توضیح: آنچه که در زیر می آید، متن گفتگویی ست که رادیو "همراه" در تاریخ ١٠ دسامبر ٢٠١٢ با رفیق سارا نیکو در رابطه با معضلات و مسایل زنان کارگر ایران انجام داده است. پیام فدایی این گفتگو را از حالت گفتار به نوشتار تبدیل و با برخی ویرایشهای جزئی به این وسیله آن را در دسترس علاقمندان قرار می دهد.
متن گفتگوی رادیو همراه با رفیق سارا نیکو در رابطه با مسائل زنان کارگر!
رفیق سارا نیکو درود بر شما.
درود به شما و همه شنوندگان عزیز رادیو همراه ، خوشحال هستم امروز از این طریق فرصتی دست داد تا با هم در ارتباط باشیم.
ما هم خوشحالیم و سپاس میگیم از اینکه که شما وقتتون رو در اختیار ما گذاشتید و با ما همراه شدید.
خواهش میکنم.
اگر شما صحبت اولیه ای ندارید، می خواهید گفتگوی خودمون رو آغاز کنیم.
بفرمایید.
رفیق سارا بگذارید صحبت امروز رو با مساله روزی که بدبختانه مساله امروز هم نیست و در واقع هر روزه شاهد هستیم شروع کنیم یعنی وجود تبعیض آشکار در حقوق و دستمزد کارگران زن نسبت به مردها. ما شاهد هستیم که زن و مرد در کارخانجات، کارگاه ها و مزارع مشغول به کار هستند، اما به دلایل مختلف از جمله ساختارهای اقتصادی و اجتماعی، مزد کمتری نسبت به مردان دریافت می کنند و باید یادآور شویم که این موضوع در جوامع به اصلاح پیشرفته هم صدق می کنه. چرا در ایران و نه تنها در ایران بلکه در همه جا شاهد این هستیم که کارگران زن حقوق کمتری از مردان می گیرند؟ این چرا باید تبعیض باشه و چرا اینگونه داره به پیش میره؟
بله ، واقعا به نکته خیلی مهمی اشاره کردید ، این واقعا حقیقت بسیار دردناکیه ، واقعا اون دستمزد ناچیزی که در مقابل کار طاقت فرسا به زنان کارگر ما پرداخت میشه ، نشون دهنده اون اوج استثماریه که سرمایه دارا ، بر زنان کارگر ایران تحمیل میکنن و یکی از واقعیت های دردناک شرایط زندگی و کار زنان هستش. تبعیض در حقوق و دستمزد بین زن و مرد ، واقعا یکی از واضح ترین نشونه های ستم بر زن هستش که از عوارض سلطه نظام سرمایه داریه. و همون طور هم که شما گفتین ، این مسئله در همه جا دیده می شه ، چه در کشورهای پیشرفته و متروپل و چه در کشورهای در حال توسعه و تحت سلطه. اما اینجا لازمه که تأکید بکنم که کلاً تو کشورهای پیشرفته سرمایه داری ، این وضع خوب حالت پوشیده ای رو داره. یعنی به عنوان مثال ، هنوز در آمریکا ، در حالی که ظاهراً قانون مزد برابر در ازای کار برابر وجود داره ، ولی دست سرمایه داران و صاحبان ثروت تا اون حد بازه که می تونن قانون رو دور بزنن و اون رو "به طور کامل" رعایت نکنن. مثلاً در آماری که به دست اومده ، معلوم شده که هنوز بطور گسترده ای ، در مقابل هر یک دلاری که به مرد ها پرداخت میشه ، فقط هفتاد سنت برای همون کار به زنان پرداخت میشه ! یعنی می خوام بگم که در کشورهای پیشرفته سرمایه داری ،به علت وجود نظام سرمایه داری، ستم بر زن به هیچ وجه از بین نرفته ، ولی خوب به هیچ وجه به شدت ستمی نیست که در ایران به زنان تحمیل می شه. مثلاً توی آمریکا هیچکس نمیاد مشخصا مستقیم به زن بگه که تو چون یک زن هستی برای انجام کار ِ یکسان ، باید مزد کمتری از مرد دریافت بکنی و همونطور که گفتم این کار رو علنی انجام نمی دند، ولی در ایران ، به دلیل اینکه تبعیض علیه زن خیلی خیلی شدید تره ، و یک رژیم زن ستیز حاکم هستش ، تقریباً تو همه محیط های کار ، می بینیم که مزد زنان به طور بسیار چشمگیری کمتر از مرد هاست. برای کارفرما ها هم که این مسئله مثل یک امر طبیعیه ، و خودشون مستقیم میان به زن میگن خوب تو چون زن هستی باید نسبت به اون مرد کارگر مزد کمتری بگیری.
