هشتم مارس روز جهانی زن،روزی است که صدای آزادی خواهی ورهایی زنان از چهار گوشه جهان در هم میامیزد وبار دیگر نفرت وانزجار بشریت پیشرو ومعترض را علیه شرایط بردگی زنان به نمایش میگذارد .موقعیت فرودست زنان در جامعه سرمایه داری،هنوز یکی از مظاهر ستم و نابرابری عظیمی است که علیه طبقه کارگر و در خدمت حفظ مناسبات سرمایه داری در سطحی گسترده ووسیع تداوم میابد.تبعیض ونابرابری وستم بر زنان در مناطق وسیعی از جهان در ایران وخاورمیانه ابعاد هولناک،غیر انسانی وباورنکردنی به خود گرفته است.ستمکشی بر زنان هنوز به صورت یکی از ارکان ایدئولوژیک،قانونی وحکومتی در این کشورها اعمال میگردد و توسط امکانات دولتی با تمام توان حراست و پایداری میشود.حصار بردگی واسارت زنان در این کشورها با دیوار بلند ضد انسانی ترین و وحشیانه ترین قوانین،آیین مذهبی وآداب ورسوم عقب مانده کشیده شده است .متاسفانه در جامعه ایران زنان به عنوان جنس دوم که ارتباط جنسی با مردان وایجاد تولید مثل برای آنان،بزرگ کردن فرزندان بعنوان وارث برای طبقه ثروتمند وتربیت وبزرگ کردن فرزندان یعنی درست کردن کارگر برای طبقه سرمایه دار است، دیده میشوند ومعرفی شده اند که میتوان از ایران به عنوان نمونه ای از این نوع جوامع نام برد.در جامعه ای مانند ایران که ۵١%از جمعیت ٧۴ میلیونی آن را زنان تشکیل میدهند از کلیه آزادی ها وشرکت در مسائل های اجتماعی بی وظیفه شده اند ودرموقعیت فرودستی وتحقیر درجامعه نهادینه شده اند این مسائل شامل:آموزش وپرورش،فرهنگی،سیاسی،اقتصادی،اجتماعی،...وایران از این بابت به یکی از برجسته ترین کشورهایی که در دنیا به نماد بیحقوقی وموقعیت بردگی آور زنان جهان معرفی شده است تبدیل شده است.
امروزه در اوایل قرن بیست ویک سهم زنان از بازار کار ایران فقط ١۵%است واین نشان دهنده تبعیض جنسی زنان در جامعه ایران است .حتی با اینکه سهم زنان در بازار کار بسیار محدود است اما باز هم در همین محدودیت نیز جداسازی جنستی درطبقه بندی مشاغل نقش ایفا میکند؛مشاغلی با دست مزدهای پایین،فقدان مهارت،کارهای نیم وقت وموقت وروز مزدی با مزایای پایین عمدتا به زنان اختصاص داده میشود حتی با افزایش وتلاشهای زنان برای تحصیل کردن وموقعیت بالای دانش نتوانسته در این ساختار سنتی تغییری بوجود آورد.
واین نابرابری جنسیتی درتقسیم مشاغل ،نابرابری دردستمزدهارا بدنبال دارد.وضعیت زنان در کردستان ،زنان کردستان که بیشتر ا ز زنان مناطق دیگر تحت ستم قرار گرفته اند کارها ی آنان فقط در رشته های قالی بافی،کشاورزی ،خانه داری،آجرپزی وکارهای سنتی است که ازاستفاده هر گونه بیمه قانون کار خارج هستند کم نیستند زنانی که در مرز کردستان ایران وعراق به ناچار برای سیر کردن شکم خود وفرزندانشان به کار کولبری میپردازند. (زنان که از آپارتاید جنسی قرار میگیرند مجبور به تن فروشی وتجارت سکس میشوند و سبب فراری شدن دختران از منزل میشود وسلامتی آنان را به دلیل گرسنگی،اضطراب وفشار روانی وافسردگی بشدت به خطر میاندازد.انتخاب زنان در زندگی وانتخاب همسر و واژه های قتل ناموسی وتعصب وآمار خودکشی وخود سوزی و... واین موارد در ایران اللخصوص در کردستان روز به روز روبه افزایش است.
