افق روشن
www.ofros.com

گفتگو با ذبیح از کارگران پروژه ای اعتصابی نفت

گفتگو با محسن جوشکار و مهدی برقکار از کارگران اعتصابی

شورای سازماندهی اعتراضات                                                                                                        یکشنبه ۱٧ مرداد ۱۴۰۰ - ٨ آگوست ۲۰۲۱


گفتگو با ذبیح از کارگران پروژه ای اعتصابی نفت

خواستها و دستاوردها
شورای سازماندهی اعتراضات: از ۲۹ تیر تا الان در اعتصاب بسر میبرید، خواستها و مطالبات شما چیست؟

ذبیح کارگر اعتصابی نفت: یکسری مطالبات در همان روزهای اول اعتصاب مطرح شد. و بعد به تدریج در حین روزهای اعتصاب و مسایلی که با آن مواجه شدیم یکسری مطالبات دیگری را به آنها اضافه کردیم. دو برابر شدن دستمزدها در همه سطوح مزدی یک مطالبه مهم ما بود. بعلاوه اینکه دستمزد هیچ کارگری کمتر از ۱۲ میلیون تومان نباشد. مطالبه مهم دیگر ما بیست روز کار و ده روز مرخصی بود. همینطور ما به وضعیت نابسامان و فجیع کمپ ها اعتراض داریم و ما طرح کردیم که وضعیت کمپ ها باید بهبود جدی پیدا کند. در شرکتهای پروژه ای که ما کار میکنیم عملا غذاخوری وجود ندارد. هرکس غذایش را خیلی تحقیر آمیز در پلاستیکی میگیرد و گوشه ای پیدا میکند و می نشیند و میخورد. ما گفتیم که باید غذاخوری داشته باشیم. اینها همه از جمله مطالبات مهم ما بود. ولی در روند اعتصاب یکسری از کارگران را اخراج کردند. الان خواست بازگشت به کار کارگران اخراجی به مطالبات اصلی ما اضافه شده است. همینطور یکسری پیمانکاران با یکسری کارگران تماس میگرفتند که سر کار برگردند. پیمانکاران از آن دریچه ای وارد شده بودند که اعتصاب را بشکنند و فردی به کارگران زنگ میزدند، تماس میگرفتند و میگفتند برگردید سر کار. در برابر این توطئه گری های پیمانکاران ما گفتیم قراردادها باید کتبی و رسمی و تا پایان پروژه بسته شود و اگر مکتوب نشود و دوبرابر دستمزد و ۲۰ روز کار و ده روز مرخصی عملی نشود که مبنای برگشت به کار کارگران متخصص پیمانی بود، در دستور کار ما قرار گرفت و این الان جزو یکی از مطالبات اصلی ماست و آنها را کارگران شرط بازگشت به کار خود به سرکار قرار داده اند. اینها شمه ای از مطالبات فوری ما است و هر درجه از تحقق این مطالبات قدمی در جهت برچیده شدن دست پیمانکاران و لغو قوانین ویژه اقتصادی، دو خواست اساسی ما است.

