" زن فرودست ترین ِ دنیاست
آری چنین است
بیندیش و کاری بکن"
و در آستانه صد و سومین سالگرد ٨ مارس، زن همچنان فرودست است. در خانه، در کارخانه، در مزرعه، در خیابان، در مدرسه، در دانشگاه و در هر جای دیگر. چه در کشورهای توسعه نیافته و عقب نگهداشته شده و چه در کشورهای مدرن و پیشرفته. گاه به این شکل و گاه به آن شکل. گاه کمتر و گاهی هم بیشتر.
مناسبات سوداگرانه، قوانین ارتجاعی، فرهنگ، عادات، آداب و رسوم و سنت های پوسیده و عقب مانده همچنان در زنجیرش می کنند وشیره جانش را می مکند.
تضاد طبقاتی و تبعیض و تمایز میان انسان ها، همانا اساس و بنیاد جوامع طبقاتی و روابط میان افراد بشر را در این گونه جوامع تشکیل می دهد و فرودستی زن نیز خود یکی از نشانه های این تبعیض و تمایز است که همگام با شکل گیری طبقات و جوامع طبقاتی به وجود آمد و در نظام سرمایه داری اشکال نوین و پیچیده ای به خود گرفت. نظام سرمایه داری نیز همچون سایر نظام های طبقاتی بر اساس استثمار اکثریت توسط اقلیت ( اکثریت کارگران و توده های تحت ستم و استثمار در مقابل اقلیتی بی کاره و استثمارگر ) اداره می شود. زنان، در واقع نیمی از این اکثریت تحت ستم و استثمار را تشکیل می دهند که با شدت و حدت بیشتری نسبت به مردان، استثمار می شوند و مورد بهره کشی و ستم قرار می گیرند.
همگام با تکوین و شکل گیری نظام سرمایه داری، برای یک دوره زنان به درون خانه ها رانده شدند تا به طور رایگان به باز پروری نیروی کار بپردازند. تا پیش از ان اگرچه زنان دارای موقعیتی فرودست بودند، اما از ان جا که واحد خانواده هنوز یک نهاد تولیدی و اقتصادی قابل اتکا، به ویژه در بخش کشاورزی و روستایی به شمار می رفت، زنان هنوز درتولید اجتماعی نقش داشتند و محصولات تولید شده توسط این بخش از جامعه نیز سهمی از تولید اجتماعی را به خود اخصاص می داد. اما به تدریج که کارگاهها و کارخانه های بزرگ توسعه پیدا کردند و متناسب با آن تولید انبوه و کار ِ مزدی رواج یافت، تولید از خانه به کارخانه منتقل شد و پدیده ای به نام زن خانه دار به معنای اخص کلمه به وجود آمد. زنان خانه دار بدون هیچگونه ساعت کار معین، بدون دستمزد، بدون مرخصی، بدون هیچ گونه بیمه و حقوق بازنشستگی و . . . به ارائه کار تکراری و ملال انگیز خانگی مشغول شدند. بررسی های مختلف نشان می دهند که بروز بیماری های جسمی و روانی و افسردگی در زنان خانه دار ، به دلیل کار در انزوا و به دور از روابط اجتماعی به شکل چشم گیری رایج است. آمارها نیزحاکی از آن است که هر زن خانه دار در سال بین ٣٠٠٠ تا٤٠٠٠ ساعت کار ارائه می کند که علی العموم درآمارهای تولید ناخالص ملی نادیده گرفته می شوند. کارهایی مثل پخت و پز، شست وشو، نگهداری از کودکان و سالمندان و هزار و یک کار ریز و درشت دیگر که به هیچ وجه در محاسبات ارزش گذاری نیروی کارنیز حرفی از آن در میان نیست.
"زن فرو دست ترین ِ دنیاست
آری اینچنین است
اگر باور نداری نگاهی به شریک زندگیت بینداز."
