افق روشن
www.ofros.com

نابرابری دستمزد، ستمی مضاعف برای زنان كارگر


الهام هومین‌فر                                                                                       پنجشنبه ١١ فروردین ماه ١٣٩١

اگر آن گونه كه گفته می‌شود دو سوم كار جهانی را زنان انجام می‌دهند اما تنها یك دهم درآمد جهان به آنان اختصاص می‌یابد در واقع ما با استثمار آرامی روبرو هستیم كه براساس جنسیت نابرابری عمیقی را نهادینه كرده است.
آمارهای سال ١٩٩٨ نشان از آن دارد كه دوسوم از یك میلیارد جمعیت بزرگسال بی‌سواد و محروم جهان زن هستند. ١
این مسأله در سراسر جهان به واسطه نابرابری‌های متعدد كه براساس جنسیت روا می‌شود؛ تشدید و توسعه یافته است از این روست كه مك كورمك معتقد است نظریه مدرنیسم زنان را به عنوان عوامل مهم در توسعه در نظر نگرفته است و منافع و شرایط بهتری كه در جریان مدرنیسم برای زنان فرض شده جنبه تخیلی دارد. ٢
اگرچه طبق قوانین بین‌المللی می‌بایست دستمزد زنان و مردان برابر و عادلانه باشد اما همچنان آمار نشان از شكاف عمیق بین دستمزد آنان برای كارهای برابر بر اساس جنسیت دارد.
اداره آمار استرالیا اعلام كرده است كه زنان در این كشور حدود ١٨ درصد كمتر از كاركنان مرد در سراسر بخش‌های استخدامی حقوق و دستمزد می‌گیرند. ٣ سازمان جهانی كار این رقم را در سال ٢٠٠٦ برای امریكا ۴/٢٢ درصد ، كانادا ۵/٢٧ درصد وژاپن ٧/٣٣ درصد نشان می دهد در همین سال این رقم برای ایران ٦/١٩ درصد بوده است. ۴
مطالعه ای در بنگلادش نشان می‌دهد كه شكاف دستمزد بین زنان و مردان برای کارهای یکسان به شدت عمیق است. از طرفی، موقعیت‌ها و مسئولیت‌ها در كارهای تولیدی، عمدتا در دست مردان است واز طرف دیگر، زنان كارگر _حتی زمانی كه متعهدتر هستند وکارایی بهتری دارند - دستمزد ناچیز تری دریافت می کنند. یكی از كارخانه‌داران در بنگلادش می‌گوید:ما زنان كارگر را به مردان ترجیح می‌دهیم زیرا مسئول‌تر از مردان هستند. با این وجود دستمزد آنان به مراتب كمتر از مردهاست.
این تحقیق نشان می‌دهد كه زنان كارگر در بخش تولید پوشاك تنها كمی بالاتر از سطح فقر درآمد دارند. سطح درآمد ٧٠ درصد این كارگران روی خط فقر قرار گرفته است. ۵
به عبارتی شكاف دستمزد نشان از استثمار و سوء استفاده‌ای است كه توامان توسط سرمایه‌داری و نظام مردسالاری در این كشورها شکل گرفته و به آرامی پیش می رود.
مطالعه دیگری در سال ٢٠١٠، نشان می‌دهد كه زنان بیش از مردان تحت عنوان گروه آسیب‌پذیرشغلی طبقه‌بندی می‌شوند. کارگرانی كه تحت عنوان گروه (آسیب‌پذیر) طبقه‌بندی شدند به كسانی گفته می‌شود كه دستمزد ناچیز و غیردائمی دارند. اكثر كسانی كه به‌طور فصلی یا موقتی كار می‌كنند (كارگران ساختمانی)، خوشه‌چین‌ها یا افرادی كه در كارگاه‌های قالی‌بافی، كارگاه‌های خانگی، یا بعنوان خدمتكاران دائمی بدون دستمزد در خانه ثروتمندان کار می کنند؛ همه جزء این گروه هستند. تقریباً تمام این گروه از بیمه درمانی و بیكاری، حق مرخصی سالانه، مرخصی بیماری و حق بازنشستگی محروم هستند. این مطالعه نشان می دهد درصد زنانی كه به این نوع كارها اشتغال دارند در كشورهای درحال توسعه به مراتب بالاتر است.