رژیم اسلامی درطول حیات خویش همواره مقررات وقوانین ارتجاعی بسیاری علیه حقوق اجتماعی زن وضع نموده است این قوانین براین مبنا استوار است که جنس زن مایه فساد وشرارت است ولذا هرگونه قیدوبند وزنجیری رابر دست وپای زن توجیه میکند جمهوری اسلامی این وضعیت را بصورت قانونی دراورده وتمام انرژی خود را صرف ان میکند.
بنابراین درایرانی که به صورت زندان بزرگی برای زنان درآمده و رژیم گاه وبیگاه با کش وقوس دادن به مسئله حجاب آنرا به وسیله ای برای ایجاد رعب وخفقان تبدیل میکند ،قطعا پرداختن به مسئله زنان ومبارزه برای احقاق حقوق برابر آن ها با مردان امر مهم انسان آزادی خواه وسازمانی ویا حزب سیاسی رادیکال ومتعهدی است که علیه سیستم سرمایه داری اسلامی مبارزه میکند.ازسوی دیگر از زاویه طبقه کارگر نیز وجود چنین وضعی ،تفرقه وپراکندگی در صفوف مبارزاتی وی را تشدید میکند ،توان مبارزاتی کارگران را کاهش میدهد واز همه مهمتر بیحقوقی ومحرومیت فزاینده ای را بر توده های کارگر تحمیل میکند .در عین حال ستمکشی بر زنان کل جامعه را به قهقرا و به انحطاط اخلاقی ومعنوی میکشاند.جنبش زنان ایران در این شرایط فلاکتبار اقتصادی ودر حالی که زنجیر قانون ارزش نیمه مرد قائل شدن برای زنان در کلیه شئون زندگی اجتماعی را بدست وپا دارد همچنان به مبارزه خود ادامه داده است در حالی که با موج دوم سرکوب دولت احمدی نژاد هزاران تن از زنان به اتهام عدم رعایت قوانین اسلامی بازداشت وبه بیدادگاههای جمهوری اسلامی احضار شده اند ،زنان در محیط کار در خانواده ودر کلیه عرصه های زندگی اجتماعی با قوانین زن ستیز رژیم سرمایه داری مذهبی دست وپنجه نرم کردند .به شمار زنان مراجعه کننده به دادسراها در اعتراض به قوانین وموقعیت خفت بار زنان در خانواده افزوده شد.زنان بیشتری علیه قوانین مردسالار عصیان کردند. روی آوری زنان به تحصیلات عالی افزایش پیدا کرده است.در سالی که روبه پایان است زنان به یک پای جنبش رادیکال دانشجویی تبدیل شدند.زنان در کردستان در صف مقدم دفاع از حقوق کودکان وهم سرنوشتان خود قرار گرفتند ودوشادوش طبقه کارگر کردستان آتش جنبش انقلابی کردستان را شعله ور نگاه داشتند. در عرصه مطبوعات و روشنگری نیز تعداد وحجم مقالات،نشریات،وبلاگ ها وسایت هایی که از جانب فعالین جنبش زنان انتشار یافته ویا اداره میشود ورواج آگاهی نسبت به موقعیت زنان در جامعه،در تاریخ مبارزات زنان ایران بی سابقه بوده است .
امروزه در جامعه ایران گستردگی وعمق نابرابری وبی حقوقی زنان و وسعت مطالبات آنان برای رفع این تبعیضات شرایطی را فراهم آورده است که نیروهای مختلف اپوزیسیون قانونی وغیر قانونی هر کدام با طرح گوشه ای از این مطالبات مدعی دفاع از حقوق زنان هستند اما این نیروها بنا به ماهیت طبقاتی خود هرکدام استراتژی سیاسی معینی را در پیشاروی جنبش زنان قرار میدهند.