سرمایه داری البته با توجه به نیاز خود به نیروی کار، به ویژه در هنگام وقوع جنگها و منازعات که بعضاً کارگاه ها و کارخانه ها از کارگران مرد خالی می شدند، زنان را نیز همچون مردان در مراکز کار و تولید به کار کشید و با استفاده از موقعیت فرودست آن ها دستمزدی به مراتب کمتر از مردان به ان ها پرداخت. سرمایه همچنین به هنگام بروز بحرانهای اقتصادی، با به کارگیری زنان در بخشهای غیررسمی اقتصاد، با دستمزدهای ناچیز، بخش عظیمی از بار بحران را به دوش کارگران زن گذاشت و توانست سطح دستمزدها را به مقدار قابل ملاحظه ای تقلیل دهد. و مطابق آن چه آمارها می گویند، اشتغال زنان در بخش اقتصاد غیر رسمی، به ویژه در کشورهای توسعه نیافته، روز به روز در حال افزایش اند. به طور کلی زنان به عنوان نیروی ذخیره کار، بر اساس نیاز سرمایه، گاه با دستمزد های بسیار اندک به کار گمارده می شوند و گاه، دسته دسته و گروه گروه اخراج و به درون خانه ها رانده می شوند. بر اساس همین آمارها حتی در کشورهای پیشرفته صنعتی نیز تفاوت فاحشی بین دستمزد زنان و مردان وجود دارد. آمارهای زیرکه توسط سازمان جهانی کار تهیه شده تفاوت دستمزد زنان و مردان شاغل را درچند کشور پیشرفته ی سرمایه داری نشان می دهند:
آمریکا ۴/٢٢ درصد، کانادا ۵/٢٧ درصد، ژاپن٧/٣٣ درصد. همچنین جدول زیر نشان دهنده موقعیت متفاوت کاری زنان و مردان در ایران است که در سال ٢٠٠٩ محاسبه گردیده است :
در ایران تقریبا اکثریت شاغلان کارگاه های کوچک را زنان تشکیل می دهند و با توجه به خروج بخش اعظم کارگاهها از پوشش قانون کار می توان نتیجه گرفت که اکثریت زنان شاغل در کارگاهها، بدون هیچ نظارت قانونی و بیمه ای در شرایط غیر بهداشتی و نا امن با دستمزدهای به مراتب پایین تر از حداقل دستمزد مصوبه حتی، در این کارگاها مشغول به کار هستند. مرگ دلخراش دو کارگرزن، طی ماه های اخیر، در یکی از این کارگاهها، آن هم در قلب پایتخت، که به همراه دیگر همکاران کارگر خود به شکل کاملاً غیر بهداشتی وغیر انسانی ای در آن جا به کار گمارده می شدند، خود نمونه بسیار کوچکی از وضعیت زنان شاغل در چنین کارگاههایی را به نمایش می گذارد. طی چندسال اخیر، شکل جدیدی از کارصنعتی پنهان رواج یافته که به کارخانگی معروف است. در این شکل از کار، زنان توسط بخش ها و رشته های مختلف اقتصادی به طور غیررسمی و با دستمزدی اندک به کار گرفته می شوند. به این صورت، کارفرمایان نه تنها از کار ارزان زنان بهره می برند بلکه با صرفه جویی در کار از طریق نپرداختن هزینه اجاره محل، و هزینه آب و برق و گاز و سرویس ایاب و ذهاب و غذا و حق بیمه و مالیات و غیره به سودهای کلانی دست پیدا می کنند. همچنین میلیون ها زن و کودک در مناطق روستائی و شهرهای کوچک در دو میلیون کارگاه قالی بافی مشغول به کارند که از تمامی حقوق و مزایای اجتماعی محروند. با این توضیح که ٩٠ در صد کارگران شاغل در کارگاههای قالیبافی را زنان و دختر بچه ها تشکیل می دهند که روزانه ین ١٢ تا ١٦ ساعت کار می کنند و اغلب آنان به انواع بیماری ها از جمله بیماری های پوستی و مفصلی و استخوانی و غیره مبتلا هستند.
