بنا به برسیهای اجتماعی و روانشناسی، روسپیگری میتواند ریشههای متفاوتی داشته باشد. جامعهشناسان بورژوازی آن را ناهنجاری اجتماعی نامیده، بی آنکه به ریشه واقعی آن بپردازند. از موضع جامعه شناسی مادی، پدیدهی روسپی گری ریشه در مناسبات اقتصادی و طبقاتی و نابرابری های طبقاتی دارد. وضعیت زنان در ایران، ستم طبقاتی و نابرابری اقتصادی و محرومیت زنان در تمامی شئون و گسترش روزافرون روسپی گری در ایران، یک شرم اجتماعی است که زاییده مناسبات سرمایهداری است. در ایران اسلامی سرمایهداری، این پدیده شوم، با قوانین اسلامی و ستم چندگانه بر زنان به گونهای است که فیلمساز حزباللهی و چماقداری همانند مسعود دهنمکی ده سال پیش با ساختن مستند «فقر و فحشا» آن را به گردن دولت خاتمی و باند رقیب اصلاح طلبان افکند تا نظام ولی فقیه و سرمایهداری، را پنهان سازد. در نظامی که شمار زنان نان آور خانواده را نزدیک به دو میلیون نفر گزارش میدهد که بیش از۸۵ درصد از آنان بیکار بوده و از هرگونه پشتوانه اجتماعی محروماند، ناگفته پیداست که ریشه روسپی گری و اعتیاد نیز در مناسباتی جز اقتصاد سرمایهداری و حکومتاش نمیتواند باشد. در نظامی که روسپی گری اسلامی، سیاست حکومتی میشود تا بر این پدیده سرپوش شرعی نهد، می توان فاکتورهای بسیاری را در روزافزونی این جنایت طبقاتی و حکومتی بر شمرد:
۱- نداشتن مجال مناسب برای آموزش و کار. ۲- نبود یک سازمان تامین اجتماعی برای زنان آسیب آسیب دیده و بیسرپرست و یا آسیب پذیر. ۳- ازدواجهای اجباری و ناخواسته. ۴- حاکمیت ایدئولوژی اسلامی و قوانین و احکام ضد زن. ۵- حاکمیت فرهنگ و سنتّهای فئودالی، پدر و مرد سالارانه. ۶- به رسمیت شناختن و قانونی بودن پلیگامی یا چند همسرگزینی مردان، از جمله گرفتن چهار زن رسمی و تا آنجا که می تواند با «صیغه» یعنی خرید برای مصرف و اسارت زنان از ساعتی تا سالهای سال که قابل بهره دهی باشد. ۷ - رواج رسمی روسپی گری، به عنوان امری فرعی . ۸- کالایی شدگی زن، به ويژه زنان فرودست و کارگر در بازار سرمایهداری. ۹- تجارت دختران و زنان جوان . صدور آنان به شیخنشینها و نیز روسپیخانههای ترکیه و پاکستان و دیگر مناطق. ۱۰- انحصار این بازار ضد انسانی فروش دختران برای کامجویی شیوخ و امیران و سرمایهداران، همانند ترافیک مواد مخدر به دست سپاه پاسداران در ایران. ۱۱-بی پشتوانه بودن زنان، در خانواده، جامعه و قانون و دین و حکومت دینی. ۱۲-... عوامل بالا، از جمله مهم رواج و گسترش روسپی گری در ایران هستند. این پدیده، در جوامع غرب میتواند علل و اشکال دیگری نیز داشته باشد. تا آنجا که به همه جهان و پدیده روسپیگری باز میگردد، تنها با پایان یافتن و سرنگونی مناسبات سرمایهداری است که این بیماری شوم جامعه طبقاتی نیز پایان مییابد. اما تا آنجا که به ایران زیر ستم سرمایه و دین باز میگردد، شدت یابی و روزافزونی این شوم، با ماهیت حکومت اسلامی و فرهنگ و نست و دین این حومت و مناسباتی که چنین