در واقع ، در جامعه ایران ، نظام سرمایه داری تحت حاکمیت جمهوری اسلامی ، به عنوان یک رژیم مذهبی ، با استفاده از اون عقب افتاده ترین فرهنگ ارتجاعی اش زن ها رو به اسارت کشونده ، و با ترویج فرهنگ ارتجاعی اش، ارزش اجتماعی زنان رو بسیار پایین آورده و در تمامی سطوح اجتماعی ، زن ها رو از پایه ای ترین حقوق انسانی خودشون در واقع محروم کرده. یعنی ببینید وقتی اینا میان زنان رو نیمه انسان و به عنوان انسان های درجه دوم به حساب میارند و این تبعیض ها رو مشخصا حتی در قانون به رسمیت می شناسند، خوب مشخصه که دقیقا به همین وسیله ، یعنی با بی ارزش کردن وجود اجتماعی زنان، زمینه رو برای استثمار شدید تر زنان ، برای اینکه سرمایه دارها با دست باز تری زنان رو با حقوق بسیار کمتری از مردان کارگر مورد استثمار قرار بدَن رو فراهم کرده و زنان رو در واقع به "نیروی ارزان کار" برای سرمایه دارا تبدیل کرده. اما اینکه پرسیدید در باره چرائی دستمزد نا برابر در مقابل کار برابر وجود نداره باید به این مسئله به این شکل نگاه کنیم که این مسئله از واقعیت سلطه نظام های طبقاتی استثمارگر که کاملا بر اصل مالکیت خصوصی بنا شده اند در واقع ناشی می شه که با زیر سلطه نگهداشتن زنان، نیروی کار اونا رو به سرقت می برن. در این دوران که نظام سرمایه داری در همه جا حاکمه ، ما به روشنی می بینیم که چطور با پرداخت مزد کمتر برای کار یکسان کارفرما ها سود دو چندان هم به جیب می زنن. شاید یک نمونه زنده ای رو از این مسئله بتونیم بیان کنیم که مسئله به شکل عینی تری در واقع توضیح داه بشه ، چند وقت پیش گزارشی در رابطه با وضعیت کارگران فصلی چیدن میوه در دماوند منتشر شده بود، داشتم این را نگاه میکردم، در رابطه با کارگران فصلی بود که در باغات منطقه کارشان برداشت میوه است، گزارش مستندی بود که تو این گزارش مستند توضیح داده شده بود ، در حالی که کارگر مرد برای یک روز میوه چینی ، روزی بیست هزار تومن دریافت می کنه ، به کارگر زن شانزده هزار تومن و یا حداکثر ، هیجده هزار تومن پرداخت می کنن. حالا بگذریم که همون مزد ناچیزی که به کارگر مرد برای اینکار داده میشه چقدر ناچیزه، خوب اما این دو یا چهار هزار تومن کمتر برای همان کاری که کارگر مرد انجام می ده ، سود مضاعفی است که به جیب کارفرما ها میره. یا شرایط زنانی که در کوره پز خونه ها در شرایط واقعا نامناسب ایمنی مشغول کار سخت آجر پزی هستن هم خود یک نمونه دیگه از این تبعیض هاست. خیلی از این زنان بطور خانوادگی همراه با فرزنداشون به این کار واقعا طاقت فرسا مشغول هستن و کارفرما حقوق اونا رو بطور جمعی میاد پرداخت میکنه. یعنی شما حساب کنید زنی که همراه همسر و فرزندش در این کوره پز خونه ها کار میکنه ، در آخر هفته و یا آخر روز یا هر وقت حقوقش رو می دهند ، کار فرما حقوقشو به همسرش پرداخت می کنه و زن در اینجا ، نه به عنوان یک کارگر مستقل ، بلکه به عنوان فردی وابسته به همسرش ، وابسته به مرد بهش برخورد میشه. در زمینه خدمات هم وضع به همین شکله ، و زنان کارگری که به نظافت اداره ها و موسسات دولتی اشتغال دارند ، به مراتب مزد کمتری از مردان همکار خود دریافت میکنن. و این در حالیه که ما بخوبی میدونیم که در شرایط فقر وحشتناکی که امروز زندگی اکثریت مردم جامعه ما رو فرا گرفته ، زنان نقش بسیار مهمی در کمک و تامین معاش خانواده هاشون دارن. با این حال باز می بینیم که این زنان هستند که به وحشیانه ترین شکل ممکن مورد استثمار سرمایه داران قرار میگیرن. به همین خاطر هم هست که مخالفت با استثمار مضاعف زنان کارگر و خواست عادلانه دستمزد برابر برای کار برابر، یکی از خواست هائی ست که ما فعالین چریکهای فدائی همواره براش مبارزه کرده و می کنیم و باور داریم که تنها با نابودی این نظام استثمارگر سرمایه داری و با برقراری یک جامعه سوسیالیستیه که این وجه تبعیض میتونه بطور واقعی از بین بره.