دستمزدهای اندک و بدتر از آن بی کاری، فقر، گرسنگی، انواع بی حقوقی و محرومیت، وجود فرهنگ و قوانین مرد سالار، رواج خشونتهای خانگی و خشونتهایی که به عناوین مختلف و تحت اشکال متفاوت در محل کار و در دیگر اماکن خصوصی و عمومی علیه زنان اِعمال می شود همه وهمه دست به دست هم داده، زمینه رشد پدیده تن فروشی را فراهم ساخته اند. آمارها حکایت از آن دارند که سن تن فروشی به شدت کاهش یافته و این پدیده شوم ابعاد بی سابقه ای به خود گرفته است. تا آن جا که بر طبق برخی بررسی های غیر رسمی، هم اکنون تنها در کلان شهر تهران، نزدیک به ٨٠٠٠ باند تن فروشی وجود دارد که در مجموع این پدیده نامیمون را در این شهر به شکل سازمان یافته ای به پیش می برند. سن تن فروشی به شدت کاهش یافته و حداقل سن تن فروشی به ١٣ سال رسیده است . بخش زیادی از زنان تن فروش مبتلا به ایدز می باشند این زنان که به معنای واقعی فرصت زندگی از انها گرفته شده، در منجلاب متعفن سرمایه دست و پا می زنند.
" زن برده ی بردگان است،آری این را باید فریاد کرد"
سرمایه بحران زده بخش عظیم و گسترده ای از بار بحران را بر دوش زنان گذاشته و با به فلاکت کشاندن زنان، به حیات چرکین و ننگین خود ادامه می دهد. زندگی اما چرا باید فلاکت بار وپر مشقت باشد؟ زندگی یک فرصت است. فرصتی تنها برای یکبار. پس چرا باید از آن گذشت؟ هر انسانی شایسته آنست که در خور انسان زندگی کند. چه زن باشد و چه مرد.
"زن فرودست ترین ِ دنیاست
آری چنین است.."
اما آیا همچنان فرودست خواهد ماند؟
*
"زن برده ی بردگان است
آری..."
اما برای همیشه آیا باید چنین باشد؟
نه!
بیائیم "نه" را با هم فریاد کنیم!
نه! نباید و ما نمی گذاریم که چنین باشد!
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ، با اعتقاد به این اصل اساسی که : تا زمان سلطۀ مناسبات سرمایه داری و حاکمیت سرمایه بر همۀ ارکان جامعه ، قوانین و فرهنگ مردسالارانه از جامعه رخت بر نخواهد بست و لذا برابری زن و مرد بطور کامل و در همۀ ابعاد زندگی اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و جنسیتی و . . . تأمین نخواهد شد ، خواست ها و مطالبات خود را در روز ٨ مارس ، روز جهانی زن ، به این شرح زیر اعلام نموده و برای تحقق یک به یک موارد آن تلاش و مبارزه خواهد کرد:
١- برخورداری ازحق ایجاد تشکل های مستقل و همین طور برخورداری از آزادی های دموکراتیک و مدنی در همه زمینه ها و ابعاد.
٢- لغو قراردادهای موقت کار و سفید امضای کار و متوقف ساختن کار، تحت تسلط و ظابطه شرکتهای واسطه ای و پیمان کاری.
٣- برخورداری از حقوق و مزایای کامل، برای هر نوع بازنشستگی ِ پیش از موعد، ازجمله بازنشستگی با ٢٠ سال سابقۀ کار و ٤٢ سال سن و همچنین بازنشستگی با ده سال سابقه کار.
۴- پرداخت مقرری بیمه بیکاری به زنان خانه دار و همچنین برخورداری آنان از بیمه تأمین اجتماعی. زنان باید در صورت وقوع حادثه ی حین کار در خانه ویا از کارافتادگی، از مقررات مربوط به حوادث کاری و از کارافتادگی بهره مند شوند.
۵- برخورداری از حق طلاق، حق عائله مندی، حق حضانت از فرزندان، حق انتخاب پوشش و محل زندگی، حق انتخاب همسر، حق تحصیل، حق آزادانۀ سفر به مناطق مختلف و لغو سهمیه بندی جنسیتی در دانشگاه ها و دیگر مراکز کار و زندگی، همچنین رفع محدودیت های قانونی اشتغال از طریق اجازه همسر یا پدر و لغو کلیه قوانین تبعیض آمیز در مورد طلاق، دیه، حضانت فرزندان، چند همسری و . . .