شورای سازماندهی اعتراضات: مشکلات شما به عنوان یک کارگر پروژه ای پیمانی مشخصا چه هستند؟
ذبیح کارگر اعتصابی نفت: کار پیمانی، یک بردگی آشکار است. ما در یک شرایط اسفبار و واقعا در یک جهنم هم زندگی میکنیم و هم کار میکنیم. صبح از ساعت ۵ بیدار میشویم . در آن شرایط کمپ ها در یک اطاق خیلی کوچک، با آن تعداد نفرات بالا که برای هر نفر یک متر جا هم برای خواب و استراحت نیست، و بعد بروی در صف های بهداشتی که مثلا در یک خوابگاه صد نفره دو تا سه سرویس بهداشتی بیشتر نیست. بعد باید برویم توی صف بایستیم. بعد از همه این مشقات باید نان بیاتی که ظهر یا بعد از ظهر آورده اند در اطاقهایمان گذاشته اند و بخشی را شام خورده ایم بخش بعدی را برای صبحانه نگاه میداریم که عملا بیات میشود. بعد صبحانه را باید عجله ای بخوریم که به سرویس پنج و چهل و پنج دقیقه برسیم. این سرویس نهایتا پنج دقیقه می ایستد تا همه کارگران بیایند. بعد از آن با مینی بوس هایی که کولر و وسایل سرمایشی ندارد و قدیمی ترین سرویس هاست عرق ریزان میرویم سر کار. آنجا هم دقیقا یک اردوگاه جهنمی کار است و شرو ع به کار کردن میکنیم. کار نیز خودش بدلیل هوای آلوده، گرمای شدید، فشار کاری زیاد، طاقت فرسا است و تا نزدیکی های ظهر یعنی ساعت ۱۲ در این شرایط کار میکنیم.
ساعت دوازده باید برویم توی صف بایستیم و در داخل یک پلاستیک غذایمان را بگیریم و گوشه ای پیدا کنیم و غذایمان را بخوریم. و همانطور که اشاره کردم عملا از رستوران و غذاخوری خبری نیست. بعد از آن دوباره شروع به کار میکنیم. وسط های کار یک موقع هایی آب نیست. یک موقع هایی یخ نیست. یک موقع هایی هیچکدام را نداریم. و این ها را هم باید تحمیل کنیم. تا شش و هفت بعد از ظهر. یعنی دوازده تا سیزده ساعت کار میکنیم و بعد سخته و کوفته دوباره سوار همان مینی بوس های قراضه میشویم و میرویم خوابگاه که باز دوباره باید توی صف بایستیم برای یک دوش گرفتن ساده که در حداقل ترین زمان باید دوش بگیریم و بیاییم بیرون که نوبت باقی که در صف ایستادند بشود. بعد می آییم توی همان اطاقی که توضیح دادم. اطاقی که کف آن یک موکت زمخت انداخته شده است. آنوقت ۹ تا ده نفر در یک اطاق نزدیک یازده دوازده متری باید بسر کنیم. همانجا باید بمانیم و منتظر باشیم که فردا صبح زود دوباره عازم کار بشویم. سرحقوقهایی که بموقع پرداخت نمیشود. حقوقهایی که واقعا کفاف زندگی شرافتمندانه یک انسان در نظر گرفته نشده است. بدین ترتیب با حقوق های پایین و فشار کاری سنگین باید کار کنیم. و هر روز منتظر فردا و همین روال از کار باشیم تا سر برج برسد و بعد می بینیم خبری از حقوق نیست و باز هم به تعویق افتاده است. جالب اینجاست که کارگرانی که متخصص هستند در بیمه هایشان کارگر ساده میزنند. که اینهم خودش دزدی از حق ما کارگران برای بیمه است. خدمات بهداشتی و درمانی هم که وجود ندارد. شرایط ایمنی کار که اصلا وحشتناک است. برای مثال پوتین هایی به ما داده بودند که به پا میکردیم و آنها بدتر پاهای ما را زخم میکرد. این پوتین ها سه تا ۴ تا شماره دارد .یعنی از صد نفر کارگری که شما آمار بگیرید شاید این پوتین ها برای ۴ تا ۵ نفرشان قابل استفاده باشد. باقی یا بزرگ هستند و یا کوچک هستند. در این شرایط کرونا ماسک عملا وجود ندارد. الکل مواد بهداشتی. مواد شوینده صفر است. حتی در خوابگاهها و در محل کار و در کارگاه هم همین وضعیت هست. بهداشتی وجود ندارد. ایمنی کاری وجود ندارد. استراحتی وجود ندارد. هر روز میگویی که بگذار سی روز تمام شود که بتوانم سر برج حقوقم را بگیرم آنهم با شک و تردید است که آیا حقوق بگیرم و یا نگیرم. اینها همه گوشه ای از شرایط وحشتناک کار در جایی مثل عسلویه به عنون کارگر پیمانی پروژه ی است. این وضعیت است که ما بخاطرش در اعتصابیم و یک خواست مهم ما پایان یافتن این شرایط بردگی کار و کوتاه شدن دست پیمانکاران دزد و چپاولگر است.

شورای سازماندهی اعتراضات: چرا مطالبه بیست روز کار و ده روز مرخصی انقدر محوری شده است؟
ذبیح کارگر اعتصابی نفت: قبلا از این اعتصاب روال کار اینطور تعریف شده بود که ۲۴روز کار کنیم و ۶ روز مرخصی داشته باشیم. این شش روز مرخصی در واقع ۴ روز است چون یک روز صرف رفت به نزد خانواده و یک روز دیگر صرف برگشت به محل کار میشود. ۴ روز مرخصی در مقابل این حجم از فشار کار واقعا کشنده است و بدن انسان اصلا جواب نمیدهد. برای کارگران دیگر توان و رمقی نمی ماند که بخواهند تجدید قوایی بکنند و بیایند دوباره کار بکنند و از طرف دیگر به هر حال باید فرصت دیدار با خانواده و رفع یک سری مشکلات داشته باشیم. هزار جور مشکلات وجود دارد که اگر بخواهیم گوشه ای از آنها را حل بکنیم واقعا فرصتی پیدا نمیکنیم که حتی نزدیکترین دوستان و آشنایان و بستگان خود را ببینیم . به وضع خانواده برسی. واقعا بیست روز کار هم در عسلویه به نظر من خیلی زیاد است. باید ۱۴ روز کار و ۱۴روز مرخصی شود. که ما فعلا بصورت دسته جمعی با خواست بیست روز کار و ده روز مرخصی جلو آمده ایم و این در واقع باید بعد ها به ۱۴روز کار و ۱۴روز مرخصی تبدیل شود. و در همین مدت زیر فشار ما بسیاری از پیمانکاران پای این مطالبه ما آمده اند و این خود یک پیشروی مهم است و ما هم تاکید کرده و میکنیم که از این مطالبه کوتاه نخواهیم آمد.

