افق روشن
www.ofros.com

به مناسبت روز جهانی زن

رامین کوهیاری                                                                                               پنجشنبه ٢٧ اسفند ۱٣٨٨

هرچند اولین تشکل زنان در ١٩٠٧ در آمریکا به وجود آمد، اما مبارزات زنان به جنگ شمال و جنوب در آمریکا برمی گردد که طی آن زنان در جنگ به حمایت سیاهپوستانی پرداختند که در مزارع پنبه به بردگی کشیده شده بودند. سابقه فعالیت های جنبش زنان در اروپا به جنگ ١٨۴٨ فرانسه، و قبل از آن، در مبارزات کارگران بین ١٨٠٧ تا ١٨١٢ در انگلستان برمی گردد، و همچنین مبارزات زنان به همراه جنبش کارگری فرانسه برای کسب حق رأی.
قبل از اینکه ٨ مارس بعد از مبارزات سیصدهزارنفری زنان اتریشی به عنوان روز جهانی زن انتخاب شود، روز ١٣ مارس به این مناسبت جشن گرفته می شد. اما مبارزات متحد زنان در اتریش به خاطر قوام تشکل و سازماندهی از اهمیت بیشتری برخوردار گردید و به همین خاطر بود که ٨ مارس به عنوان روز زن پذیرفته شد. اما پیشینۀ جنبش زنان در ایران، به قبل از مشروطیت برمی-گردد. در دوران قاجاریه زنان برای سوادآموزی از سوی دولت فقهای شرع مورد تهدید قرار می گرفتند. در پی پیگیری های زنان و پس از سال های کشمکش، خواندن برای زنان بلامانع گردید اما نوشتن همچنان ممنوع بود. کم نبودند زنان آزاده ای که برای تأسیس مدرسه در رشت، تهران، اصفهان، تبریز و... مشکلات عدیده ای را به جان خریدند. زنان در ایران کنونی نیز در بسیاری موارد از حقوق مساوی با مردان برخوردار نیستند. زنان از بدیهی ترین حقوق مانند حق پوشش، حق اقامت تنها در هتل و دیه مساوی گرفته تا حقوق دیگر مانند حق مشارکت در حوزه های زمامداری محروم هستند. در جنبش اجتماعی که عصر قاجاریه شکل گرفت، زنان نقش رهبری کننده داشتند که از جمله آنان می توان به طاهره قره العین اشاره کرد. همچنین زنان بسیاری در انقلاب مشروطیت شرکت فعال داشتند. در زمان قاجاریه، در موارد نادری هم زنان خود در رهبری جنبش های اجتماعی به طور کارساز وارد میدان شدند.
در سال ١٣۵٧ بعد از استقرار جمهوری اسلامی بسیاری از حقوق کارگران و زنان در معرض تهدید واقع شد. جنبش زنان به طور مستقل دست به راهپیمایی زد که از سوی نیروهای سرکوب مورد حمله قرار گرفت.
آزادی پوشش و حق برابر با مردان جزو حقوق ذاتی انسانی است که هر زنی از هر قشر و طبقه ای بایستی از آن برخوردار باشد، مطالبه ای است که زنان برای دست یابی به آن با جمهوری اسلامی، از ابتدای پیدایش آن، مبارزه کرده اند. اما بخش عظیم زنان (کارگران، معلمان، پرستان و...) خواست ها و مطالباتی چون دیگر کارگران مرد دارند، و به وقاع می توان گفت نیمه دیگر جنبش کارگری زنان هستند. مبارزات کارگران زن به همراه مردان در کارخانه و مبارزات معلمان و پرستاران در سال های اخیر بر هیچکس پوشیده نیست. جدا کردن جنبش زنان از جنبش کارگری به نوعی تضعیف جنبش کارگری، و از سویی تضعیف جنبش زنان خواهد بود. جدا کردن این جنبش از جنبش کارگری خود به نوعی قایل بودن به فرق جنسیتی است، وگرنه کارگر زن و مرد و یا پرستار زن و مرد یا معلم زن و مرد و دیگر فروشندگان نیروی کار (چه یدی و چه فکری) مطالبات و خواست هایشان یکی است، با این تفاوت که زنان خواست ها و مطالباتی علاوه بر کارگران مرد دارند.
در جنبش توده ای ماه های اخیر زنان بخش فعال این جنبش بودند. زنان در این پیکار اجتماعی از نیروهای توده ای بودند که با حضور آگاهانه و عملی خود در رادیکالیزه کردن جنبش توده ای نقش مؤثری ایفا نمودند. اینان گرچه با پرچم خود به میدان نیامدند اما عمدتاً از کسانی بودند (کارگران، معلمان، پرستاران و... که از راه فروش نیروی کارشان زندگی می کنند و سرفصل خواست هایشان آزادی و رفاه بود. زنان در حالی که بر علیه نظامی که فقر و مسکنت و خفقان را به آنان تحمیل کرده بودند به میدان آمده بودند، عملاً به جامعه مردسالار و شوهران خود و مردان ثابت کردند که در پیکار اجتماعی در بسیاری از جوانب از همسران خود و دیگر مردان پیشروتر هستند. بخش کوچکی از جنبش زنان تنها به دنبال گرفتن حقوقی چون آزادی پوشش، حق مساوی در مسایل اجتماعی و اقتصادی با مردان، حقوق مساوی با مردان و... هستند، اما بخش عظیم زنان که عمدتاً مزدبگیر هستند کارگران یدی، معلمان، پرستاران، زنان خانه-دار و... هستند که خواست ها و مطالباتی را مطرح می کنند که فصل مشترکشان را با جنبش کارگری تشکیل می دهد (بیمه بیکاری برای کلیه کارگرانی که به سن کار می رسند و یا از کار بیکار می شوند، درمان رایگان، آزادی بیان، آزادی زندانیان سیاسی، لغو اعدام، امنیت شغلی برای کلیه کارگران و... خواست ها و مطالباتی که از طرف کارگران در بیست بند اعلام شده است، بعلاوه حقوقی که کلیه زنان را در بر می گیرد). مخالفت با کار کودکان یکی از مطالباتی است که جنبش زنان در سال های اخیر پیگیر آن بوده است. مبارزه با استبداد و آزادی بیان و تشکل از مطالباتی است که کارگران برای تحقق آن مبارزه کرده و می-کنند. بخشی عظیمی از مزدبگیرانی که در بالا ذکرشان رفت، بخشی از طبقه کارگر هستند، ولی به خاطر درک غلطی که از کارگر وجود داشت، معلمان (چه زن و چه مرد) و یا پرستاران را از طبقه کارگر جدا می کردند. اما اعتصاب پرستاران در چند نوبت، اعتصاب معلمان و به ویژه تجمع و راهپیمایی سی-هزارنفری معلمان در جلوی مجلس که نیمی از آنها زنان معلم بودند نشان داد که اینها کارگران مزدبگیر و جزو طبقه کارگر می باشند.
امسال به دلیل جو سرکوب و خفقان از برگزاری گسترده مراسم ٨ مارس جلوگیری به عمل آمد. تجمع های اعتراضی در میادین، چهارراه ها و پارک ها همچون سال های گذشته انجام نگرفت، اما زنان امسال تجمع های خود را در جلوی زندان اوین در اعتراض به زندانی کردن روزنامه نگاران، دانشجویان، کارگران و دیگر زندانیان شورش های اخیر شکل برگزار کردند.

رامین کوهیاری - ٢٨/١٢/١٣٨٨