بله . رفیق سارای عزیز ، شما به درستی در رابطه با زمینه های مادی تفاوت دستمزد زنان کارگر با مرد ها توضیح دادید اما می دانیم که تبعیض به زنان کارگر صرفا به امور کمی دستمزد خلاصه نمی شه. مثلا در همه جا چه در نهادهای تولیدی دولتی و چه غیر دولتی هر زمان مساله تعدیل نیرو مطرح می شود زنان کارگر اولین قربانیان تعدیل نیرو هستند. لطفا در این فرصت زوایای دیگری از این تبعیض جنسیتی رو برای ما و شنوندگان ما بیشتر توضیح دهید؟
بله ، تاکید من بر نقض حقوق زنان در رابطه با برابری دستمزد ، به هیچ وجه به معنی این نبود که ستم بر زن و به خصوص به زن کارگر فقط به همین مورد خلاصه می شه. به هیچ وجه اینطوری نیست. اگر ما نگاهی به شرایط کار و زندگی کارگران زن بندازیم؛ به روشنی متوجه می شیم که مناسبات سرمایه داری حاکم ، با سیستم مردسالاری تنیده شده و تو هیچ حوزه ای نیستش که به شکلی ، حقوق زنان رو پایمال نکرده باشه و زنان رو مورد ستم و تحقیر قرار نداده باشه. در رابطه با زنان کارگر جدا از این مسئله عدم تساوی در دستمزد باید به تحقیر جنسیتی ، سوء استفاده جنسی ، الویت دادن به اخراج کارگران زن در زمانی که همانطور که اشاره کردید، در زمان تعدیل نیرو ، حجاب اجباری که خودش مثل زنجیری به دست و پای زنان پیچیده ، به این موارد میشه اشاره کرد. به هر صورت ، زنان کارگر در ایران با موانع و مشکلات بسیاری روبرو هستند که عدم پرداخت دستمزد برابر در مقابل کار برابر فقط یکی از اون هاست. مسئله عدم امنیت شغلی ، بخصوص در شرایط بد اقتصادی که الان در جامعه وجود داره برای زنان کارگر واقعا مشکل بسیار بسیار بزرگی است ، و زنان کارگر همونطور که میدونید همیشه اولین قربانیان اخراج های کارگری هستند. و می بینیم که این رژیم زن ستیز جمهوری اسلامی هم برای مقابله با بیکاری که سراسر جامعه رو فرا گرفته ، هر روز با اختراع یک قانون من در آوردی ، زنان کارگر رو به اردوی بی شمار کار اضافه میکنه. طرح "کاهش ساعات کار زنان" یکی از این طرح های ضد زن کارگر این رژیم هست که سرمایه دارا بتونن با استفاده از چنین قوانینی زمینه اخراج زنان رو آسون تر بکنن . البته این جانیان ، حتی این کار ها رو هم با توجیهات پلید اسلامی خودشون باز به خورد مردم میخواهند بدن ، که گویا نگرانند که زنان به اندازه کافی وقت ندارند که به خانوادهاشون برسند!!! در واقع این توجیه رو برای "طرح کاهش ساعات کار زنان" داشتند، انگار که زن کارگری که تمامی مشغله فکریش تهیه یک لقمه نان است که شب قرار است بر سر سفره خانواده اش ببره ، یا زن کارگری که شب تا صبح از نگرانی اینکه اجاره آخر ماه اطاق حقیری که در اون زندگی میکنه رو چگونه قراره تامین کنه که مجبور نشه تبدیل به "کارتن خواب" توی خیابون بشه آخر ماه ، شب تا صبح رو در بی خوابی می گذرونن ، زن تنها سرپرست خانواری که پول نداره شهریه مدرسه فرزندش رو بده ، و باید فرزندش رو از مدرسه بکشه بیرون ، یا اون زنی که بدنش از شدت کار سخت نظافت در خانه های ثروتمندان پر از درده ، انگار این زن میتونه به این فکر کنه که چطور اوقات به اصطلاح"تفریحش" رو با خانواده اش تنظیم بکنه ! البته فکر میکنم که کمتر کسی هست که فریب این دغلکاری ها رو بخوره و همه بخوبی میدونن که رژیم در همه زمینه ها همیشه سرکوب ها رو با سرکوب زنان شروع کرده و هنوز هم سرکوب رو در جامعه با سرکوب زنان ادامه میده و این حیله ها هم بر همه روشنه.