شورای سازماندهی اعتراضات: از نظر شما دستاوردهای این اعتصاب تا همین الان چه بوده؟
ذبیح کارگر اعتصابی نفت: اولین نکته اینست که در برابر فشارهای کاری و شرایط بردگی کار در محیط های کاری که بوِیژه در این ده سال چند برابر شده است امسال کارگران نسبت به سال گذشته خیلی قویتر، هوشمندانه تر، با خواسته های روشن و شفاف تر و سازمانیافته تر وارد اعتصاب شدند. از جمله یک دستاورد مهم ما ایجاد تشکل مستقل خود، شورای سازماندهی اعتراضات است. این شورا با عکس العمل های به موقع قدم به قدم توانسته است چراغ راه اعتصاب ما باشد.
همچنین یک دستاورد مهم ما اینست که با قدرت اعتصاب سراسری خود توانسته ایم به درجه زیادی بر فضای امنیتی ایکه در محیط های کار در مراکز نفتی حاکم بوده غالب شویم و کارگر امروز حس میکند که آن زنجیرهای بردگی دارد پاره میشود و بی محابا تر جلو می آید و مطالبه گر است. این یک اتفاق مهم است و من تردید ندارم با جلوتر رفتن اعتراضات ما شاهد جلو آمدن رهبران و سخنگویان جسور و حق طلبی هستیم که بعد از سالها رنج و بردگی بروند بر روی سکو و علیه این پیمانکاران دزد و چپاولگر اعلام کیفرخواست کنند.
به لحاظ مطالباتی نیز ما قدم های موثری به جلو برداشته ایم. بطور مثال ما در این اعتراضات ما خواستار افزایش حقوقها در رده های مختلف شغلی شدیم. قدرت اعتصاب ما آنقدر بود که در جاهایی حتی پیمانکاران با پیشنهاد افزایش دو برابری دستمزدها جلو آمدند که این خود مبنایی شد برای قراردادهای سراسری که کارگران به کمتر از آن رضایت ندهند. بویژه ما تاکید کردیم که دستمزد هیچ کارگری نباید کمتر از ۱۲ میلیون باشد و طرح این مطالبات از جانب ما بطور واقعی به خواست افزایش دستمزدها در سطحی سراسری که یک خواست اجتماعی و فراگیر است نیرو داد. بعلاوه همانطور که اشاره کردم خواست دیگر ما بیست روز کار و ده روز مرخصی است که میتوانم بگویم زیر فشار اعتراضات ما توانسته ایم این مطالبه را به خیلی از پیمانکاران تحمیل کنیم. مطالبه دیگر ما بهبود وضع کمپ ها و غذا بود که الان به رقمی از وعده های پیمانکاران و دولت تبدیل شده است برای اینکه ما کارگران اعتصابی حاضر به بازگشت به کار بشویم. و بالاخره اینکه اعتصاب قدرتمند ما و عقب نشینی های گام به گامی که تا همین الان به پیمانکاران تحمیل کرده ایم، بدرجه زیادی موقعیت پیمانکاران را تضعیف کرده و ما را یک قدم به مطالبه برچیده شدن بساط پیمانکاران در محیط های کار و لغو قوانین ویژه اقتصادی که به این شکل دست پیمانکاران را در زورگویی و استثمار بدون حد و مرز کارگران باز گذاشته است نزدیکتر شده ایم. ضمن اینکه این موفقیت خود بر روی مبارزه برای کوتاه شدن دست پیمانکاران این دلالان چپاولگر در محیط های کار را که خواست سراسری ای برای بخش عظیمی از کارگران در سراسر ایران است، قدرت بیشتری داده است. کلام آخر اینکه کارگران در این اعتصاب به قدرت نیروی اعتصاب و اتحاد خود بیشتر پی بردند. و در نتیجه ما امروز در موقعیت بسیار قویتری نسبت به قبل قرار داریم برای اینکه بتوانیم مطالبات خود را پیگیری کنیم. با توجه به همه این دستاوردها دیگر توازن قوا بین ما کارگران و پیمانکاران و کارفرمایان عوض شده است و دیگر اوضاع نمیتواند به وضع قبلی برگردد.

************

گفتگو با مهدی برقکار کارگر اعتصابی نفت

شما یکی از کارگران اعتصابی پروژه ای پیمانی نفت هستید،این اعتصابات از کی شروع شدند؟
فکر اعتصاب از اول سال در سر بچه ها بود که تقریبا از اواخر خرداد عملی شد و بچه ها کم کم پیوستند به اعتصاب. دلیلش نیز این بود که خواستهایمان که سال گذشته وعده داده بودند جواب نگرفت ونه تنها این بلکه با توجه به رشد وحشتناک قیمت اجناس وضع هم بدتر شد. کرونا هم اضافه بر همه اینها. من وخانواده ام همه کرونا گرفتیم و خطر مرگ تهدیدمان کرد. از درمان رایگان و تسهیلات دیگر هم که خبر نیست. همه چیز گران و وحشتناک است. تنها راه مقابل ما اعتصاب و پیگیری خواستهایمان است.