با این وجود مطابق با بررسی اسناد و آمار مربوط به سازمان جهانی كار، تفاوت دستمزد بین زنان ومردان در همه کشورها به عنوان یک مساله اجتماعی است و کشورهای صنعتی بعضا گوی سبقت را در این مساله از دیگر کشورها ربوده اند در سال ٢٠٠٦ این نابرابری در امریکا ۴/٢٢درصد ، کانادا ۵/٢٧ درصد ، ژاپن٧/٣٣ درصد ، چین٧/٣٢ درصد ،و دراتحادیه اروپا ٩/١۵ درصد است در همین سال این ارقام برای برخی از کشورهای دیگر عبارتست از: ٣/٩درصد برای تایلند، ٦/١٦ درصد مكزیك، ۴/١٢ درصد مصر، ٦/١٩ درصد ایران، ۵/ ٢١ درصد كلمبیا. در مورد تفاوت بالای سطح دستمزدها بین دو جنس در كشورهای بزرگ و پیشرفته سرمایه‌داری همچون آمریكا و كانادا به چند نكته می‌توان اشاره كرد. در این دو كشور در مقایسه با اروپا قوانین مربوط به كار و دستمزد سخت و محدودكننده نیستند. سندیكاهای كارگران و كاركنان چندان قدرتی در این دو كشور ندارند و دست سرمایه‌داران و صاحبان كار برای سوء استفاده بازتر است. در هر دو كشور درصد بالایی از مهاجرین وجود دارند كه مجبورند با قیمت ارزان‌تر كار كنند. اما در مورد ژاپن كه دومین قدرت اقتصادی دنیا است بیشتر به بافت فرهنگی و سنتی این جامعه می‌توان اشاره كرد. علیرغم پیشرفت‌های صنعتی و علمی در این كشور هنوز شكاف‌ها و تبعیض‌ها بین دو جنس بخش مهمی از روابط،
فرهنگی و اجتماعی جامعه است. در ضمن مبارزات زنان در این امپراطوری هنوز ابتدایی‌تر از آن است كه بتواند جنبش برابری طلبانه زنان را سازماندهی كند. ٦ تحقیقات جهانی نشان می‌دهد كه زنان شاغل هم از نظر افقی و هم از نظر عمودی از مردان شاغل جدا شده‌اند. منظور از جدایی در سطح افقی این است كه بیشتر كارهای دفتری، منشی‌گری، فروشنده، مشاغل موجود در بخش خدمات را زنان انجام می‌دهند و این شکاف از منظر عمودی به معنی آن است كه احتمال باقی ماندن در رده‌های پائین نردبان كار برای زنان بیش از مردان است. زنان در شرایط برابر از نظر دانش مهارت و استعداد شغلی دستمزدهای پائین‌تری دریافت
می‌دارند. توزیع زنان در مشاغل در كل به نحوی است كه در شرایط شغل برابر با یك مرد معمولاً از صلاحیت‌های علمی و تخصصی بالاتری برخوردارند.٧ برای روشن‌تر شدن وضعیت كلی اقتصادی زنان در ایران و برجسته كردن تبعیض‌های جنسیتی و همچنین فقر و تهیدستی آنها مرجان افتخاری به تحقیقات فروم اقتصاد جهانی مراجعه کرده است که براساس آن نابرابری عمیقی بین دو جنس در این زمینه مشاهده می شود:

