در ٨ مارس سال ۱٨۵٧ زنان کارگر صنایع نساجی نیویورک به خیابان آمدند تا به شرایط غیرانسانی کار و زندگی خود اعتراض کنند. خون زنان کارگری که در آن روز بر سنگفرش خیابانهای نیویورک ریخته شد پس از صد و شصت سال هنوز گرم و تپنده است. نظام سرمایهداری و دستگاههای تحمیق و سرکوب آن هرگز نتوانستهاند فریاد دادخواهی زنان را خاموش کنند. مبارزهزی نان برای عدالت اجتماعی، آزادی و زندگی شایسته یانسانی همواره ادامه داشته است. امروز جنبش زنان برای رفع ستم جنسیتی به جنبشی جهانی بدل شده است.
در ایران، حاکمیت با تکیه بر دین، سنت و فرهنگ مردسالاری و با تصویب و اجرای قوانین ضدزنِ قرون وسطایی به تبعیض جنسیتی که از ملزومات سودآوری نظام سرمایهداری است، صورت قانونی بخشیده و فشاری مضاعف را بر زنان تحمیل کرده است. زنان در تمام قوانین حقوقی و جزایی مورد تبعیض قرار دارند تا حدی که در مواردی چون ارث و شهادت نه یک انسان کامل، بلکه نیمه انسان به حساب میآیند. زنان نه تنها به فرصتیها اجتماعی، شغلی و تحصیلیِ برابر دسترسی ندارند، بلکه از ابتداییترین حقوق انسانی خود مانند حق انتخاب پوشش، حق انتخاب همسر، مراوده و معاشرت آزاد، اختیار بدن خود، حتی حق سفرکردن، آواز خواندن در مجامع عمومی و حضور در میادین ورزشی محروم شدهاند. در این میان، عرصه برای ابراز وجود و بالندگی زنان نویسنده و هنرمند بیش از پیش تنگ شده است. زنان نویسنده و هنرمند از بیان آزادانهی اندیشه هااحساسات و عرضهی هنر هنر خود محرومند. تیغ سانسور بر فکر، بیان، قلم، صدا، چهره و حتی بدن زن بیشتر و برّاتر عمل میکند.
با این همه، مبارزهی زنان برای رفع تبعیض و ستم جنسیتی هرگز متوقف نشده و حرکت زنان به سوی رهایی با افت و خیزهای بسیار، ادامه داشته است. در جنبش اعتراضی ماههای اخیر، صدای دادخواهانهی زنان بلندتر و رساتر از دیگران شنیده میشد. درست هنگامی که حاکمیت فکر میکرد در سرکوب معترضان موفق شده است، این زنان جوانِ مشهور به «دختران خیابان انقلاب» بودند که در اعتراض به حجاب اجباری، با اطلاع کامل از عواقب مخاطره¬آمیز چنین حرکتی، یکی پس از دیگری به خیابان آمدند، در سکوت بر سکوها ایستادند و حجاب از سر برداشتند تا سکوت معنادارشان بلندترین فریاد آزادی باشد. این در حالی است که پاسخ حاکمیت به خواستهی برحق این زنان چیزی جز ضرب و شتم، دستگیری، زندان و شکنجه نبوده است. افزون بر اینان، هماکنون شماری از زنانی که شجاعانه بر حقوق انسانی خود پای میفشرند، به «جرم» گفتن و نوشتن از حقوق و خواستههای خود و اعتراض به تبعیض و نابرابری و بی¬عدالتی در زندان به سر میبرند. بسیاری از آنان جان خود را با اعتصاب غذای طولانی به خطر میاندازند تا صدای اعتراض و مقاومتشان حتی از پشت میله-های زندان به گوش جامعه برسد.
کانون نویسندگان ایران جنبش آزادیخواهانهی زنان را ارج مینهد و از آن حمایت میکند، چرا که باور دارد معیار آزادی هر جامعهای آزادی زنان در آن جامعه است. کانون در فضای حقطلبانه و سانسورشکن زنان آزاده، به استقبال ٨ مارس میرود و این روز جهانی را گرامی میدارد روزی که پیامآور دنیایی آزاد و عاری از ستم و تبعیض است.
کانون نویسندگان ایران
۱۵ اسفند ۱۳۹٦