حقوق مشخص خود شما چقدر است و مشکلات کاری تان چیست؟
حقوق من ده میلیون است ولی اصلا کفاف زندگی و مخارج را نمی دهد تازه سابقه کار ما زیاد هست و حدود ۷ سال است کار میکنم. با این سطح قیمت ها از تهیه اولیه ترین نیازهای زندگی مان مانده ام. بچه دارم و نمیخواهم بچه ام در محرومیت زندگی کند. تا کی بی تامینی . ما یک زندگی انسانی و بدون دغدغه معاش میخواهیم. کارگر باید حرمت داشته باشد. ما آقا بالا سر نمیخواهیم.

چه خواستهای مشخصی خود شما دارید؟
خواست اصلی ما حذف پیماکار است. پدر ما را در آورده اند. نه امنیت شغلی داریم. نه امنیت جانی. مثل یک برده صبح تا شب کار میکنیم آخر هم مقروض و بدهکار. تا کی بردگی. دیگر حاضر به ادامه این وضعیت نیستیم. به خوابگاههای ما نگاه کنید. واقعا شرم آور است این چه وضعیتی است که سر ما کارگران آورده اند. دولت هم تماشاگر است چون با قوانین ویژه اقتصادی خیالشان را راحت کرده اند و ما کارگران مثل برده داریم کار میکنیم. اسمش هم صنعت نفت است و خیلی از مردم فکر میکنند اینجا بهشت برین است. خواست محوری دیگر افزایش حقوقهاست. مزد من باید بشود ١۵ میلیون تومان. بعلاوه اینکه درمان برای خودم و خانواده ام رایگان باشد. یعنی چه بنویسم. بنویسم اینها حتی حق بیمه ما را درست نمیپردازند . حق بیمه باید با عنوان شغلی یکی باشد. من یک کارگر متخصص هستم ولی اینها دزدی میکنند و بعنوان کارگر ساده برای ما حق بیمه رد میکنند و ما حتی از همان بیمه حداقلی سطح نازل هم محرومیم. من در عین حال میخواهم بچه ام از تحصیل رایگان برخوردار باشد و نگران آینده اش نباشم. انقدرفشار روی ماست که در لیست خواستهایی که اعلام کرده ایم جای این حداقل تامین های اجتماعی خالی است. ما میگوییم در هر ماه بیست روز کار باشد وده روز مرخصی که بتوانیم زمان کافی کنار خانواده باشیم و تجدید قوا کنیم. خوابگاها، و حمامها و دستشویی ها همگی درست شوند و سر و سامان داشته باشند. دستگاه تهویه هوا داشته باشیم بخصوص که اینهمه با مواد شیمیایی و آلودگی سر و کار داریم. ما تشکل و اعتراض را حق خودمان میدانیم و برای همین دست به ایجاد شورای سازماندهی اعتراضمان زدیم. این ها خواستهای حداقلی ما کارگران اعتصابی است که در قابلب شورایمان اعلام کرده ایم.

صحبت شما با همکارانتان چیست؟
صحبت من به همکاران اینست حتی اگر حقوق ها افزایش پیدا کرد نباید تسلیم شد. تازه با این فشارها در موقعیتی قرار میگیریم که بتوانیم پیمانکارهای زالو صفت را بیرون بیندازیم و حذفشان کنیم. ادامه این وضعیت دیگر قابل تحمیل نیست.

شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت


************

گفتگوی شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت با محسن جوشکار یک کارگر اعتصابی

اعتصابات نفت با قدرت به جلو میرود. این اعتراضات چگونه شروع شد؟
ما سال گذشته دست به اعتصاب سراسری زدیم. بخشی از خواستهایمان آنهم زیر فشار اعتراضات گسترده ای که داشتیم جواب گرفت. اما بخشی در حد وعده باقی ماند بخصوص خواستهای اساسی ما جواب نگرفت. از همین رو ما در طول سال ٩٩ مرتب پیگیر اجرایی شدن وعده های داده شده و مطالباتمان بودیم و پاسخی نگرفتیم. این درحالی بود که قیمت اجناس هر روز بالاتر میرفت و سطح معیشت ما پایین تر. از همین رو در اسفند ماه بود که بیانیه دادیم و اعلام کردیم که اگر مطالبات ما پاسخ نگیرد اعتصابات خود را از سر خواهیم گرفت. ضمن اینکه در طول همین مدت اعتراضاتمان را اینجا و آنجا به پیش بردیم. تا اینکه در سی ام خرداد ١۴٠٠ بیانیه دادیم و اعلام اعتصاب سراسری کردیم. افزایش دستمزدها و بیست روز کار و ده روز مرخصی دو محور اصلی مطالبات همه ما کارگران اعتصابی است. بیانیه اول شورای سازماندهی اعتراضات ما رئوس اساسی خواستهای ما را بیان کرده است و آنها همه مطالباتی است که صدای اعتراض همه بخش های معترض در نفت است. اعتصابات سراسری کنونی ما که از ٢٩ خرداد جرقه آن زده شد و هنوز هم ادامه دارد، اساسا بخش کارگران پروژه ای پیمانی را در برگرفته است. اما تلاش ما این بود که با خواست اینکه حداقل دستمزد کمتر از ١٢ میلیون نباید باشد، این اعتراضات کارگران روز مزد را که آنها نیز همراه هستند، در بر بگیرد. از سوی دیگر سعی ما این است که بین کارگران غیر رسمی و رسمی در نفت که بیش از ۴٠ سال است با ساختاری که در این صنعت شکل داده شده است، شکافی عمیق ایجاد شده، اتحاد ایجاد کنیم. از همین رو ما اعتراضات همکاران رسمی خود را به حق دانسته و در هر مقطعی که فراخوانی داده اند از آنها اعلام حمایت کردیم و در کنارشان قرار گرفتیم.

