۸ مارس و چالش های جدید جنبش زنان
فرا رسیدن هشتم مارس امسال خصلت ویژه ای دارد و جنبش زنان در ایران با چالش های تازه ای مواجه است. بدون شک رویکرد سوسیالیستی به جنبش زنان بعد از خیزش دیماه ۹۶ بر بستر شرایط جدید از اهمیت وافری برخوردار است. دلیل آنرا باید در خیز بلند زنان برای رهایی از تمام قید وبند قوانین ارتجاعی حاکم ؛ سیستم سرمایه داری پدر / مردسالار؛ تفکیک جنسیتی در سطوح دانشگاه؛ محیط کار و لغو حجاب اجباری ؛ تفکیک دین و دولت و ....و در جهت دستیابی به برابری جنسیتی - حقوقی جستجو کرد. تا قبل از این مقطع؛ جنبش زنان که متشکل از گرایشات طبقاتی متفاوتی بود حضور خود را در اشل تجمعات اعتراضی و کمپین ها و کلا اشکالی بروز میداد که میدان بازی آن درحاشیه جنبش های بورژوایی و جناح های حکومتی معنا مییافت. و از این رهگذر در تلاش بود تا مبارزه برای مطالبات برابر حقوقی خویش و مبارزه علیه تبعیضات جنسیتی را به پیش ببرد . البته گرایشات مربوط به زنان کارگر و زحمتکش در برهه های مختلف آنجایی که فرصت تدارک و سازماندهی داشتند خود در کنار جنبش کارگری قرار میگرفتند و به تقویت همدیگر مدد می رساندند.
مشارکت فعال دختران جوان و زنان در خیزش دیماه ۹۶ این معادله را به نفع زنان کارگر و فرودستان تغییر داد. خیزش توده ای دیماه که از اعماق جامعه بر خاست و بدرستی لقب خیزش "کار؛ نان ؛ آزادی " بخود گرفت تمام بنیانهای ستم و دیکتاتوری و نشانه ها و سمبل های مذهبی دال بر بی حقوقی زنان را مورد سوال قرار داد. این خیزش نه تنها نقش زنان وابسته به فرودستان و زحمتکشان را در سطح جامعه برجسته ساخت بلکه تاثیرات متقابل را بر جنبش زنان نیز به جای گذاشت. اینبار زنان و دختران جوان گامی بلندتر از گذشته برای رهایی خود برداشتند و به یمن رادیکالیسم خیزش فرودستان و ستم کشان جامعه عرصه مبارزه را از حصار های تنگ اصلاح طلبی رژیم و چارچوب نظام حاکم فراتر بردند. حالا دیگر " دختران خیابان انقلاب " با شجاعت بی نظیری حجاب اجباری ؛ این سمبل و نماد ایدولوژیک جمهوری اسلامی را به مبارزه علنی گرفته اند. "دختران خیابان انقلاب " با آویختن روسری بر چوب نه تنها خواستار لغو حجاب اجباری شدند؛ که آزادی پوشش را جزلایتجزای آزادی های سیاسی سرکوب شده و حقوق دموکراتیک خویش در خیابانها فریاد زدند. تشجیع زنان که با رویکرد ساختار شکنانه پا به عرصه مبارزه نهادند تنها بر این بستر قابل تبیین و بررسی است.
بنظر میرسد دیگر خبری از توهم نسبت به مناسبات حاکم و آویزان شدن به جناح های حکومتی اعم از اصلاح طلب و اصولگرا در میان نیست و هرگونه توسل به جناحهای حکومتی نه تنها کمک به تحقق مطالبات زنان نمیکند بلکه انحراف در مسیر مبارزه زنان ایجاد کرده و دامن زدن به توهم نسبت به جناح های حاکم هیچ دریچه ای بروی رهایی زنان نمی گشاید. زنان رفته رفته در می یابند مادامیکه جنبش رهایی زنان مساله آزادیهای سیاسی و برابری حقوق خود را به رهایی اقتصادی- اجتماعی گره نزند؛ مبارزه زنان فقط اقشار مرفه را مخاطب قرار میدهد و طبیعی است که ابعاد طبقاتی ستم جنسی را نادیده گرفته و زنان کارگر و زحمتکش را نمیتواند با خود همراه کند. از آن گذشته مبارزه برای رهایی زنان را صرفا در حیطه مناسبات بورژوایی اسیر میکند. نهایتا اگر برابری جنسیتی با رهایی اقتصادی اجتماعی زنان توام نباشد؛ اساسا نمیتوان از رهایی زنان بطور همگانی صحبتی بمیان آورد. مگر اینکه مساله صرفا در حیطه یکسری حقوق دموکراتیک و لغو حجاب اجباری و.... خلاصه شود و همراه با حفظ مناسبات سرمایه داری موجود نابرابری اجتماعی را تداوم بخشد.
دومین چالشی که زنان کارگر توانستند مهر خود را بر تحولات مبارزاتی کارگران رقم بزنند؛ همانا ایجاد کمپین های اعتراضی برای کارگران زندانی؛ شرکت زنان در تظاهرات و بستن جاده همراه با کارگران مرد ؛ حضور نماینده زن کارگران اعتصابی هفت تپه با نقاب برای ارائه سخنرانی و طرح مطالبات کارگران اعتصابی بود. این اشکال مبارزه که بدون ترس و واهمه از دستگیری و تهدید و شکنجه و زندان و... صورت گرفت نقش و جایگاه خود را در جنبش کارگران مستحکم ساخت. این حرکات بویژه از جنبه برجسته شدن نقش جنسیت در جنبش کارگری اهمیت مبارزاتی زیادی داشت و یک نقطه عطف در مبارزات جنبش زنان بحساب میاید
مصاف اصلی امسال برای جنبش زنان در روز هشت مارس تقابل برجسته مطالبات زنان کارگر و زحمتکش علیه سیستم سرمایه داری ؛ پدر/ مردسالار حاکم از یکسو و ایجاد همسویی و همپیوندی با جنبش کارگری برای ارائه بدیل سوسیالیستی و همراهی با دیگر جنبش های اجتماعی رادیکال برای پیگیری مطالبات خیزش " کار ؛ نان ؛ آزادی" از سوی دیگر معنا پیدا میکند.
زنده باد هشت مارس روز جهانی زن
زنده باد همبستگی مبارزاتی جنبش زنان با جنبش کارگری
زنده باد سوسیالیسم
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی برقرار باد جمهوری شورایی
شنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۶ برابر با ۳ مارس ۲۰۱۸
هسته اقلیت