اتحاد نیروهای کمونیستی سال هاست که به یکی از مسائل محوری فعالان «چپ» و «کمونیست» مبدل شده، با این حال اما شیوۀ رسیدن به این اتحاد اصولی همواره مورد مشاجره بوده است.
تابستان سال پیش، بیست و پنج مورد از «احزاب و سازمان ها و نهادهای چپ و کمونیست»، نشستی در شهر کلن آلمان برگزار کردند*. این نشست نهایتاً حول محور «سرنگونی انقلابی» رژیم و پذیرش «سوسیالیسم» به توافق رسید. در وهلۀ نخست باید تأکید شود که بدون ارزیابی و جمع بندی تجارب و شکست های نهادهایی مانند «اتحاد چپ کارگری» و ده ها مورد مشابه دیگر از تجمع فعالان «چپ» و «کمونیست» که ظرف سه دهۀ گذشته ایجاد و سپس منحل شده اند، دست زدن به ساخت نهادی مشابه، اقدامی نادرست و غیراصولی است. بازسازی نهادی مشابه، بدون ارزیابی و گرفتن درس های ضروری از گذشته، در بهترین حالت غیر مسئولانه و در بدترین حالت یک خودفریبی است. نیروهایی که خود را کمونیست خطاب می کنند، باید از اشتباهات گذشتۀ خود درس بگیرند، و پیشنهاد جدیدی را در بستر این ارزیابی، ارائه و اجرا کنند. از این گذشته، علت بنیادین این اتحاد، باید از سوی همۀ سازمان های ذینفع با صراحت و علناً اعلام شود. انگیزۀ ایجاد یک اتحاد در وضعیت کنونی، چیزی جز وجود بحران فعالان «چپ» و «کمونیست» و سازمان های آن ها نیست. اگر این امر بدیهی- یعنی پذیرش وجود بحران- اعلام نگردد، هیچ افقی برای این اتحادها نمی توان ترسیم کرد. مضاف بر این، اتحاد فعالان «چپ» و «کمونیست» حول محور «سرنگونی انقلابی» رژیم و پذیرش «سوسیالیسم»، زمانی واقعی است که بر سر این دو موضوع توافق وجود داشته باشد. این توافق هم باید محصول بحث های طولانی و شفاف پیش از توافق باشد. مگر می شود عده ای دور هم جمع شوند و بر سر دو نکته ای که سال ها مورد مشاجره بوده است، «اتحاد» کنند؟ مگر در دورۀ پیش از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، کمونیست ها با طرفداران خمینی بر محور سرنگونی رژیم شاه توافق نکردند؟ و مگر بهای این گونه اتحاد ها بر سر «سرنگونی انقلابی» را با کشته شدن هزارها تن از خود فعالان کمونیست به دست همان متحدان سابقشان در راه سرنگونی رژیم شاه نپرداختند؟ آیا از این واقعه نباید درسی بگیریم؟ بنابراین توافق بر سرنگونی انقلابی نظام سرمایه داری و طرح رژیمی که جایگزین آن می شود، یعنی نظام شورایی، به هم پیوند خورده اند. اتحاد کمونیست ها باید شامل این دو شعار باشد، و این وجه تمایز دیدگاه سرنگونی از زوایۀ مارکسیسم انقلابی با سایر جریانات است. بدیهی است که بر سر مفهوم نظام شورایی هم اختلافاتی عمیق در بین همین سازمان های شرکت کننده در این تجمع وجود دارد. بخش کثیری از این ۲۵ سازمان، که احزاب «کمونیست» و «کارگری» خود را ساخته اند، خواهان به دست گرفتن قدرت به نیابت از کارگران هستند. مگر می شود با سازمان های قیم مآبی اتحاد صورت گیرد که کوچکترین احترامی برای خلاقیت فردی و ابتکار عمل جمعی کارگران قائل نیستند و اعتقاد بنیادی کارل مارکس را مبنی بر «رهایی طبقۀ کارگر، به دست خود کارگران» مردود اعلام می کنند؟ ثانیاً مگر در سه دهۀ گذشته، در مورد مفهوم «سوسیالیسم» بحث مشترک و روشنی میان کمونیست ها بوده است که اکنون بر سر آن اتحاد صورت گیرد؟ عده ای از همین دوستان شرکت کننده می خواهند یک روزه پس از سرنگونی رژیم، سوسیالیسم را بسازند. برخی دیگر به درستی بر این باورند که سوسیالیسم تنها پس از سپری شدن دورۀ پرتب و تاب و نسبتاً طولانی گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم، تحت دولت ویژه ای به نام دیکتاتوری انقلابی پرولتاریا، و آن هم تنها در مقیاس جهانی و نه ملی، نهایتاً تحقق می یابد. بدیهی است که این دیدگاه ها از اساس با یک دیگر اتفاق نظر ندارند. پیشنهاد ما برای تدارک یک اتحاد پایدار و درازمدت، نمی تواند اتحاد فوری بر سر سرنگونی و سوسیالیسم باشد. به اعتقاد ما، ایجاد یک «اتحاد عمل ویژه» بر اساس مؤلفه های سوسیالیسم مارکسیستی می تواند اولین گام در این راستا باشد. ما مخالف ایجاد اتحادهای کاذبی هستیم که بر اساس رقابت با گرایش های اپوزیسیون راست، صورت می گیرد. در مقابل، ما پیشنهاد پروژۀ «احیای مارکسیستی» را طرح می کنیم که بر اساس چهار مؤلفۀ روشن عمومی کمونیستی استوار است. پذیرش این مؤلفه ها همراه با تقبل انجام فعالیت ها در سطح بین المللی در اتحاد با متحدان بین المللی مان، در حمایت از کارگران ایران، تنها راه ایجاد یک اتحاد پایدار کمونیستی است.
شورای دبیری گرایش مارکسیست های انقلابی ایران
۱۲ مرداد ۱۳۹۲
***********
* در این جا شما را به نقدی که یکی از رفقای گرایش مارکسیست های انقلابی ایران، رفیق علیرضا بیانی، در مورد نشست اتحاد نیروهای «چپ و کمونیست» نوشته بود، رجوع می دهیم.