مبارزات زنان کارگر نیویورک در ٨ مارس۱٨۵٧ که خواهان افزایش دستمزد، بهبود شرایط کار و کاهش ساعات کار بودند زمینه ساز به وجود آمدن روز جهانی زن گردید که طی سالها تلاش و مبارزه، سرانجام از طرف سازمان ملل به رسمیت شناخته شد و در تقویم اکثر کشورها ثبت گردید.
در این روز زنان بسیاری از کشورهای جهان، علیه ستم و نابرابری فریاد اعتراض سر می دهند و به اشکال مختلف از حقوق حقه خویش دفاع می نمایند.
علیرغم همه نتایج و دستاوردهایی که این مبارزات به همراه داشته، زنان در همه جای دنیا در عرصه های مختلف، همچنان از تبعیض و نابرابری رنج می برند و در این جا و آن جا، حقوق آنان پایمال می شود.
در جوامعی نظیر ایران زنان در بسیاری از موارد، از بسیاری از حقوق اولیه خود از قبیل حق طلاق، حق سرپرستی فرزند، حق سفر بدون اجازه همسر، حق انتخاب پوشش و . . . محروم هستند. طبق آمارهای اعلام شده از طرف مرکز آمار ایران ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۴سال نسبت به سال قبل ۳۲ درصد افزایش داشته است که به نوبه خود، به گسترش ابعاد پدیده کودک همسری دامن زده و همراه با قوانین نابرابر جنسیتی و فقدان قوانین حمایتی از زنان، زمینه افزایش قتل های ناموسی را بیش از پیش فراهم نموده است. اخبار هولناک قتل زنان به دست بستگان و نزدیکان آنان، ضرورت چاره اندیشی و ارائه راهکارهای فوری را پیش روی فعالین و تشکل های زنان قرار می دهد. در کنار مبارزه طولانی و اساسی با عوامل بنیادین تضییع حقوق زنان، که ریشه در مناسبات نابرابر و تبعیض آمیز سرمایه داری مردسالار دارد، ضروری است که برای کاهش وخامت اوضاع و جلوگیری از این قبیل قتل ها، در حد امکان راهکارهایی نظیر ایجاد خانه های امن در همه شهرها و به ویژه شهرها و مناطق پرخطر را مورد توجه قرار داد.ایجاد چنین خانه هایی می توانند با توجه به شرایط اقلیمی این مناطق، تا حدودی در کاهش این نوع قتل ها موثر واقع شوند.
می دانیم که فرودستی زنان همزمان با پیدایش جوامع طبقاتی به وجود امده و تا وقتی که استثمار و بهره کشی انسان از انسان وجود دارد همچنان باقی خواهد ماند. با اینهمه تلاش و مبارزات زنان می تواند طبقات حاکم را به ویژه در عرصه تبعیض و نابری علیه زنان به عقب رانده و گامهای موثری را به جلو بردارد. این قبیل اقدامات می توانند به سهم خود، امتیازاتی را برای زنان کسب نمایند. زنان کارگر و دیدگاه متعلق به طبقه کارگر که اساسا نفعی در استثمار و بهره کشی از انسان و به طور مشخص زنان ندارد قادر خواهند بود این مبارزه را تا به آخر ادامه داده و به برابری واقعی زن و مرد نائل آیند.
زنان کارگر از یک طرف، مانند همه زنان دنیا در هر جایی از این کره خاکی، خواهان حقوق حقه خویش به عنوان نیمی از آحاد بشر امروزی هستند و از طرف دیگر به مانند دیگر کارگران، خواهان افزایش دستمزدها، برخورداری از امنیت شغلی، لغو قراردادهای موقت و سفید امضا، برقراری بیمه های اجتماعی و به ویژه بیمه بیکاری، توقف اخراج ها و بیکارسازی ها و دیگر مشکلات ویژه خود به مثابه نیمی از طبقه کارگر می باشند. چرا که به عنوان یک زن، در حیطه مطالبات کارگری و مسایل مربوط به اشتغال، به مراتب در موقعیت بدتر و اسف بارتری نسبت به مردان کارگر قرار دارند. زنان کارگر عمدتا در مشاغل غیر رسمی مشغول به کار بوده و دراولویت اخراج ها و بیکار سازی ها هستند.
به عنوان مثال، طبق گزارشات مرکز آمار ایران، در سال ۹۹ نسبت به سال قبل از آن، از یکمیلیون و۲۰ هزار و ۴۷۰ نفر بیکار شده به دلیل پاندمی کرونا، ۳۴۷ هزار و ۶۱۸ نفر آنان مرد و ۶۶۲ هزار و ۸۵۲ نفر آنان زن بوده اند که اگر در این رابطه اشتغال کمتر زنان نسبت به مردان را هم در نظر بگیریم، این آمار وزن به مراتب سنگین تری را به خود می گیرد.
همچنین اخیرا، با وجود کمبودهای شدید پرستار در بیمارستان ها و مراکز درمانی و جانفشانی های بسیار این قشر شریف و زحمتکش، همه نیروهای دارای قرار دادهای ۸۹ روزه را که در دوران کرونا آشکارا جان خود را به خطر انداخته و پُر مشقت ترین خدمات را برعهده گرفته بودند، اخراج کرده اند.
همچنین زنان معلم که بخش عظیمی از معلمان کشور را تشکیل می دهند در اعتراض به مشکلات معیشتی و وضعیت رتبه بندی و آموزش پولی در مدارس و مراکز آموزشی و... به خیابان ها آمده و حقوق حقه خود را طلب می کنند.
از یاد نبریم که مبارزات زنان که خود بخش عمده ای از طبقه کارگر را تشکیل می دهند تنها در صورت پیوند با مبارزه طبقاتی طبقه کارگر قادر خواهد بود گامهای اساسی در راه احقاق حقوق زنان بردارد و افق رهایی از استثمار و نابرابری را پیش روی زنان بگشاید.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
۱۴۰۰/۱۲/۱۶