نتیجه تحقیقات فرم اقتصاد جهانی در مورد ایران سال ٢٠٠٩

با توجه به قیمت كالاهای مصرفی و به‌طور كلی هزینه‌های روزانه مردم سطح دستمزد مردان كه به‌طور متوسط ١۴.١۵ دلار در روز اعلام شده است گویای گستردگی فقر در ایران است. در واقع درآمد متوسط ۵.٧٧ دلار در روز زنان تنها شكاف بین دو جنس را مطرح نمی‌كند بلكه فقر شدید آنها را برجسته می‌سازد.٨
پژوهش دیگری كه در سال ١٣٨٩ توسط دكتر اعزازی ودانشجویانش انجام شده حاوی نكته مهمی در عرصه آسیب‌های اجتماعی ایران است. این تحقیق نشان می‌دهد كه ازدواج موقت در حال تبدیل شدن به یك شغل برای زنان كم درآمد است. ٩ به عبارتی بخشی از زنان شاغل نه تنها در حال استثمار مضاعف به واسطه نابرابری جنسیتی در دستمزد هستند بلكه به واسطه همین امر به بردگی جنسی نیز برده می‌شوند.
مطالعه‌ای كه توسط لادن نوروزی انجام شده نشان می‌دهد كه مطابق آمار ١٣٧۵ ،متوسط درآمد سالانه مردان مناطق روستایی و شهری در ایران ٢/٢ و ١/٨ برابر
درآمد زنان است و در ساعات كار مساوی مردان شهری ٦٣ درصد بیشتر از زنان شهری درآمد كسب می‌كنند.١٠
تحقیق دیگری در ایران حاكی است كه افزایش حقوق در همه موارد نسبت به میانگین، در مردان بالاست همچنین زنان از نظر سرمایه انسانی در بعد تفسیر احساسات و استفاده از حواس متعدد در اطلاعات و فرایندهای ذهنی پس از همتاسازی دستمزدها در هر دو نوع بخش دستمزد ساعتی و ماهانه بر مردان برتری دارند و در آگاهی از شرایط محیطی این برتری در دستمزد ساعتی دیده می‌شود اما رابطه بین افزایش دستمزد و توانایی‌های مربوط به فرایندهای ذهنی و ورودی اطلاعات فقط در تصمیم‌گیری و آن هم به نفع مردان وجود دارد. به عبارتی این مطاله نشان می‌دهد علیرغم شایستگی برابر بین زنان و مردان در حیطه كاری.
تفاوت معنی‌داری در دریافت دستمزد و حقوق بین دو جنس وجود دارد.١١ از منظر فرهنگی در جوامع مردسالار، مردان نان‌آور خانواده محسوب می شوند و در واقع بیشترین نقش را در فضای عمومی می‌بایست در اختیار گیرند. در نتیجه بسیاری از مشاغل در انحصار آنان قرار می گیرد و عمدتاً مشاغلی چون آموزش، پرستاری و ... كه با دستمزد كم عجین هستند برای زنان در نظر گرفته می‌شود. از طرفی مشاغل پاره‌وقت به دلیل نگاه حاشیه ای حاکم به نقش اجتماعی زنانه، برای زنان مناسب تر پنداشته می‌شود چرا كه عمده نقش زن در فضای خصوصی و خانواده تعریف شده و تقسیم کار جنسیتی تعیین شده در خانه با شغل‌های پاره‌وقت تناسب لازم را دارند. شغل هایی که دستمزد اندك، مزایای محدود و موقعیت شغلی پائین و بدون ارتقاء را برای زنان بازتولید نموده است.بیشترین زمان کاری زنان عمدتا در فضای خصوصی به کار بی‌مزد خانگی اختصاص میابد. این مسأله حتی برای زنانی كه كار تمام وقت دارند نیز صادق است چرا كه مبحث اضافه‌كاری و یا حضور در عرصه‌های دیگر شغلی برای آنان به دلیل نقشهای سنتی تعریف شده ، با محدودیت همراه است.
اكثر كارفرمایان مدعی هستند كه زنان توانایی جسمی لازم را ندارند، دانش فنی آنها ضعیف است، علاقه به یادگیری ندارند و زایمان، تربیت فرزندان و مسائل خانه و خانواده عاملی جهت كاهش بهره‌وری آنهاست .اباوجود این، بررسی‌ها نشان می‌دهد كه این نگرش منفی از كلیشه‌های جنسیتی برخاسته و در واقع كارفرمایان از توان بالای زنان در انجام كار بهتر و دقیق‌تر آگاهند و روحیه همكاری آنان در تسهیل عملكرد بی‌نهایت ارزشمند است اما نگرش منفی موجود به همراه سوء استفاده كارفرمایان جهت حضور نیروی كار ارزان‌تر به مسأله دامن زده است. و فضا را برای استثمار مضاعف زنان مهیا نموده است.قدرت چانه‌زنی زنان به دلیل اجتماعی- فرهنگی در عرصه اشتغال به مراتب پائین‌تر از مردان است و خلاء قانونی و مدیریتی موجود فضا را برای سوء استفاده از این نیروی كار فراهم آورده است.
علاوه براین، زنان به دلیل جایگاه فرودستی در اجتماع از سواد و تخصص كمتری نسبت به مردان برخوردارند. به عبارتی توسعه انسانی كمتری را دریافت داشته‌اند در نتیجه شغل‌هایی كه می‌توانند داشته باشند از سطح تخصصی كمتری برخوردار است و عمدتاً از نظر قانونی مورد حمایت قرار نمی‌گیرد . شغل‌های خدماتی، پرستاری و كارگری ساده از این دست می‌باشد كه این شغل‌ها در سطح پائین درآمد، فاقد بیمه و مزایای شغلی معمولی در جوامع است. همچنین زنان به دلیل رویكرد مردسالارانه جامعه همواره مورد تهدید جهت سوء استفاده جنسی قرار می‌گیرند و در نتیجه محیط كاری، خشونت و ناامنی جنسی را برای بخشی از این نیرو كه بعضاً از قدرت اجتماعی پائین نیز برخوردارند به همراه می‌آورد .خشونت جنسیتی در محیط كار، علت عمده ترك شغل زنان، تحقیر آنان عدم ارتقاء شغلی و یا حتی تن دادن به شغل‌های فرومایه اما با امنیت جنسی بیشتر برای حفظ جایگاه انسانی و اجتماعی خود هستند. این مسأله نه تنها بر روی دستمزد كه بر روی ارتقاء شغلی آنان نیز تأثیر مستقیم دارد.