حکومتی را به ابزار حکومتی خویش برپا کرده است باز میگردد. روسپی گری به عنوان «کار» برای گذران زندکی در کشورهای پیشرفته و "مدرن" سرمایه داری، اجباری است که «مدال شرم» آن را باید بر سینه سرمایهٔداران و حکومتّهایشان چسپانید. از این زاویه شرایط زنان فرودست جامعه نیز فاجعه انگیز است: تجارت جنسی، یکی از رشته تجارتّهای پردرآمد بازار سرمایهداری جهانی است. در کشورهای عقب نگه داشته شده و پیرامونی سرمایهدرای، روزانه هزاران دحتر و زنان ربوده به بردگی گرفته شده و یا با بهای ناچیزی به روسپی گری کشانیده میشوند. بنا به گزارشها، در هندوستان دست کم نیم میلیون روسپی کودک وجود دارد. در تایلند ۸۰۰ هزار کودک و نوجوان به روسپی گری نشانید شده اند. روزانه میلیونها زن قربانی تجاوز و آزار، جنسی میشوند. در عراق، به بسیجیان شیعه اجازه داده می شود تا همانند ایران، با گشت زنی در خیابانها، زنانی را که بنا به قونین اسلام شیعی لباس نپوشیده و برابر میل آنها رفتار نمی کنند را مورد حمله قرار دهند. جنایات حکومت اسلامی در سوریه و عراق و مناطق اشغال با اسارات زنان و ایجاد بازارهای بردگی و «جهاد نکاح» زنان آنچنان جنایت بار است که نمونههایی از آن را در تاریخ صدر اسلام محمدی میتوان یافت. در سال گذشته در بصره دومین شهر بزرگ عراق ۱۳۳ زن براساس گزارش های رسمی کشته ومثله شدند. با یادداشتی که به دیگران در برابر تن ناسپاری از اصول اسلامی هشدار می داد قطعات بدن آنها در سطل های زباله انداخته شد.رانندگان آمبولانس هایی که جهت جمع آوری اجساد دراول صبح از خیابان های شهر کرایه شده اند ،می گویند که تعداد واقعی آنها بسیار بیشتر از ارقام رسمی است.
شگفت نیست که هزاران زن از سوء تغذیه ، اضطراب و نگرانی و افسردگی رنج می برند و برخی با فروش هستی خانواده و به هر گونه در این بازار کالایی برای مورد پذیرش قرار گرفتن و پناه یافتن در جایی به جراحی پلاستیک و تغییر بینی و گوش و گونه و لب و هر جای بدن و چهره تنمیسپارند. این روند در ایران به گونهای است که زنان و یا دخترانی که به عمل جراحی برای عرضه خویش و رقابت در این بازار کالایی تن نسپارند،مورد تحقیر قرار میگیرند. ستم بر زنان با نسخههای فمینیستی و شعارهای برابر زنان در همه عرصهها، با جمع آوری امضا و طومار و درخواست از حکومتها و مناسباتی که خود آفریننده این پدیده هستند و نیز با آزادیهای یواشکی به دست نمی آید.. روسپی گری همانند استثمار و صدها جنایات طبقاتی پایان نمی پذیرد رهایی زنان از ستم جنسیتی، اعتیاد، روسپی گری و مردسالاری و فئودالیستی پایان نمیپذیرد، مگر آنکه ستم و نابرابری طبقاتی پایان پذیرد. نابرابری پایان نمی پذیرد، مگر آنکه مناسبات آفریننده این جنایات و شرم بشری سرنگون شود. نظام و مناسبات سرمایهداری باید با نیروی سوسیالیسم و انقلاب کارگری دگرگون شود. رهایی زن با رهایی جامعه از مناسبات کالایی و مالکیت خصوصی امکان پذیر است.
پریسا کلاه قوچی - ٢٠١۵/٠٨/٠٦