افق روشن
www.ofros.com

اقتصادی که زنان را مراقب دیگران می خواهد


ترجمۀ محسن حکیمی                                                                                                              جمعه ١٩ اسفند ماه ١٣٩٠

«راه حل» کذایی بحران اقتصادی کاهش هزینه هاست. اینجاست که نشان دادن نقش فرودست زنان در اقتصاد اهمیت پیدا می کند، زیرا این نقش امکان تداوم کارِ بی مزد را در بسیاری از زمینه ها فراهم می کند.
تا کنون تاریخ نشان داده است که در اوضاع اقتصادیِ متفاوت زنان مورد استفاده های متفاوت قرار گرفته اند. اگر اقتصاد جنگیِ دهه های ١٩٢٠ و ١٩٣٠ زنان را به عرصۀ کارِ بیرون از خانه کشاند، همان اقتصاد در دهۀ ١٩۴٠ زنان را باز به خانه فرستاد تا کار آنان را به سربازانی بدهد که از جبهه برمی گشتند. ممنوعیت ورود زنان متأهل به حرفه های باکیفیت بالا، که در برخی از صنایع تا دهۀ ١٩٦٠ به قوت خود باقی بود، آنان را به کار با دستمزدهای پایین وامی داشت. به گفتۀ ماریا آنجلس دوران، امروزه دوسوم کل ساعات کار صرف فعالیت های مراقبتیِ بدون مزد می شود - که تقریباً به طور کامل توسط زنان انجام می گیرد.
در این فرایند، مردان همچنان کارگرانِ صاحب حق و مدیران اقتصاد باقی می مانند، در حالی که حضور زنان در بازار کار به میزان طاقت و تحمل آنان در کارهای مراقبتی و نیازهای بازار بستگی پیدا می کند. یکی از پژوهش های سال ٢٠٠٧ به قلم آگوئیار و هرست نشان می دهد که در کشورهای صنعتی زنانی که تمام وقت کار می کنند هفته ای ٢٣ ساعت کارهای بی مزد خانگی و بین ۶ تا ١٢ ساعت کار بی مزد بچه داری انجام می دهند، و این دومی ٢ تا ۴ برابر کاری است که مردان انجام می دهند. (١) در انگلستان، این کار ممکن است ۶٠% کل فعالیت زنان را دربرگیرد. (٢)
طبق آخرین آمار مربوط به اشتغال بر اساس جنسیت در انگلستان، ٤/۶٩% نظافت چیان، ۵/٨١% مددکاران اجتماعی و ٧/٨٧% پرستاران را زنان تشکیل می دهند. اما فقط ٨/٦% شغل های مهندسی به زنان اختصاص دارد. (٣) درآمد هفتگی زنان ٩٠ پوند کمتر از درآمد هفتگی مردان است. به طور کلی، زنان عمدۀ کارهای مراقبتیِ بی مزد، بیشترین درصد کارهای مراقبت گونه و بیشترین درصد کارهای کم درآمد را انجام می دهند.
انجام کارهای مراقبتیِ رایگان یا شبه رایگانِ زنان نه تنها باعث صرفه جویی های عظیم اقتصاد می شود بلکه منجر به ایجاد اقتصاد مبتنی بر رقابت و بازار می شود و نه اقتصاد مبتنی بر نیاز و عاطفه. مهم تر از این، این عوامل باعث می شود که اقتصاد با فعالیت هایی غیراز فعالیت های مرتبط با زندگی ما، مانند بچه داری، تعریف شود. مسئولیت ها و ارزش ها بر اساس سلسله مراتب اجتماعی که در جریان این اقتصاد ساخته می شود واگذار می گردد، که در نهایت به موقعیت ممتاز مردان ثروتمندِ سفیدپوستِ ناهمجنس خواه می انجامد.
تأمل دربارۀ اقتصاد مراقبت این نکته را مطرح می کند که «مراقبت» چیزی نیست که زنان برای انجام دادن آن به دنیا آمده باشند، بلکه کاری است که زنان آن را به علت برنامه های اقتصادیِ بسیار دقیق و گاه اجباری انجام می دهند. از همین روست که فمینیسم ما به جای خواستِ برخورداری از امتیازات مردان باید به سلسله مراتب اجتماعی که سرمایه داری را سرپا نگه داشته است حمله کند و خواهان براندازی آن شود.

ترجمۀ محسن حکیمی - جمعه، ١٩ اسفند ١٣٩٠

منبع : نشریۀ Catalyst، شمارۀ ٢٩


1. Aguiar, Mark and Erik Hurst. 2007. ‘‘Measuring Trends in Leisure: The Allocation of Time over Five Decades.’’ Quarterly Journal of Economics 122(3): 969 - 1006

2. Office for National Statistics. 2006. The Time Use Survey, 2005. How We Spend our Time, London: HMSO. Table 4.4

3. Office for National Statistics. 2011. Emp16: All in Employment by status, occupation and sex. Quarter 2 (Apr - Jun).