فمینیسم لیبرال با به انحراف کشاندن توجه زنان از ریشه های ستمکشی زنان نه تنها نظام سرمایه داری را زیر ضرب خارج میکند بلکه با دست گذاشتن در دست فمنیسم اسلامی وبا امید بستن به تعدیل قوانین زن ستیز رژیم اسلامی از طریق تفسیر وقرائت جدید از قرآن وقوانین اسلامی وبا در پیش گرفتن استراتژی اصلاح طلبان حکومتی ورانده شدن آنها از قدرت دولتی است به بارزترین شکل ناکارائی استراژی سیاسی وتاکتیک ها ی آلترناتیو لیبرالی در جنبش زنان را برملا میکند .در میان این گرایشات تنها گرایش سوسیالیستی میتواند پیشروی جنبش زنان را تامین کند وجنبش زنان را از مرحله کنونی عبور دهد و قادر است نیروی عظیم زنان کارگر وزحمتکش را به میدان مبارزه متحدانه بکشاند.جنبش زنان تا زمانی که ظرفیت ها وتحرکات خود را به فعالین ونخبگان محدود سازد نمیتواند جایگاه واقعی وشایسته خود را باز یابد.
ریشه ستمکشی زنان در نظام سرمایه داری نهفته است .که بدون آگاهی به ریشه های ستمکشی زنان ومبارزه برای ریشه کن کردن این ستمکشی زنان قادر نخواهد بود مبارزه موثری علیه فرهنگ مرد سالارانه وقوانین زن ستیز ارتجاع مذهبی را پیش ببرند.وبدون تعرض به مناسبات سرمایه داری جنبش زنان حتی نمی تواند به نا برابری ها ی حقوقی با مردان که ریشه در نابرابری های اقتصادی دارد پایان دهد .شرط پیشروی جنبش زنان توده ای شدن واجتماعی شدن این جنبش است وبرای تبدیل شدن آن باید توده زنان کارگر وزحمتکش را در ابعاد میلیونی به میدان مبارزه آورد وبرای انجام این امر باید بر استقلال اقتصادی زنان وبر خواستها ونیازهای رفاهی زنان تاکید کرد ومسیر تحقق این خواستها را نشان داد.
لیبرالیسم بورژوازی ایران از انجا که حریم مالکیت خصوصی رامقدس میشمارد و استراتژی آسسسسن پیروی از برنامه های نئولیبرالیسم اقتصادی رایج در سطح جهان است نمیتواند خواستهای حقوقی زنان را متحقق سازد.
رهایی زنان امر مسلم وبی چون وچرای طبقه کارگر است .رهایی زنان با پیکار سوسیالیستی طبقه کارگر گره خورده است پیکاری که به همه مصائب دوران ما خاتمه میدهد وجامعه ای نوین ،جامعه ای سوسیالیستی برقرار خواهد ساخت.
حزب کمونیست ایران وسازمان کردستانی آن کومله ،مبارزه پیگیر راه رهایی زنان ،همه زنان را فرا میخواند تا به مبارزه واعتراض طبقه کارگر بپیوندند چرا که ستمکشی زنان در جامعه کنونی در طبقات وتضادهای طبقاتی ودر سلطه سرمایه واستثمار بر زندگی طبقه کارگر ریشه دارد.ما اعلام میداریم که رهایی قطعی زنان فقط در سوسیالیسم ممکن ومیسر است .برای رسیدن به رهایی قطعی زنان باید از هم اکنون مبارزه واعتراض گسترده ای سازمان داده شود مبارزه واعتراضی که توده های کارگر وزحمتکش را بیش از پیش به حقوق واقعی وحیاتی زنان آشنا سازد ونیرو وتوان انقلابی آن را در جهت کسب دستاوردهای هر چه بیشتر ی به حرکت در اورد.
در این روز جهانی ،یاد وخاطره همه جان باختگان ومبارزانی که با جانفشانی وفداکاری پرچم رهایی زنان را همچنان برافراشته نگه داشتند را گرامی میدارم .اعتقاد واطمینان دارم که انقلاب کارگری وجنبش بزرگ تهیدستان ومحرومان در روز رهایی نام ویاد آنان را زنده نگه خواهد داشت.
زنده باد سوسیالیزم
نویسنده: آیلا صادقی
web: www.diba1917.blogfa.com
email: aila.sadeghi@yahoo.com