«نان و گل های سرخ»
جیمز اُپنهایم
برگردان: پریسا نصرآبادی
هنگامیکه به راه پیمایی میآییم، و به پیش میرویم، در زیبایی این روز
یک میلیون آشپزخانه تاریک، هزار انبار و کارخانه خاکستری
با پرتوهای نوری که از خورشیدی غیر منتظره میتابد، لمس میشود
و ما برای تمام مردمانی که میشنوندمان میخوانیم، " نان و گلهای سرخ، نان و گلهای سرخ".
هنگامیکه به راه پیمایی میآییم، و به پیش میرویم، برای خاطر مردان نیز میجنگیم
زیرا که آنها کودکان این زنان هستند و ما بار دیگر برایشان مادری میکنیم.
زندگی ما نبایستی مشقّتی باشد که از زمان تولّد تا پایان زندگیمان به طول بیانجامد
قلبها نیز مانند بدنها طعم گرسنگی را میچشند: به ما نان بدهید، اما گلهای سرخ نیز بدهید!
هنگامیکه به راه پیمایی میآییم، و به پیش میرویم، زنان جانباخته بیشُماری
راهی میشوند و از میان آوازهای ما، ترانه دیرینهشان را برای نان گریه میکنند؛
آن خُرده هنر و عشق و زیبایی را که روانهای رنج کشیدهشان میشناخت...
بله، ما برای نان میجنگیم، اما برای گلهای سرخ نیز میجنگیم!
هنگامیکه به راه پیمایی میآییم، و به پیش میرویم، آن روزهای بزرگ را به بار میآوریم
برخاستن زنان به معنی برخاستن نژاد انسانی است
دیگر نه اثری از کار پرمشقّت و پست خواهد بود، نه بیکارهگی و تن پروری - این که ده نفر در رنج باشند و یک نفر در آسودگی
بلکه همه چیز سهیم کردن یکدیگر است در شکوه زندگی: نان و گلهای سرخ، نان و گلهای سرخ!
* این شعر در سال ١٩١١ توسط جیمز اُپنهایم سروده شده و با اعتصاب زنان کارگر منسوجات که در ژانویه و مارس ١٩١٢ در ماساچوست رخ داد، گره خورده است، چنان که آن اعتصاب را هماکنون با نام "اعتصاب نان و گلهای سرخ" میشناسند. آنتولوژی اشعار کارگری در ١٩١۵، بانگی برای عدالت: آنتولوژی ادبیات مبارزه اجتماعی نخستین منبعی است که نشان میدهد این ترانه با اعتصاب چنین نسبتی برقرار کرده است...