بله. سئوال بعدی رو در رابطه با عامل اصلی این مسائل، موقعیت فرو دست نشان دادن زنان؛ که سرمایه داری اعلام کردید، ولی ما شاهد این هستیم که تعدادی از فعالان جنبش زنان اعتقاد دارند که مردها و مردسالاری یکی دیگر از عامل ها هست و آماج حملات خودشون قرار می دهندو مردها رو عامل اصلی وضع کنونی زنان قلمداد می کنند؟ به نظر شما این واقعیت داره و یا باز تاکید دارید در رابطه با نظام سرمایه داری؟
بله ، علیرغم اینکه خیلی ها مسئله ستم بر زن رو در واقع یک چیز ابدی در تاریخ بشریت می خوان قلمداد کنند ، ولی واقعا میدونیم که اینطوری نیست ، و ستم بر زن با تاریخ بشر همزاد نبوده و در جریان رشد جوامع بشری با شکل گیری مالکیت خصوصی و تو همین پروسه با تقسیم جامعه به طبقات، زنان هم تحت ستم قرار گرفته و مردسالاری که تنیده شده با جوامع طبقاتی شکل گرفت. از اون زمان تا حالا که در سرتاسر جهان سرمایه داری حاکم شده ، این طبقات استثمارگر حاکم بودند که ستم بر زن رو توجیه و تداومش رو تضمین کردند. بنابراین هر تفکر و جریانی که بکوشه عامل اصلی تبعیض بر زنان رو نه نظم طبقاتی حاکم و در شرایط ما نظم سرمایه داری بطور مشخص ، بلکه امر دیگری جلوه بده ، چه آگاه باشه و چه نباشه ، عملا خاک به چشم زنان پاشیده و دشمن اصلی رو از جلوی چشم اونا دور می کنه و این هم خود کمک بزرگیه به حفظ وضع ظالمانه کنونی که کاملا بر علیه زنان هستش. ما در تشکل خودمان "اتحاد زنان آزادیخواه" ، همواره روی این مساله تاکید کردیم که در حالیکه با تمام وجود بر علیه تمام جلوه های متفاوت مردسالاری باید مبارزه کنیم، اما لحظه ای هم نباید فراموش کنیم که مبارزه ما برای رهائی زنان بدون ، مبارزه برای نابودی کل نظام سرمایه داری امکان پذیر نیست. و اتفاقا در این مبارزه ، کارگران زن و مرد ، دوش به دوش هم در مقابلشون یک دشمن مشترک قرار داره. کسانی که مردها و نه مالکیت خصوصی و نظام سرمایه داری رو عامل اصلی وضع دردناک زنان جا می زنن ، هم عامل اصلی رو از چشم زنان مبارز پنهان می کنن و هم اینکه در جبهه مشترک زنان و مردان ستمدیده که در راه مبارزه برای رهائی دارند قدم میزنند ، شکاف ایجاد می کنن. مردسالاری یک فرهنگ ارتجاعیه که وجود داره ، به همین خاطر هم باید با اون مبارزه کرد ولی بعضی ها مبارزه با مرد رو به جای مبارزه با مرد سالاری قرار میدن.