٦- زنان بیشترین قربانیان نا امنی موجود درجوامع سرمایه داری هستند. جوامعی که بر بستر نابرابری، بحران اقتصادی، فقر و نا امنی اجتماعی شکل گرفته اند. نا امنی موجود در جامعه امکان تحرک را از زنان می گیرد .جامعه امن و سالم حق همه انسان ها و به ویژه حق زنان است.
٧- برخورداری جامعه و به ویژه زنان از امنیت اجتماعی و تأسیس خانه های امن برای زنان آسیب دیده در جامعه و حمایت های ویژۀ بهداشتی و درمانی و آموزشی و مشاوره ای از آنان .
٨- آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی و لغو همه اشکال شکنجه و اعدام، از جمله مجازات قرون وسطایی و نفرت انگیز سنگسار و از میان برداشتن هر نوع خشونت علیه زنان، در همه اشکال و صور آن.
٩- منوعیت ازدواج پدرخوانده با فرزند خوانده. توضیح این که اخیرا تحت عنوان "لایحهی حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست"! سوءاستفاده جنسی از دختران مشروعیت قانونی پیدا کرده است.
١٠- پذیرش شغل پرمسئولیت و طاقت فرسای پرستاری، در ردیف شغل های سخت و زیان آور و در این رابطه، برخورداری کلیه پرستاران از بازنشستگی پیش از موعد، همراه با حقوق و مزایای کامل.
١١- برخوردای فرزندان کارگران زن ِ فوت شده از حقوق و مزایا ی مادر، درست همانطور که فرزندان کارگران مرد از حقوق پدر بهره مند می شوند.
١٢- برخورداری همه زنان، چه شاغل وچه خانه دار از مهد کودک های مجهز و رایگان.
١٣- حمایت از تمامی جنبش های آزادیخواهانه و برابری طلب و جلوگیری از بازداشت، محاکمه، تهدید و تعقیب فعالین جنبش های مدنی و اجتماعی.
١۴- ممنوعیت کار کودکان زیر ١۵ سال از طریق حمایت از خانواده های آن کودکان و محدود نمودن کارکودکان ١۵ تا ١٨ ساله از طریق اعمال نظارت های قانونی برکاراین کودکان.
١۵- به رسمیت شناختن روزجهانی زن در تقویم های رسمی کشور
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
٩٢/١٢/٩٢١۴
زن فرو دست ترین دنیاست - ترانه ای از جان لنون
زن فرو دست ترین دنیاست
آری چنین است، بیندیش و كاری بكن
مجبورش می كنیم كه صورتش را رنگ كند و برایمان برقصد
اگر نخواهد برده باشد می گویم دوستمان ندارد
اگر واقعی باشد می گوییم ادای مردان را درمی آورد
او را تحقیر می كنیم اما وانمود می كنیم كه روی سرمان جای دارد
زن فرودست ترین دنیاست، آری چنین است
اگر باور نداری نگاهی به شریك زندگیت بینداز
زن برده ی بردگان است، آری باید این را فریاد كرد
مجبورش می كنیم كه بزاید و بچه دار شود
بعد می گذاریم یك مرغ چاق پیر خانگی شود
به او می گوئیم كه جایش در خانه است و بس
بعد سرزنش اش میكنیم كه اجتماعى نیست
و به درد دوستی نمی خورد
زن فرو دست ترین دنیاست
زن برده ی بردگان است
شبانه روز در تلویزیون به زن توهین می كنیم
تازه متعجبیم كه چرا شجاعت و اعتماد به نفس ندارد
جوان كه هست خواست آزادی را دراو می كشیم
خودمان به او می گوئیم هوشیار و زرنگ نباش
اما تحقیرش می كنیم كه چرا اینقدر احمق هستی!
زن فرو دست ترین دنیاست
آری چنین است، اگر باور نداری نگاهی به شریك زندگیت بینداز
زن برده ی بردگان است، آری باید این را فریاد كرد