زنان نیمی از جمعیتِ جهان هستند. نقش تعیینکنندهشان در تولید و
بازتولیدِ هر آنچه مورد نیاز حیات نوع بشر است، انکارناپذیر است. با این
وصف، حقوق پایمال شدهیِ زنان در طول تاریخِ نظامهایِ مبتنی بر نابرابری
به رسمیت شناخته نشده است مگر با مبارزهیِ پیگیرِ جمعی و متشكّل؛ و روز
جهانی زن یكی از نقطه یِ عطفهای این مبارزهیِ پیگیرِ زنان در راه
بازپسگیریِ حقوق انسانیشان است. زنان در كشور ما نیز از گذشتههایِ دور
برای كسب برابری انسانی و رفع هر نوع تبعیض تلاشهای شایان توجّهی
کردهاند. محدودیّت های موجود و قوانینِ تثبیت کننده یِ این محدودیّت ها،
یافتن اشتغال مناسب و كار در شرایط بهتر را برای زنان ناممكن كرده است.
برایِ نمونه، زنان همچنان در مورد گرفتن تابعيّت ایرانی برای همسر خارجی
و فرزندان خود گرفتار تبعیض هستند؛ چندان كه فرزندان این زنان نه فقط از
حدّاقل کمکهایِ دولتی كه به نام یارانهیِ نقدی پرداخت میشود، بلكه
حتّی از داشتن شناسنامهیِ ایرانی هم محروم هستند و امكان تحصیل در مدارس
ایرانی از این كودكان سلب شده است. زنان زحمت كش ایرانی علاوه بر
محرومیتهای ناشی از زن بودن كه زنانِ همهیِ طبقات اجتماعی از آن در رنج
هستند بارِ محرومیتهایِ طبقاتی را هم كه سهمگینتر از هر ستمی است بر
دوش میکشند و در تهیهی خوراك، پوشاك، اجاره منزل، سلامت، بهداشت و
تحصیل فرزندان بیشترین فشار را متحمل میشوند. زنان زحمتكش علاوه بر
انجام كار بیمزدِ خانه به هزار زحمت، شغلی میگیرند و علیرغم دقت بسیار
در كار و ساعت كار برابر با مردان از حقوق كمتر برخوردار میشوند. زنانی
كه شوهر شاغل و بیمهشده دارند حقّ بیمه كردن فرزندان خود را ندارند، گو
این كه بیشتر کارگاههایی كه زنان در آن به كار میپردازند به این دلیل
كه اغلب زیر ده پرسنل دارد مشمول حدّاقلهای قانونی هم نیست و این بدان
معناست كه كارفرما میتواند خودِ زنِ شاغل را هم بیمه نكند. بیشتر زنان
شاغل در کارگاههایی كه زیر ده نفر پرسنل دارد از حدّاقلِ دستمزد
اعلامشده ی دولتی هم بیبهره هستند.
با توجه به این كه نیروی انسانی جدّیترین سرمایهی هر جامعه برای رشد و
پیشرفت آن محسوب میشود، كانون مدافعان حقوق كارگر برای مسیر تعاليِ
جامعه و استفاده از همهی ظرفیتهای انسانی برای تكامل اجتماعی،
پیشنهادهای زیر را به معرض قضاوت عمومی میگذارد تا در صورت تأیید، به
عنوان كفِ خواستهی عمومی زنان و به ویژه زنان زحمت كش مطرح شود.
١- تساوی کامل در مقابل قانون
٢- الزامی كردن دستمزد برابر با مردان در مقابل كار برابر
٣- حق داشتن تشكّل مستقل برای فعالیّتهای اجتماعی و مشاركت در مدیريّت جامعه
۴- مشاركت در تدوین قوانین به طور عام و حضور تعیینکننده در موارد مربوط
به حقوق زنان از طریق نمایندگان واقعی تشکّلهای مستقل زنان
۵- رفع تبعیض در تمامی زمینهها به خصوص در اشتغال و تحصیل در همهی سطوح
٦- آزادی در انتخاب مشاغل و حرفهها و حذف ممنوعیّتهای قانونی كه ریشه
در تبعیض جنسیتی دارد
٧- حذف قوانینی كه مسافرت زنان را منوط به موافقت همسر یا پدر میکند
٨- به رسمیت شناخته شدن حق حاكميّت زنان بر بدن خویش
٩- حمایتهای قانونی و عملی از زنان در مقابل خشونتهای خانوادگی و بردگی جنسی
١٠- به رسمیت شناختن حقوق فردی در انتخاب شغل، رشته تحصیلی، همسرگزینی و
نوع لباس و پوشش بدون در نظر گرفتن جنسیت
١١- برابری با مردان در استفاده از حقوق تابعیت و شهروندی
١٢- ایجاد شیرخوارگاههای عمومی و مهدهای كودك در همهی بنگاههای تولیدی
و خدماتی و محلّات با هزینه ی دولت.
١٣- به رسميّت شناختن اولويّت مادر برای سرپرستی فرزندان در موارد جدایی
یا مرگ همسر و حمایت قانونی برای تأمین معاش و سرپناه زنان سرپرست خانوار
١۴- بیمهی كامل زنان خانهدار و امكان استفاده از خدمات درمانی و
مستمرّی بازنشستگی
١۵- ایجاد آشپزخانههای عمومی برای پخت و پز موادّ خوراكی باکیفیّت،
به طوری که قیمت غذا متناسب با حدّاقل دستمزد باشد
١٦- ایجاد رختشویخانههای عمومی برای نجات زنان از بردگی خانگی و كنترل
بهداشت عمومی
١٧- ممانعت قانونی از ازدواجهای اجباری و ازدواجهای زیر سن قانونی (١٨ سال)
١٨- ممنوعیّت تعدّد زوجات
١٩- قانونی شدن برابری در استفاده از حق طلاق
٢٠- به رسميّت شناخته شدن حقّ مالكيّت برابر با مرد در خانواده و در حین جدایی
کانون مدافعان حقوق کارگر