اینکه مرد سالاری یک واقعیت عینیه ، یک چیز بسیار روشنیه ، و مسئله ای هم هست که ما زنان بطور مشخص در هر لحظه از زندگی مان با اون روبرو هستیم ، اما در حال نباید فراموش کنیم که مرد سالاری خودش معلول هست و نظام طبقاتی و بطور مشخص نظام سرمایه داری علت اصلی بازسازی و تداوم فرهنگ مرد سالاریه که ما وظیفه داریم ضمن مبارزه با فرهنگ مرد سالارانه ، برای از بین بردن علت اصلی اون یعنی نظام سرمایه داری مبارزه کنیم . باید ریشه اون رو خشکوند و جامعه ای رو ساخت که در اون اساسا زمینه ای یا انگیزه ای برای تبعیض وجود نداشته باشه ، که در اون هیچ انسانی به خاطر زن بودنش مورد تبعیض انسان دیگری قرار نگیره . برای چنین مبارزه ای ، ما نیاز داریم که صفوف متحد زنان و مردان مبارز رو تشکیل بدیم. امیدوارم تو این زمینه به اندازه کافی توضیح داده باشم .
مرسی رفیق سارا. راجع به دیدگاه های رایج در جنبش زنان صحبت کردیم ، بحث خیلی خوبی بود ولی تعدادی میگند که رفع تبعیض بین کارگران زن و مرد از طریق تشکل یابی مستقل زنان هست و این را پیشنهاد می کنند، به نظر شما این موضوع امکان پذیر هست؟
ببینید تو این سئوال ، فکر می کنم چون شما از رفع تبعیض بین کارگران زن و مرد صحبت کردید ، پس منطقا منظور از تشکل مستقل ، تشکل مستقل کارگران زن باید باشه
بله
باید تاکید کنم که تجربه مبارزات کارگران چه زن و چه مرد ، نشون داده که واقعا چاره رنجبران وحدت و تشکیلات است. به همین دلیل هم ما مخالف سر سخت هر نوع تفرقه و جدائی در صفوف کارگران هستیم. ببینید، وقتی که بورژوازی دشمن کارگرانه ، و اونا هستند که حقوق کارگران رو پایمال سود جویی های و طمع خودشون می کنن ، چرا باید زن و مرد کارگر رو از هم جدا کرد؟ یک هم چنین پیشنهاد هائی در راستای تشدید همین جدائی ها هستند. اتفاقا اگر نگاه کنیم می بینیم که کارفرما منافعش دقیقا در جدا کردن کارگران از همدیگره. هر چه صفوف کارگران پراکنده تر باشه ، تحمیل قرارداد های اسارت بار تر و سخت تر بر اونا آسون تر می شه. ما حتی اگر به تلاش جمهوری اسلامی برای جدائی انداختن بین زن و مرد توجه کنیم و دقت کنیم می بینیم که چه کسانی از این جدائی و پراکندگی سود می برن. متوجه می شیم که اتفاقا کارگر زن و مرد به تشکیلات واحد نیاز دارن تا قدرت یک پارچه ای رو برای مذاکره بر سر مطالباتشون در مقابل کارفرما قرار بدن و نیروی بیشتری داشته باشند و قوی تر عمل کنند. چرا باید سازمان یابی صنفی کارگران مثلا یک واحد تولیدی ، بر اساس جنسیت از هم جدا باشه؟ جدا از این باید بدونیم که در شرایط سلطه جمهوری اسلامی ، این دیکتاتوری حاکم اساسا هر گونه تشکل کارگری رو زیر ضرب قرار داده و کارگران ما رو کاملا بدون تشکل در پراکندگی کامل قرار داده. در چنین شرایطی برای پیدا کردن راه های سازمان یابی طبقه کارگر باید تلاش کرد و با هر تفکری که بخواد با هر توجیهی ، در تشکل کارگران که وحشیانه هم سرکوب میشن ، اخلال ایجاد بکنه باید با این گرایش مبارزه کرد. ازطرف دیگر هم باید آگاه باشیم که این تفکر که زنان فقط باید برای مسایل خودشون مبارزه بکنن ، هم تفکر بسیار نادرستیه. هر چند که زنان آگاه و مبارز طبیعتاً بیشتر از هر کس دیگری نسبت به مسایل و مشکلات زنان در جامعه حساس هستن و باید هم در رابطه با مسایل جنبش زنان فعال باشن ، ولی باید درک کرد که شرایط بسیار ظالمانه اقتصادی که الان در جامعه ما حاکمه ، وقتی که ثروت جامعه در درست یک مشت جانیان موجود هستش ، میلیون ها زن و مرد کارگر در چنگال فقر و بدبختی اسیرن ، وقتی زن دردمند کارگر در پشت در بیمارستان همسرش رو به خاطر نداشتن هزینه پرداخت بیمارستان از دست میده ، این مصائب واقعا به ما نشون میدند که کل طبقه کارگر ایران، کل مردم تحت ستم ایران، تضادشون با کلیت این نظام خون آشامه ، که باید بدست توانای خود این توده رنجدیده سرنگون بشه. و خوب واضحه که در این مبارزه ، زنان کارگر به خاطر ستم بیشتری که متحمل میشند ، مشخصا دلائل و انگیزه های بیشتری هم برای مبارزه دارند.