همه میدانیم که اعتصابات این دوره بسیار گسترده و دامنه آن از سال گذشته به مراتب وسیعتر است. بد نیست از زبان شما وسعت این اعتراضات را بشنویم؟
درست است. امسال اعتصابات ما نه تنها گسترده تر بلکه سازمانیافته تر نیز هست. هم اکنون علاوه بر دهها هزار کارگر پیمانی نفت در پالایشگاهها، پتروشیمی ها، نیروگاهها و مراکز وابسته به نفت، زمزمه های تدارک اعتصاب در میان کارگران قرارداد موقت و ارکان ثالث نیز به راه افتاده است. نمونه آن تجمع روز ١٦ تیر کارگران ارکان ثالث در عسلویه با خواست برچیده شدن بساط پیمانکاران بود. خواست اصلی آنها رسمی شدن قرار دادها و خلع ید از پیمانکاران است. همینطور کارگران رسمی نفت که به نحوه افزایشات مزدی سال ١۴٠٠ و تحمیل مالبات های سنگین به دستمزدهایشان اعتراض داشته و مطالبات دیگری چون ایمن بودن محیط کار و بالا رفتن استانداردهای خوابگاهها و درمانگاهها و غیره را داشتند. در برابر این اعتراضات دیدیم عقب نشینی ای شد و محدودیت افزایش دو و نیم میلیونی بر سقف دستمزد آنان پس گرفته شد. اما کارگران اعلام کرده اند که تا آخر ماه صبر میکنند اگر به این وعده عملی نشود دوباره دست به اعتراض خواهند زد. در عین حال چون این افزایش حقوقی هم کارگران عملیاتی و هم کارکنان اداری را شامل میشود، به آن اعتراض دارند و درست نمیدانند که کارکنان بخش اداری همسان با آنها که در گرما ی شدید تابستانی و در محیط های آلوده و نا امن کاری و ساعاتی فشرده کار سنگین میکنند به یکسان افزایش حقوق داشته باشند. در جریان اعتصابات ما کارگران پروژه ای پیمانی کارگران در بسیاری از مراکز کاری بعد از اعتصاب تسویه حساب کرده و به خانه ها رفتند. حالا با این نگرانی مواجه شده اند که در حالیکه آنها به خانه ها رفته اند چه کسانی آنها را برای رایزنی بر سر مطالباتشان نمایندگی خواهد کرد. به نظرم اینجا شورای سازماندهی جواب است. برای اینکه اولین تاکید آن این است که خود کارگران باید با انتخاب نمایندگان واقعی شان حق و حقوق خود را پیگیر شوند. به نظر من این خیلی شدنی است که مثلا ما کارگران جوشکار بر رقمی برای میزان مزد خود و تاکید بر خواست ٢٠ روز کار و ١٠ روز مرخصی و دیگر مطالباتمان همچون پرداخت بموقع دستمزدها در هرماه و و بهبود استاندارد خوابگاهها و وضع زندگی مان و ایمن شدن محیط کارمان که همگی اضطراری و فوری هستند، طرف مذاکره با پیمانکاران شویم. میزان این مبلغ برای من جوشکار متخصص میتواند بالای ٢٠ میلیون باشد. بدین ترتیب وقتی مبنای توافقات ما روشن باشد در هر شرکت میتوانیم نماینده واقعی خود را انتخاب کنیم و خود ما کارگران طرف مذاکره با پیمانکاران باشیم. نه اینکه خانه بنشینیم و آقای فلانی که معلوم نیست منتخب کیست و با ده تا تشر به کارگران که تجمع نکنید واغتشاش نکنید همه را توی مشت خود نگهدارد و خود را محق بداند که از طرف ما کارگران به این مقام و آن مقام حکومت نامه بدهد و چانه زنی کند. بعد هم اجازه ندهد که صدای کسی بلند شود و چماق پلیس فتا را بالای سر ما کارگران نگهدارد.
خوبست همین جا این را اضافه کنم که بعد از تخلیه محیط های کار از سوی کارگران اعتصابی شماری از کارگران در کمپ ها باقی ماندند تا مراقب دسیسه های پیمانکاران علیه کارگران اعتصابی باشند. در مقابل پیمانکاران ستمگر کارگران ساده را که خوراکی برای انجام کار نداشتند را جواب کردند و آب و غذا را به روی آنها بستند. این موضوع از طرف شورای سازماندهی اعتراضات رسانه ای شد. بعد از آن بود که کمک های مردمی به این مناطق ارسال شد و برای کارگران باقیمانده در کمپ ها غذا و آب تهیه شد.
خلاصه اینکه اعتصاب ما با قدرت به جلو رفته است و اگر به اسامی شرکت هایی که در آنها کارگران در اعتصاب بسر میبرند نگاه کنید اسامی نزدیک به ۹٠ شرکت در ۱۹ استان را میتوانید ببینید. اما رقم کارگران اعتصابی بسیار بالاست و به هفتاد هزار میرسد. از جمله فقط در خود عسلویه هشتاد پتروشیمی است که هر کدام سه تا ۴ شرکت زیر مجموعه دارند و کارگران همه این بخش ها در اعتصاب بسر میبرند. در خیلی از کمپ ها کارگران اعتصابی وسایل شرکت را به هم ریخته اند که به راحتی برای کارفرما امکان جایگزینی کارگر به جای کارگران اعتصابی نباشد و به راه انداختن تولید برایشان زمان ببرد. اعتصاب ما تا همین الان فشار سنگینی بر گرده پیمانکاران وارد کرده است. تا جاییکه رئیس انجمن کارفرمایان عسلویه در نامه ای به زنگنه وزیر نفت با اشاره به ضررهای وارد شده به پیمانکاران و به صنعت نفت خواستار ورود آنها به موضوع میشود.