الهام هومین‌فر

کانون مدافعان حقوق کارگر

زیرنویس
١- دفتر مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران،١٣٨٢
٢- Moc Cormack,1981,p:18
٣- زن در كشورها ١٣٨٩
۴- http://www.ilo.org
۵- نازیا آفرین، سیدا،روزنامه سرمایه١٨/٢/١٣٨٦
٦- افتخاری، مرجان،۴٣:٢٠١٠ -۴۴
٧- Pascal,1997:73
٨- افتخاری، مرجان،٢٠١٠،ص:۴٣-۴۶
٩- همان ص:۴٧
١٠- نوروزی، لادن، ١٣٨٣
١١- عریضی، حمید رضا،١٣٨۵،ص:٨٧

فهرست منابع

١- نازیاآفرین ، سیدا، ١٣٨٦، نابرابری دستمزد در صنعت پوشاك، ترجمه سونیا غفاری، روزنامه سرمایه، شماره ۴٠۵، ١٨/٢/٨٦
٢- زن در كشورها، حقوق زنان، ١٣٨٩، دفتر مطالعات زنان، دانشگاه تهران.
٣- افتخاری، مرجان، ٢٠١٠، فقر و تهیدستی زنان و كودكان در جهان و ایران.
۴- عریضی، حمیدرضا، ١٣٨۵، بررسی تجربی شكاف دستمزدی مبتنی بر جنسیت در صنعت ایران، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال ۵، شماره ٢١.
۵- نوروزی، لادن، ١٣٨٣، تفاوت جنسیتی در ساختار شغلی، مجله پژوهش زنان، شماره ٨.
٦-Pascall, G. (1997), Social policy: A new feminist Analysis, London, Rroutledge
٧-Mc cormick.T. (1981), Development with equity for women, In N. Black, (ed) Women and word change: Equity Issues in Development (Beverly Hills,
Ca: sage), pp. 15-30.