افق روشن
www.ofros.com

ندای خیابان

!ما برده نیستیم......این طغیان آگاهیست

جمعی از دختران دانشجو                                                                                          شنبه ١۵ اسفند ۱٣٨٨


حجاب اجباری نمی‏خواهیم، حکومت زور نمی خواهیم! حکومت سنگسار نمی‏خواهیم!

٣١ سال پیش زنان ایران در ٨ مارس ١٣۵٧علیه سیاستهای ضد زن حکومت تازه به قدرت رسیده و در راس همه آنها، مبارزه علیه حجاب اجباری و تمام مظاهر مردسالارانه در جامعه و خانواده به پا خاستند. زنان پرستار، معلم، کارگر، خانه دار، کارمندان، دانشجویان و جوانان همه برای اعتراض برخاستند. آنها نمایندگان یک انقلاب اجتماعی بودند که نمی خواستند به عقب برگردند.
این خیزش، 5 روز به طول انجامید. یک خشونت بر حق بود علیه خشونت نا حق. اکنون ما دختران آن زنان هستیم. سالهاست که تمام قوانین، مناسبات، رفتارها در همه جای اجتماع از مدرسه و دانشگاه گرفته تا خیابان و محل کار و ... و در خانواده بر دوشمان سنگینی می کند. حجاب اجباریست! همه چیزتان را بپوشانید! دختر باید سنگین و محجوب باشد! گشت ارشاد و امنیت اخلاقی ولمان نمی کند. کوتاه پوشیدن ممنوع! تنگ ممنوع! بدن نما ممنوع! عیب است، جلوی مردها نخند! همه جا از مردها جدا میشویم، در اتوبوس، مترو، تالارهای عروسی. حالا هم که دانشگاه را می خواهند جدا کنند. دانشگاه شهر دیگری قبول می شویم پدر اجازه نمی دهد که برویم. مگر میشه دختر تنها زندگی کنه؟ هر چقدر درس بخونی اول و آخرش باید آشپزی کنی. کهنه بشوری. بچه رو تر و خشک کنی.
حالا هم که طرح بومی گزینی راه افتاده و دخترها دیگه نمی توانند از شهرشون خارج بشوند. زن یعنی همه اینها. زن یعنی برده، فرمانبردار. چشم بابا. چشم داداش. چشم شوهر. چشم پسرم. چشم همه مردان جامعه.
اما نه، دیگه بسه! به سر رسید زمان بندگی و بردگی!
ما دختران همان زنانی هستیم که ٣١ سال پیش در همان آستانه حکومتتان به شما اعلام کردند که "ما انقلاب نکردیم که به عقب برگردیم". نمی خواهیم و نمی گذاریم این ستم ادامه پیدا کند. هشتم مارس یعنی روز جهانی زن در تقویم این حکومت هیچ جایی ندارد. چون زن در این جامعه جایی ندارد و درجه چندم محسوب می شود. در چند سال گذشته به شکلهای مختلف علیرغم سرکوب و شکنجه و زندان و تجاوزتلاش کردیم تا در این روز حرکتی صورت بگیرد. اما امسال برایمان متفاوت از سالهای پیش است.
حضورمان در ٩ ماه گذشته دنیا را تکان داد. در روزهای زیادی از امسال، ما در خیابان در تعداد زیاد و در کنار یکدیگر، دوباره متحد و خشمگین و با اراده فریاد زدیم، کتک خوردیم، دستگیر شدیم، زندان رفتیم، طعم تلخ تجاوز را چشیدیم و نداهای زیادی را از دست دادیم. اما ایستادیم و باز هم می ایستیم.