یک خواست محوری کارگران معترض پیمانی قراردادی در پتروشیمی ها، پالایشگاهها و مراکز مختلف نفتی خواست افزایش دستمزدهاست. حداقل دستمزد در میان کارگران چقدر است. سایر سطوح مزدی در چه سطح است؟
بله همینطور است. بطور ساده اگر بخواهم توضیح دهم یک بخش کارگران ساده و روزمزد هستند که با اضافات مزدی دستمزدشان به چهار میلیون و پانصد میرسد. بخش دیگر کارگران متخصص صنعنتی هستند که بالای پانزده میلیون مزد میگیرند. شورای سازماندهی اعتراضات به عنوان پایه مزدی اعلام کرده است که دستمزد هیچ کارگری نباید از ١٢ میلیون کمتر باشد. اما باقی رده های تخصصی مثل مزد کارگران وردست و یا متخصص باید اضافه شود. مثلا کارگران وردست بین هفت تا ٨ میلیون دستمزد میگیرند و این مزد به هیچ وجه کافی نیست و باید سطح مزد این کارگران حداقل به پانزده میلیون برسد و یا کارگران متخصص بالای ١۵ میلیون مزد میگیرند و باید مزد این کارگران به رقمی بالای ٢٠ میلیون تومان افزایش پیدا کند. بنابراین همه اینها مطالبات کارگران اعتصابی نفت است. این را هم بگویم که کارگران ساده سنگین ترین بخش کار را برعهده دارند وروز مزدی هستند و در معرض اخراج. همین الان در جریان اعتصاب بطور مثال در عسلویه حدود ۴٠٠ نفری از این کارگران خود تسویه حساب کرده و اخراج شدند و ٢٠٠٠ نفری را هم پیمانکاران جواب کرده اند و گفته اند بروید و هر وقت اعتصاب تمام شد و کار بود خبرتان میکنیم. بدون اینکه معوقات مزدی شان نیز پرداخت شود. موضوع از این قرار است که قیمت های وحشتناک افزایش یافته است و حتی با ٢٠ میلیون نیز اگر خانه شخصی نداشته باشی به سختی میتوانید امرار معاش کنید. اگر نگاه کنید خواست افزایش دستمزدها اکنون خواست همه بخش های کارگری است. معلمان، بازنشستگان در تجمعاتشان بر افزایش حقوقهای خود به بالای ١٢ میلیون پافشاری کرده اند و امروز با ورود کارگران نفت به اعتصاب بطور طبیعی جنبش برای خواست افزایش دستمزد تقویت میشود و به نطر من دولت در قبال زندگی و معیشت مردم مسئول است و باید جوابگو باشد.