شما در صحبت هاتون گفتید و کارگر زن و مرد رو به اتحاد فرا خواندید اما در جامعه ای مردسالار با حاکمیت دیرینه فرهنگ مردسالاری و تبلیغات روزمره جمهوری اسلامی در این زمینه که شاهد رسوخ این تبلیغات و فرهنگ در زوایای گوناگون افکار مردها و بالطبع کارگران مرد هستیم آیا تاکید بر اتحاد زن، زنان کارگر مرد و زن باعث نمی شود که مبارزه با مردسالاری به حاشیه رانده بشه و یا حتی فراموش بشه ؟ این اتحادی که مابین زن و مرد بخواهد بوجود بیاید آن هم زنان و مردان کارگر؟
به نظر ما نه، به هیچ وجه! اتفاقا ما در حالی که باید کارگر زن و مرد رو به اتحاد در مقابل کارفرما ها در واقع تشویق کنیم ، در همان حال باید با هر گونه افکار و رفتار مرد سالاری در میان کارگران مبارزه بکنیم. هر کسی که نگاهی به اطرف خودش و روابط خودش بکنه به راحتی می تونه متوجه جلوه های متفاوت افکار پوسیده مرد سالارانه بشه. زن ها واقعیتی است که از فرهنگ مردسالاری در رنج هستند. اونا به خاطر وجود این فرهنگ تحقیر میشن و ستم های زیادی رو می بینن. اما به این موضوع هم باید توجه کرد که دقیقا به خاطر سلطه طولانی این افکار پوسیده مرد سالاری و باز تولید روزمره اونا، در بستر مناسبات استثمارگرانه حاکم و تبلیغ مداوم این افکار مرد سالاری، این فرهنگ مردسالاری صرفاً مربوط به مردها نمیشه بلکه متاسفانه دامن زنان رو هم گرفته. بنابراین مبارزه با افکار پوسیده مردسالاری مسئله ای نیست که بشود اون رو به فردا موکول کرد و یا صرفا به مبارزه در صفوف فقط مردها محدود نمود. بلکه همواره باید با همه جلوه های اون به مبارزه برخاست و اتفاقا تو همین مبارزه دقیقا در روند این مبارزه به شکل گیری اتحاد زن ومرد کارگر هم کمک خواهد کرد. در جامعه ایران هم فقط مبارزه متحدانه زنان و مردان کارگر هست که به عقیده ما میتونه شرایط رو برای از بین بردن تبعیض و استثمار و نابودی در واقع فرهنگ مرد سالارانه فراهم بکنه.
مرسی رفیق سارا ، در جامعه ای که شما خودتون زندگی میکنید، آیا این اتحاد بین زنان کارگر و مردان کارگر هست؟
بهر صورت ما هم در یک جامعه سرمایه داری داریم زندگی میکنیم، و این نظام سرمایه داری همانطوری که مطرح کردم ، درسته که در کشورهای متروپل ، بر اساس مبارزاتی که وجود داشته زنان از حقوق بیشتری نسبت به کشورهای تحت سلطه برخور دارند، ولی در همین جامعه هم همانطور که گفتم هر چند که این حقوق در قانون رسمیت داره ولی هنوز هم سرمایه داری با جدا کردن و تفرقه انداختن در صفوف کارگران اون ها رو از تشکل یابی خودشون باز میداره ، و این مسئله فقط هم به مسئله جنسیتی در جامعه آمریکا خاتمه پیدا نمی کنه، و در اینجا ، حتی هیات حاکمه سعی میکنه با تفرقه انداختن بین نژاد های مختلف، بین کارگران سیاه پوست و سفید پوست تضاد ایجاد کنه و اونها رو از اتحاد واقعی خودشون منع بکنه. تمام این ها در واقع نمونه ها ، شیوه ها و شگرد هایی هستند که سرمایه داری و امپریالیسم بکار میبره تا بتونه از اتحاد واقعی کارگران اونها رو باز داره.