ما دختران و زنان جنگ جو و آگاه، در شرایطی که دیکتاتوری و ستم عریان حکومت برای ما عیانتر از قبل شده است و در شرایطی که به اندازه کافی از مناسبات مرد سالارنه در جامعه و خانواده به ستوه آمده ایم، در زمانی که دیگر قوانین و مناسبات و سایه سنگین مذهب را بر زندگی بر نمی تابیم، به هر قیمتی حتی تا پای جان ایستاده ایم برای به دست آوردن حق مان. اولین حمله حکومت به زنان، اجباری کردن حجاب بود و اولین حمله و خواسته و مبارزه ما نیز همان است. در ادامه وضع قوانین بر اساس اصول مذهبی، روز زن شد تولد حضرت فاطمه. زنی مطیع که به خاطر پدر و شوهرش شد فاطمه. زن شد جنس دوم و مرد شد همه کاره.غیرت مردان روز به روز تقویت شد برای ممنوع کردن همه چیز برای زنان. برای ازدواج، اجازه مرد. برای طلاق، رضایت مرد. سقط جنین، اجازه مرد. برای حضانت فرزندی که سهمت اگر بیشتر از مرد نباشد کمتر نیست قانون حق را به مرد داده. زن در این جامعه هیچ اختیاری از خود ندارد. خشونت خانگی، آمار بالای خود سوزی زنان، قتل های ناموسی و ... همه نشان از سرکوب و ستم بر زنان می باشد و هیچ نهاد قانونی برای حمایت از زنان موجود نیست. چرا؟ چون خود آنها همه این موارد را رواج داده اند و به مردان به عنوان صاحب و مالک زنان اجازه هر کاری را داده اند. اگر شکایت کنی باید ماهها و شاید هم سالها در دادگاهها رفت و آمد کنی تا در نهایت یا حق با تو نیست یا باید پشیمان شوی. سیاست حکومت از ابتدا بر علیه زنان بود. با وضع قوانین تبعیض آمیز ضد زن، ایجاد نهاد های قانونی ضد زن شامل کمیته های انقلاب اسلامی که در همان هنگامه به قدرت رسیدن این حکومت بر روی زنان اسید می پاشیدند و تیغ می کشیدند، گشت های ارشاد و... تقویت مذهب در تمام جوانب زندگی که همه بر علیه آزادی و حق و حقوق زنان می باشدازجمله کتک زدن زنی که فرمانبردار مردش نیست و اجازه داشتن چند همسر که اینروز ها هم مجلس در حال تصویب این قانون با شرط اجازه همسر اول می باشد و تقویت مرد سالاری در جامعه و خانواده شمشیر را بر علیه زنان از رو بست.
طی ٩ ما گذشته بسیاری از مردم ایران در خیابانهای کشور به مبارزه مرگ و زندگی برای آزادی و رهایی دست زده اند، نظامی که طی سه دهه گذشته از طریق دیکتاتوری مذهبی، سرکوب، کشتار، غارت و چپاول را به اکثریت مردم ایران و علاوه بر اینها آپارتاید جنسی را به زنان تحمیل کرده است.
در ٩ ماه اخیر در حالیکه همه دنیا شاهد بود و به آن اذعان نمود، زنان حضور حداکثری خود را در خیابانها به رخ کشیدند. همه دیدند که زنان در شعارها و مبارزات نقش مهمی در رهبری را ایفإ کردند. سنگر ساختند و مشت های پر از سنگشان را همه دنیا مشاهده کردند.
هیچ گرایشی اعم از اصلاح طلب و اصولگرا در هیچ دوره ای از تاریخ ٣١ ساله این حکومت نه تنها در جهت حقوق زنان تلاش نکرد بلکه بر عکس نیز عمل کرد. اما در مواردی که نیاز داشتند از نیروی زنان استفاده کردند. حکومت که سالها از زاویه سیاسی و ایدئولوژیک تلاش کرده بود تا این نیمه جامعه را سرکوب کند با شدید ترین و وحشیانه ترین شکل ممکن با زنان برخورد کرد. در این میان رهبران جنبش سبزکه خود را رهبران جنبش اعتراضی مردم می دانند به عنوان بخشی از حاکمیت هیچ گاه در هیچ مصاحبه و بیانیه ای از حقوق زنان صحبتی نکردند. در هیچ کدام از تظاهراتهای ٩ ماه گذشته مردم، هیچ گاه شعاری در دفاع از حقوق زنان و ستمی که در جامعه و خانواده بر آنها می رود سر داده نشد. همین بس که بدانیم آنها نیز قطعا همان سیاستهایی را در قبال زنان خواهند داشت که در ٣٠ سال گذشته موجود بوده است و آنها نیز در آن نقش داشته اند..