شورای سازماندهی: باقی مطالبات کارگران چیست؟
توضیح دادم که علاوه بر خواست افزایش مزد و پرداخت بموقع آن در هر ماه ، تغییر روزهای مرخصی کارگران مطالبه دیگر ما است. ما خواستار ٢٠ روز کار و ١٠ روز مرخصی هستیم که فرصت داشته باشیم زندگی کنیم. با خانواده مان باشیم و از دیدن دوران زیبای رشد و شکوفایی فرندانمان محروم نباشیم.
خواست دیگر ما بهبود وضعیت غیر انسانی کمپ هاست که واقعا شبیه به یک بازداشتگاه است. در فضای کم، در اطاقی ١٢ متری ١٠ نفر زندگی میکنیم. با سه حمام و توالت بسیار درب و داغان و غیر بهداشتی. حتی جا برای گذاشتن وسایلمان نداریم و شب را باید بر روی زمین سخت بخوابیم و خبری از تخت خواب نیست. حتی برخی کمپ ها در جاییکه واقع شده اند درمانگاهی در نزدیکی آن قرار ندارد و اگر اتفاقی بیفتد به سختی میشود به دکتر و درمان دسترسی داشت. بعضا حتی داروخانه ای وجود ندارد که یک قرص سرماخوردگی تهیه کنیم. غذا کیفیتی بسیار بد با حجم کم به کارگر داده میشود و این غذا را نه در غذاخوری بلکه باید در مقابل کمپ ها صف ببندیم و تحویل بگیریم و در کمپ بخوریم. از دستگاههای تهویه هوا خبری نیست و در گرمای بالای ۵٠ درجه میسوزیم. در اطاقها یک کولر قراضه هست که آب خوردن را باید کنارش بگذاریم تا کمی خنگ شود که بشود آشامید. بگذریم که نفس دوری مراکز نفتی از شهرها و امکانات شهری و از خانواده خود تبعات سخت جسمی و روحی برای کارگران دارد. مثلا در جایی مثل عسلویه کارگر حقیقتا در یک اردوگاه اجباری کار دارد کار میکند و فرسوده میشود. بنابراین روشن است که این وضعیت قابل دوام نیست و ما خواستار بهبود فوری وضع خوابگاهها، حمام و دستشویی ها، داشتن غذا خوری و امکانات اولیه معیشتی با استانداری انسانی هستیم.
خواست دیگر امینی محیط کار است. خوبست متذکر شوم که کارگران متخصص بیشتر در معرض خطرات کاری قرار دارند. مثلا کارگران جوشکار و یا رنگ کار چون در ساعاتی طولانی و هر روزه در معرض مواد شیمایی قرار دارند خطر بیماری سرطان آنها را بسیار تهدید میکند و کسی نباید سالهای طولانی در این رشته های کار کند. ضمن اینکه آلودگی هوا، آلودگی های صوتی، خطر انفجار های مهیب، سقوط از ارتفاع که اتفاقا در فصل گرمای شدید بخاطر بیحال شدن کارگر مواردش زیاد است همه و همه خطرات جانی برای کارگران نفت است.
ما کارگران پیمانی حتی از بیمه درمان هم برخوردار نیستیم. مثلا پیمانکاران کارگران متخصص را کارگر ساده معرفی میکنند که پول بیمه ندهند. بیمه تکمیلی هم نداریم. در حالیکه باید درمان رایگان باشد و همه کارگران از امکانات درمان برخوردار باشند و سطح آنهم ارتقاء یابد.
موضوع دیگر پادگانی بودن فضای مراکز نفتی است. حساسیت این رشته از کار عاملی است که بیشترین کنترلها را انجام میدهند. نیروی حراست بسیاری در این مراکز کار میکنند. در همدستی پیمانکاران با یکدیگر لیست سیاهی است که اگر کارگری در جایی اعتراض کند فورا تهدید میشود که اسمش وارد این لیست خواهد شد و بعد از آن هم در هیچ کجا شانس استخدام نخواهد داشت. ما با اعتراضاتمان این فضا را شکسته ایم. و یک خواست ما پایان دادن به امنیتی کردن محیط های کار و داشتن حق تشکل، تجمع و اعتراض است و این خواستها را به روشنی در بیانیه خود اعلام کرده ایم.
متاسفانه امنیتی کردن محیط کار بویژه در صنعت نفت آنقدر نهادینه شده است که حتی در گروهی که تحت عنوان" بزرگترین ابر گروه کاریابی جوش پایپینگ، مخازن ،سیویل، وابزار دقیق کشور"، افرادی از سردمداران کمپین تخلیه سراسری خوابگاهها بخود اجازه میدهند که کارگری که معترض است و میخواهد خودش در تصمیم گیری ها دخالتگر باشد را تهدید به معرفی به پلیس فتا میکنند. به نظرمن تشکیل شورا ابزار مهم دخالتگری حداکثری کارگران در سرنوشت مبارزه شان است و چون توانسته است حرف دل کارگران را بگوید دارد جای خود را باز میکند و این یک دستاورد است.
و بالاخره دو خواست کلیدی برچیده شدن دست پیمانکاران و رسمی شدن قرار دادها و نیز لغو قوانین ویژه اقتصادی است. از نظر من این دو خواست کلیدی حلقه اصلی پایان دادن به همه تعرضاتی است که هر روز بر ما کارگران وارد میشود. کارگری که قرارداد موقت دارد و پیمانی است، امنیت شغلی ندارد، همواره زیر تهدید اخراج و بی تامینی قرار دارد و نفس این پراکنده کردن کارگران در شرکت های مختلف پیمانی، زمینه را برای تعرض به کارگر و تحمیل شرایط برده وار کاری ای که توضیح دادم و برای اعمال استثمار حداکثری کارگر فراهم کرده است. قوانین ویژه اقتصادی نیز دست کارفرمایان و پیمانکاران را برای هر نوع قلدری ای بازگذاشته است. از همین رو باید بساط پیمانکاران مفتخور جمع شود. باید قراردادها رسمی شوند و باید قوانین ویژه اقتصادی لغو گردند. ما کارگران دیگر به این وضعیت تن نمیدهیم و این بردگی باید پایان یابد.

