می گرفتند و اگر قبول می شدند آن وقت به آنان سهميه آرد می دادند ( مثل مراحل آزمون راهنمايی و رانندگی ) ۲- کارگرانی هم بودند که خود نماينده کارفرما ، آنان را تائيد می کرند تا به آنان سهميه آرد دهند . اين اشخاص به شکلی از کارگران حمايت می کردند و دولت و کارفرما برای اينکه دهان آنان را ببندند به آنان سهميه آرد می داد و آنان را به کارفرما تبديل می کردند . يعنی اين اشخاص نماينده کارگر بودند و برای اينکه کارفرما از شر آنان خلاص شوند به آنان سهميه آرد می دادند .

يعنی بعد از سال ۱۳۶۵ هيچ گونه سهميه ای از طرف دولت به کارگران خباز دراستان کردستان واگذار نشده ؟ اگر چنين است پس اين همه خبازی ها چطور هر روز در مکانی تاسيس می شود؟ هر روز در منطقه ای يک خبازی تاسيس می شود ولی به کسانی که حتی بلد نيستند که نان را بايد از کدام طرف خورد ، تا برسد به اينکه آن را برای مردم پخت کنند. همين است که در کشور ما به اندازه ای ضايعات نان زياد است که در هر محله چند مغازه ضايعات نان فروشی داير می باشد .

انجمن صنفی کارگران خباز سقز چند سال است که تاسيس شده است؟
از سال ۱۳۷۳ انجمن صنفی کارگران خبازيهای سقز و حومه تاسيس شده .

شما جزو اولين کسانی هستيد که از طرف کارگران انتخاب شده ايد درست است؟
بله. من جزء اولين کسانی هستم که از طرف کارگران انتخاب شدم .

سهرابی: می توانيد چند مورد از فعاليت خودتان و اعضای هيئت مديره را برای ما و خوانندگان ، از زمان تاسيس تا امروز بيان کنيد؟
وقتی انجمن صنفی کارگران خباز تاسيس شد از اولين روزهای تاسيس اين انجمن بلافاصله ما از طرف کارفرمايان قديمی مورد بی احترامی قرار گرفتيم و هر روز برای ما مشکلاتی ايجاد می کردند . يک روز جلو درب انجمن را می گرفتند و اظهار می کردند که اين انجمن مقر کومه له است ، يک روز می گفتند که لنين برای ما زنده شد ه، يک روز می گفتند که اين اشخاص کمونيست هستند وغيره ...
اما هيئت مديره مصمم به فعاليت خودادامه داد و در عرض دو سال ما توانستيم به اندازه ۲۰ سال برای کارگران کار انجام دهيم . اولين قدم ما بيمه کليه کارگران بود که قبل از تشکيل انجمن تنها۱۰ درصد بيمه داشتند ما توانستيم ۹۵ درصد کارگران را با همکاری سازمان تامين اجتماعی بيمه کنيم . دومين قدم عقد پيمان دسته جمعی بود . ما در سال ۱۳۷۴ موفق شديم که با نماينده کارفرما پيمان دسته جمعی منعقد کنيم .
اولين پيمان که منعقد شد برای ما يک پيروزی بزرگی بود که می توانستيم در سالهای آتی کليه مزايای خود را در حين نشست های بعدی مطرح کنيم .

منظور شما از مزايای ديگر چيست ؟
کارگر بجز حقوق روزانه يک سری مزايا ديگرهم دارد که در کارگاه های کوچک به هيچ عنوان به کارگر پرداخت نمی شود ، مثل بن کارگری ، حق عائله مندی ، خواروبار و مسکن ، پايه سنوات ، روزهای تعطيل ، روز جهانی کارگر وعيدی و پاداش سالانه و..
اين مزايا در کارگاه های کوچک به کارگر پرداخت نمی شود ، ما اين مزايا را برای کارگران خباز به ارمغان آورديم و امروز کارفرما از آن نگران است که نمی توانند اين مزايا را پرداخت کنند در حالی که در شهرهای همجوار اين دستمزدها به کارگر خباز پرداخت نمی شود. ما کليه اين مزايا را در پيمان های منعقده به کارفرما تحميل کرديم .

در جواب سئوال قبل گفتيد که کارفرمايان قديمی به ما بی احترامی می کردند و ما را مورد اتهام های واهی قرار می دادند ، ايا اين اتهامات منجر به تحت تعقيب قراردادن شما و همکارانتان از طرف ادارات دولتی شد ؟ و چرا گفتيد کارفرمايان قديم ؟
بله، من ، جلال حسينی و محمد عبدی پور به اتهام تشکيل انجمن مدت ۷۵ روز در سلول انفرادی اداره اطلاعات سقز بازداشت بوديم . در مورد کارفرمايان قديم هم بايد بگويم چون کارفرمايان قديم ما را می شناختند و می دانستند که تشکيل انجمن برای آنان به صرفه نيست و اين انجمن همان سنديکای سال۱۳۵۷ است .

به نظر شما ، نماينده کارفرمايان چرا با نماينده کارگران خباز توافق نمی کنند؟
چون دستی در کار است و نماينده کارفرما از طرف عده ای از مسئولان حمايت می شوند و نماينده کارگران هم خيلی پيگير نيستند .

يعنی اگر نماينده کارگر پيگير باشد می توانند به خواست و مطالبات خود برسند ؟
بله ، چون برابر همان قانون کار حرف می زنند و بخشنامه های شورای عالی کار برای کليه کارگران لازم الاجرا است نه فقط برای يک عده ی خاص. من وقتی خبر اعتصاب کارگران خباز سنندج را ديدم در آن نوشته شده بود که " استانداری نامه افزايش دستمزد را نوشته و قرار است روز پنچشنبه آن را به اجرا درآورد ."
اين خلاف قانون است استانداری می خواهد کلاه گنده ای سر کارگران بگذارد. چون درهر کشوری قانونی وجود دارد ، مگر می شود استاندار برای کارگران دستمزد تعيين کند ؟ در حاليکه شورای عالی کار طی بخشنامه ای افزايش دستمزد کارگران را تعيين کرده است و آن را به کليه ادارات کار ابلاغ کرده است .

آقای صالحی من سوال خاصی ندارم ، اگر شما حرفی برای کارگران خباز داريد لطفا بيان کنيد .
من صحبت خاصی ندارم ، تنها می توانم بگويم که کارگران خباز بايد از آن آگاه تر باشند که يک عده نماينده بی لياقت بيايند و کلاه سر آنان بگذارند ما کارگران خباز يک پيشينه مبارزاتی داريم که رضا شاه را به زانو درآورديم .
کارگران خباز بايد نماينده های خود را زير نظر داشته باشند و آنان را وادارکنند تا برای رسيدن به خواست و مطالبات خود بدون ترس از چيزی با طرف مقابل به مذاکره بنشينند و کارگران هم بايد از هر نظر از نماينده های واقعی خود دفاع کنند و در هيچ شرايطی آنان را تنها نگذارند .

با تشکر از شما محمود صالحی که صميمانه در اين گفتگو شرکت کرديد.

کميته هماهنگی برای کمک به ايجاد تشکل های کارگری

۶ آبان ۱۳۸۸

www.komitteyehamahangi.com
www.komitteyehamahangi.blogfa.com
komite.hamahangi@gmail.com