بله به عنوان سئوال آخر، باید بگم که نزدیک به یک قرنه که از مبارزه ی زنان برای برقراری آزادی و برابری بین زن و مرد داره می گذرد، به نظر شما علت اصلی نرسیدن به رهایی زنان رو چی می بینید و کلا این رهایی چه شاخص هایی رو باید داشته باشه؟
قبل از هر چیز بگذارین بگم که این مبارزاتی که در سالهای طولانی جهت رهائی زنان صورت گرفته ، واقعا بدون شک دستاورد های بی نظیر و غیر قابل انکاری داشته. در نتیجه نباید احساس کرد که چون هنوز به پیروزی نهائی نرسیده ایم ، همین دستاوردهای تا کنون به دست آمده رو نادیده بگیریم. اگر حقوقی رو که زنان همین الان در کشورهای پیشرفته از اون برخوردار هستند رو با اون چیزی که مثلا صد سال پیش داشتند ، مقایسه کنیم ، واقعا تفاوت از زمین تا آسمانه. اما روشنه که هنوز تا رسیدن به رهائی کامل و برابری کامل زن و مرد راه دراز و طولانی ای رو در پیش داریم. اگر ما بیائیم و به شرایط زندگی زنان در دوران انقلاب مشروطیت نگاه کنیم و اون رو با شرایط زندگی و کار زنان در همین جمهوری اسلامی مقایسه کنیم ، علیرغم همه سرکوبگری های این رژیم جنایتکار، علیرغم همه سرکوب هائی که بر زنان ما اعمال کرده، باز هم ما شاهد پیشرفت های بزرگی هستیم. مقایسه مطالبات امروز زنان مبارز ما با زنان دوران مشروطیت ، خودش این رو نشون میده که چه راه دشواری رو این مبارزات طی کردند تا به اینجا رسیدند. منظورم اینه که نباید فراموش کرد که برای رسیدن به آزادی باید مبارزه کرد و این مبارزه هم یک مسئله طولانی هستش. حتی به همین تاریخ معاصر خودمون وقتی ما نگاه کنیم ، ما نمونه مبارزات زنان چریک های فدایی خلق رو در دهه پنجاه ، جلوی چشممون داریم. و تلاشی که این رفقا برای رهایی زنان کارگر و برای پیشرفت مبارزات آزادیخواهانه ما داشتند رو هیچ کسی نمی تونه انکار بکنه. و ما هر چه داریم رو مدیون مبارزات این رفقا هستیم . این مبارزات رفقای چریک زن ، در دهه پنجاه بود که راه مبارزه رو برای ما هموار کرد و نشون داد که زنان هم میتونن در صف مقدم مبارزات قرار داشته باشند. رفقای زن در رهبری و صفوف چریکهای فدایی خلق ، سهم بزرگی در کشاندن توده وسیعی از زنان به میدان مبارزه علیه رژیم شاه داشتند. در واقع ما خود از نزدیک شاهد تاثیرات اون مبارزات بر روی مبارزات زنان بودیم و به کشوندن در واقع بخش بزرگی از زنان به صحنه مبارزه در مقطع سال ۵٧ بودیم.
در رابطه با این سئوال ، هم لازم می دونم تاکید کنم که ما در قرن گذشته انقلابات کارگری بزرگی داشتیم که هر جا این انقلابات به موفقیت رسیدند ،در زمان خودشون شرایط رو برای تحقق مطالبات زنان کاملا هموار کردند و اساسا بخش بزرگی از اونچه که امروز ما از اون برخورداریم ، نتیجه همین انقلابات و مبارزات روزمره کارگران و زنان بوده که خوب تا به پیروزی نهائی نرسه ، مسلما امر رهائی کامل هم نمی تونه به دست بیاد. پس قبل از هر چیز باید کوشید که نظام سرمایه داری که عامل اصلی شرایط نابسامان امروز هست رو از میون بر داریم تا بتوانیم در واقع شاهد رهائی زنان باشیم و این مساله هم بستگی و در واقع وابسته است به انقلابی که همه کارگران ، چه زن و چه مرد ، و همه ستمدیده گان رو به حرکت در بیاره.