چرا بعد از ٢٢ بهمن رهبران سبز روز ٨ مارس را به عنوان روزی دیگر برای اعتراض انتخاب نکردند؟ ا لبته اگر هم این کار را بکنند آزادی زن برای آنها از روسری گلدار زیر چادر و انتخاب وزیر زن و گرفتن دست همسر در تبلیغات فراتر نخواهد رفت. آنها تنها قصد دارند که دستی بر روی سیاستهای نظام بکشند و آن را ترمیم بکنند. که قطعا مسئله زن در این میان جایی ندارد. اما تا وقتی این حکومت هست، مذهب و مردسالاری هم هست. اینها یعنی آزادی زن غدغن.
اکنون ما، نداهای خیابان، دختران معترض که ٩ ماه در کنار همه مردم در خیابانها فریاد اعتراض سر دادیم، از همه زنان و مردان آزادیخواه که بر علیه سیاستهای موجود می باشند می خواهیم تا در روز ٨ مارس،١٧ اسفند ، روز جهانی زن یکبار دیگر اعتراض خود را علیه حکومت در راستای ستم بر زنان نشان دهند.
از همه زنان و دختران می خواهیم تا با در دست داشتن عکس های کشته شدگان اخیر که در راه آزادی جان باختند وبا در دست داشتن و پخش تراکت هایی با شعار" مرگ بر حجاب اجباری" و"رهایی زن، رهایی جامعه" و با شعار نویسی بر علیه حجاب اجباری و رهایی زنان با ماژیک و اسپری بر روی دیوار ها نشان دهیم که رهایی زن ممکن است اگر همه بخواهیم و برای آن بجنگیم. در اعتراضهای خیابانی همه نا ممکن ها را ممکن کردیم و هیچ چیز دور از دسترس نیست.
در روز ٨ مارس همانند بسیاری دیگر از روزهای سال همچون ١٨ تیر و ١٦ آذر که خواب را بر حکومت حرام می کند به خیابانها می آییم. حتی برای چند دقیقه و حتی با یک شعار. اجازه ندهیم همراهانمان، دختران و زنان را دستگیر کنند. آمار بالای دستگیری زنان در ٢٢ بهمن نشان داد که رژیم مرکز ثقل مبارزات را نشانه گرفته است.
واقعیت این است که حضور هزاران زن و دختر جوان در صف نخست مبارزات جاری، بر تارک این جنبش مهر آزادی و رهایی زنان را برجسته کرده است. جنبش های اجتماعی پر قدرتی در سالهای اخیر با خواسته هایی چون برچیدن تمامی نیروهای سرکوبگر کنترل زنان درسراسر کشور، پایان بخشیدن به کلیه قوانین سرکوبگرانه مذهبی و غیر مذهبی علیه زنان، مانند سنگسار، حجاب اجباری و قصاص، برچیدن مسجد و نیروهای نظامی از دانشگاهها، آزادی کلیه زندانیان سیاسی، آزادی بیان و اندیشه و لغو سانسور، حق تشکل های مستقل برای کارگران و سایر اقشار و طبقات جامعه شکل گرفته است. اینها خواسته های پایه ای است که اکثریت مردم در اشتیاق کسب آن مبارزه می کنند. تجربه دولت های اصلاح طلب خاتمی نشان داد که این خواسته ها را نمی توان با کم و زیاد کردن غلظت اسلام در نظام حاکم، و یا جابجائی باندهای قدرت در این دولت بدست آورد. برقراری جامعه ای آزاد، سکولار و دمکراتیک فقط از طریق پایان بخشیدن به این نوع حکومت ها ممکن است.
ما دختران شورشی هستیم و برای اینکه زندگی مان در ظرف و لباس شستن، زاییدن و بچه بزرگ کردن، کهنه شستن، پوسیدن در زیر مقنعه و چادر و روسری، تحلیل رفتن در ادارات و شرکت ها به ازای کمترین دستمزد هدر نرود، خوشبختی را در مبارزه جست و جو می کنیم. می خواهیم زندگی کنیم برای زندگی و زنده بودن. زندگی نمی کنیم برای مردن و دنیای پس از آن. در راه زندگی از مرگ نمی هراسیم.

مرگ بر آپارتاید جنسی!

آدرس تماس با ما: nedakhiaban@yahoo.com

ندای خیابان

جمعی از دختران دانشجو