امسال در شرایطی به استقبال ۸ مارس روز جهانی زنان میرویم که جمهوری اسلامی آماج جنبش انقلابی قرار گرفته است. حضور گسترده زنان در جنبش انقلابی و جسارت حیرتانگیز آنها برای پایان دادن به آپارتاید جنسیتی و به آتش کشیدن روسریها به عنوان نماد کنترل دینی بر بدن زنان، چنان گسترده و وسیع بوده که افکار عمومی و نهادهای مدافع زنان در جهان را تحت تآثیر قرار داده است.
جسارت، پویایی و خلاقیتی که زنان در طول جنبش انقلابی آفریده و جمهوری اسلامی را به مصاف کشیدند، تئوریها و ایدئولوژیهای مکاتب مختلف توجیهگر "حجاب، فرهنگ و یا فمینیسم اسلامی" را به سطل زباله ریخته و سنگ مزاری بر هرگونه توهم به پروژههایی بود که هدف آنها اصلاح این رژیم زن ستیز بود. حضور گسترده زنان در خیابان، دانشگاه، مدرسه و در مراکز جنبش انقلابی، نشانه تلاش در راستای شکستن ساختارهای جنسیتی و مناسبات سلطه پدر/مرد سالار از خانواده تا کلیه عرصههای زندگی اجتماعی است. بر زمینه چنین شرایطی شعار "زن، زندگی،آزادی" نیز در متن جنبش انقلابی حک شد.
نقش پر رنگ زنان در دل جنبش انقلابی اما رعدی در آسمان بی ابر نبود بلکه نتیجه اثربخشی فعالیت نهادها و پیشروان جنبش زنان بهویژه در چهار دههی گذشته است. آنها با تلاشهای نظری و عملی در داخل و خارج از کشور به رشد جنبش زنان کمک شایانی نمودهاند. شعار "زن، زندگی آزادی" نیز اگر چه منشا آن کردستان ترکیه و سوریه بوده و با قتل ژینا از کردستان ایران کلید زده شد اما فراگیری آن در جامعه ایران نتیجه تلاشهای گذشته و حال نهادهای مترقی و پیشروان جنبش زنان بوده است.
حضور تودهای زنان در جنبش انقلابی یکی از تجربههای مهم برآمده از جنبش انقلابی است. بیش از دو دهه است که احاد زنان بهصورت خودانگیخته اما در ابعادی تودهای، سیاست کنترل بدن زنان رژیم را از پائین به چالش گرفته و سالانه میلیونها زن بهخاطر آن دستگیر و یا تهدید میشوند. با قتل ژینا این بخش از زنان عادی اغلب جوان و نوجوان با حضور گسترده در خیابان، جنبش انقلابی را گسترش دادند. حضور گسترده و تودههای زنان در خیابان و در مناطقی همانند کردستان و بلوچستان، نشانه امکان شکلگیری تشکلهای تودهای زنان در جامعه است. همچنین در جنبش کنونی نقش زنان کوئیر و +LGBTQI در رویت بخشیدن و دیده شدن این گروه از سرکوبشدگان درخور اهمیت بوده است.
در شرایط کنونی روند تحقق خواستههای ساختار شکنانه مناسبات پدر/مرد سالاری، در گروی پیشروی جنبش انقلابی است و پیشروی جنبش انقلابی در صورتی امکانپذیراست که با هژمونی گرایشات مترقی، پیشرو همسو شود. نخستین گام در این راستا کنار زدن اپوزیسیون راست و جناحهای مختلف آن و گشودن مسیری است که به رشد انقلابی و سازمانیابی از پائین کمک کند.
اپوزیسیون راست و گرایشات مختلف آن چه در سیمای جناح راست فاشیستی سلطنتطلب و یا ائتلاف پهلوی و سلیبرتیها و شخصیتهای خودرهبر پنداشته و چه در شکل اپوزیسیون درون رژیمی به رهبری موسوی و یا جناحهای دیگر بورژوایی بجز رفع حجاب اجباری و کنار زدن بخشی از قوانین مذهبی و برخی اصلاحات حقوقی چیز دیگری برای زنان در چنته ندارند. تجربه همین چند ماه گذشته نشان میدهد که پروژه آنها فرادستی بر جنبش انقلابی و جنبش زنان با اتکا به سلیبرتیهای هنری و رسانهساز و ورود آنها به درهای چرخنده نهادهای قدرت امپریالیستی است. آنها برای مصادره جنبش انقلابی با راستترین گرایشات ضد زن همصدا میشوند. روشن است که چنین مسیری به مصادره جنبش انقلابی به نفع اشکال مختلف "رژیم چنج" منجر شده و خواستههای زنان را به حاشیه میراند.
تجربههای جهانی نیز نشان میدهد که رهایی کامل زنان در جامعهای امکان پذیر است که ستم و استثمار وجود نداشته باشد یعنی یک جامعه سوسیالیستی که از معیارهای مهم آن آزادی و رهایی زنان است. در شرایط معین جامعه ما و توازن قوای کنونی اما گام نخست پیشروی جنبش زنان، همگرایی گرایشات چپ، مترقی و پیشرو در جنبش زنان و همکاری این جنبش با دیگرجنبشهای اجتماعی آزادیخواهانه و ضد سلطه و در مرکز آن جنبش طبقاتی کارگران است.
در این شرایط حاد که جنبش انقلابی در بستر تحول از خواستههای سلبی بسوی وجه اثباتی قرار گرفته و اپوزیسون راست برای مصادره جنبش از بالا و با اتکا به قدرتهای جهانی و ارتجاعی تلاش میکند، حرکتی از پائین برای همکاری بین تشکلهای جنبشهای اجتماعی، زنان، دانشجویان، کارگران و نهادهای دموکراتیک، آغاز شده و منشوری نیز در این رابطه منتشر شده است. این نوع از همکاری و خواستههای مندرج درمنشور آن، در گام نخستین توانسته در فضای سیاسی، اپوزیسیون راست را به چالش بگیرد. بی تردید این تازه آغاز یک راه پر از فراز و نشیب برای مشارکت و تحول در جنبش انقلابی است. در این راستا باید تلاشها برای جلب دیگر تشکلها و پیشروان جنبش اجتماعی بویژه پیشروان و نهادهای زنان و توجه به مطالبات آنها افزایش یابد. همچنین باید تلاش شود که زنان در نهادها و کمیتههای که در طول جنبش انقلابی از دل خیابان شکل گرفتهاند و نیز تشکلهای دانشجویی و کارگری، حضور فزایندهای داشته باشند.
همکاری و همگرایی چند راستایی جنبشهای اجتماعی و درمرکز آن جنبش طبقاتی کارگران هم به پیشروی جنبش رهایی زنان کمک میکند و هم مسیر درهمشکستن سامانههای سلطه، ستم و استثماررا هموار میکند.
زنده باد رهایی زنان
سرنگون باد جمهوری اسلامی- زنده باد سوسیالیسم
کار، رفاه، آزادی جمهوری شورایی
هسته اقلیت/ اسفند ۱۴۰۱ مارس ۲۰۲٣