رادیو همراه : بله ، خیلی ممنون رفیق سارا، شنونده ای در تماس تلفنی گفتند که شما اعلام کردید جامعه سوسیالیستی، این جامعه سوسیالیستی که شما ازش نام بردید چه نوع جامعه ای هست، و در اونجا زنان به خواسته های خودشون خواهند رسید؟ و برابری خواهند کرد با حقوق مردان؟
ببینید ، بهر صورت این جامعه ای که ، جامعه کنونی رو که در واقع نظام سرمایه داری حاکمه را وقتیکه عامل اصلی همه تبعیض ها و تحقیر ها و در واقع نا برابری های موجود اعلام میکنیم ، در مقابل اون ، بشریت واقعا راه دیگری جز مبارزه برای نابودی این نظام و جایگزینیش با جامعه دیگه ای که از نظر ما جز سوسیالیسم نیست نداره، در اون جامعه سوسیالیستی انسان در واقع زمینه ها و انگیزه ها برای هر گونه تبعیض در جامعه از بین خواهد رفت. بخاطر اینکه در واقع زمینه ای ایجاد نمیشه که یک انسان با استثمار یک انسان دیگه ای ، یک انسان با تبعیض علیه یک انسان دیگه ای ، بتونه سود بیشتری به جیب بزنه. وقتی که شما زمینه های مادی این ستم ها رو در جامعه سوسیالیستی از بین میبرید ، این راهی هست که ریشه اصلی ستم رو خشک میکنه ، و گر نه همانطور که قبلا هم توضیح دادم حتی در جوامع متروپل ، در جوامع اروپایی و آمریکا هنوز ما می بینیم که ستم بر زن کماکان ادامه داره ، هنوز هم تبعیض وجود داره ، هنوز هم زنان در این جا برای دستمزد برابر در مقابل کار برابر مبارزه میکنند. از اینرو چشم انداز سوسیالیسم را تنها راه برای رهایی بشریت از قید همه این ظلم ها و استثمارهای کنونی می بینیم.
سئوال: خیلی ممنون رفیق سارا، به پایان برنامه داریم نزدیک میشیم،و تشکر مجدد میکنم از این که با ما در این مصاحبه همراه بودید، اگر صحبت پایانی دارید بفرمایید.
ممنونم از شما و همه شنوندگان رادیوتون که با حوصله به این برنامه گوش دادند تشکر میکنم . از کسانی که سئوال کردند تشکر میکنم که توجه کردند به این گفتگو و در پایان مایلم تاکید کنم که جمهوری اسلامی در ٣٣ سال گذشته نشون داده که یک رژیم زن ستیز و سرکوبگره که با وحشیگری تمام تلاش کرده که زنان و مردان را از هم جدا بکنه و در صفوف مبارزه مشترک مردم ما بر علیه این نظم ظالمانه حاکم ، شکاف بیندازه ، چه از طریق نقض آشکار حق پوشش، از طریق تحمیل حجاب اجباری و چه از طریق تبعیض و تفکیک جنسیتی در مراکز کار و تحصیل. در هر گوشه و کنار جامعه ، خلاصه به هر طریقی مطالبات و مبارزات زنان رو سرکوب کرده. تجربه نشون داده که ما هیچ راهی برای رسیدن به آزادی جز مبارزه برای سرنگونی این رژیم نداریم و به هیج وجه نباید اسیر تبلیغاتی شد که بین سردمداران جمهوری اسلامی خوب و بد درست می کنن. همه سردمداران جمهوری اسلامی افرادی رذل و جنایتکار هستند و به همین دلیل هم رهائی مردم ما ، رهایی زنان ما ، رهایی کارگران و زحمتکشان ما، رهائی کودکان کار ما ، رهایی کل جامعه ما واقعا وابسته است به نابودی جمهوری اسلامی با همه جناح ها و دسته هاش ، جناح هائی که هر روز از جائی سر در می آورند نابودیشون به دست پرتوان کارگران و زحمتکشان کشور ما امکان پذیره. برای اون روز و در واقع برای رسیدن به جامعه ای که تبعیض ، تحقیر و نابرابری بطور کامل از جامعه رخت بر بنده ، همه ما نیاز داریم که دست در دست هم مبارزه ای متشکل رو سازمان بدیم . به امید رهایی همه مردم جامعه مون.
رادیو همراه : با تشکر از شما رفیق سارا نیکو، امیدوارم که بتونیم در گفتمان ها ، در مصاحبه های آینده هم شما را همراه خود داشته باشیم.
خوشحال میشم و با تشکر مجدد از شما و شنوندگان عزیز ، روز خوبی داشته باشید.
مصاحبه رادیو همراه با سارا نیکو -١٠ دسامبر ٢٠١٢
. پیام فدایی - آذر ماه ١٣٩١