برخورد پیمانکاران و دولت با اعتصابات نفت چگونه بوده است؟ عکس العمل کارگران در قبال سیاست های تفرقه افکنانه و دسیسه های کارفرمایان چه بوده؟
عکس العمل های مختلفی را شاهد بوده ایم. اولین عکس العمل دولت این بود که مشکل کارگران نفت پیمانکاران هستند و ما را به آنها حواله دادند. خوب ما هم میگوییم بسیار خوب بساط آنها را جمع کنید. دولت در قبال زندگی کارگران و شهروندان جامعه مسئول است. و جواب میخواهیم. از جمله دیدیم هم روحانی و هم زنگنه همین را گفتند. بعد مطلع شدید که افرادی از کمپین بیست ده با ستاد ابراهیم رئیسی دیدار داشتند و در این دیدار این مقامات با اظهار بی اطلاعی کردن از اینکه خبری از وضعیت و مشکلات کارگران نفت نداشته اند، لب و اساس تصمیماتشان این بود که اداره کار منطقه ویژه اقتصادی را به شورای اسلامی کار تبدیل کنند تا مثلا از کارگران "دفاع" کند. واقعا خنده دار است. میخواهند اداره کار خود را تبدیل به شورای اسلامی کنند و اسمش را هم تشکل کارگری میگذارند. ۴٠ هزار حراست بس نیست که حالا به وجود شورای اسلامی هم نیاز پیدا کرده اند. ما در بیانیه مان صراحتا گفتم که شورای اسلامی جواب ما نیست و بر خواستهایمان تاکید کردیم. بعد جالب اینجاست که هیات دیگری اینبار از طرف وزارت کار و مسئولینی از منطقه ویژه اقتصادی مرکب از کورش یزدان مدیر کل روابط کار و جبران خدمت وزارت کار و مصدق کشاورزی سرپرست اداره کار بوشهر و فرهاد شیخی مسئول هماهنگی امور مناطق آزاد ویژه با همراهی مسئولینی از مجتمع پتروشیمی های بوشهر و آپادانا و خلیج فارس از عسلویه دیدن کردند. یک عکس العمل آنها به گفته حسن جلیلی و ستاد رئیسی به تبدیل اداره کار عسلویه به شورای اسلامی و غیر قانونی خواندن آن بود. ضمن نسخه خود اینها نیز ایجاد "شورای اسلامی" اما " قانونی" است. خلاصه صدای شورای سازماندهی ما کارگران را شنیده اند به خیال ایجاد شورای اسلامی افتاده اند، تا مهارمان کنند. همه اینها نشان میدهند که ما شورای سازماندهی اعتراضاتمان را لازم داشتیم و ایجادش کردیم. و این یک دستاور مهم این دور از اعتصابات ما کارگران نفت است . امروز مدیای اجتماعی ظرفی برای متشکل شدن ما کارگران شده است. در این زمینه معلمان و بازنشستگان پیش کسوت بودند و ما هم قدم برداشته ایم. من خیلی امیدوارم.

اعتصابات سراسری در نفت با موجی از همبستگی روبرو شده است. انتظار شما چیست؟
این همبستگی ها وسیع و بیسابقه است. یک نمونه جالبش کمک های مردمی به شماری از کارگرانی است که در کمپ ها ماندند. بعلاوه همانطور که همه می بینند از بخش های مختلف از کارگر نیشکر هفت تپه و فولاد و ساختمانی مریوان گرفته تا بازنشستگان و معلمان و دانشجویان و فعالین دفاع از حقوق کودک و حقوق زن و مادران دادخواه از همه جا به ما پیام های همبستگی و حمایت داده شده است. همینطور در سطح جهان از ۵ کنفدراسیون اتحادیه های کارگری در فرانسه تا اتحادیه های کارگری در عراق و کانادا و انگلیسی و اینداستریال و تشکلهایی از شبکه های سندیکای در کشور های مختلفی از اروپا تا آمریکای مرکزی و ترکیه و غیره همه با ما اعلام همبستگی کرده اند و صدای اعتراض ما در جهان بازتاب یافته است و این امید بخش است. ما با اتکا به این همبستگی ها با قدرت تر جلو میرویم. پیشروی های خوبی داشته ایم و با این فشار ها ما میخواهیم کاری کنیم که نه فقط همین امروز و فوری حقوقهایمان اضافه شود بلکه دیگر برای هیچ پیمانکاری سودی نداشته باشد که با دلالگری به استثمارگری در مناطق نفتی و در مراکز مختلف کارگری ادامه دهد و بساطشان جمع شود. همانطور که اشاره کردم حکومت نمیتوانند ما کارگران را بی تامین و بدون هیچ حق و حقوقی بدست پیمانکاران ظالم بسپارد. دولت در قبال ما کارگران و ما مردم مسئول است. باید این وضعیت بی سر و سامان و بردگی پایان گیرد.

شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت