مبارزات و مقاومت زنان کارگر کره جنوبی در دهه ۱۹۷۰ (سه مورد تاریخی)
کیم میکی یونگ*/ ترجمه هاله صفرزاده
“هنگامی که استبداد سیاسی، سرمایه داری و مردسالاری در هم آمیخته میشوند، فرهنگ سرکوب را ایجاد میکنند.”
زنان کارگر در کره جنوبی زمانی اعتصابات کارگری را آغاز کردند که فعالیت کارگری به شدت سرکوب میشد و این رفتار در تضاد کلی با عدم فعالیت کارگران مرد در دهه هفتاد بود. مبارزات این زنان رادیکال و پیشرو بود و همچنین نقض آشکار فرهنگ پدرسالارانه و علیه هنجارهای جنسیتی سفت و سخت حاکم بر جامعه بود.
گسترش سرمایه داری در مقیاس جهانی و هنجارهای اجتماعی پدرسالاری موجود، تولید منحصر به فرد، تقسیم بین المللی کار و تحرک سرمایه، مفاهیم تجربی برجسته در زندگی زنان در اقتصادهای در حال توسعه هستند، رابطه همزیستی که بین سرمایه داری و مردسالاری وجود دارد سبب شده که زنان در نقش کارگران صنعتی در کره جنوبی با فشار کار زیاد و دستمزد اندک به کار گرفته شوند. تفکیک جنسیتی و جاسازی زنان در زندگی روزمره (در کارگاه، خوابگاه و …) تحقیرآمیز بود. علاوه بر این، رشد سریع شهرنشینی همراه با رکود مناطق روستایی سبب توسعه نامتوازن اقتصادی کره جنوبی شد. صنعت صادرات محور نیاز به نیروی کار ارزان و ماهر زنان داشت. در این شرایط موجی از مهاجرات زنان جوان از روستا به شهرها رخ داد. به طور متوسط نرخ رشد سالانه مهاجرت به مناطق شهری در دهه ۱۹۶۰و ۱۹۷۰ حدود ۲۰ درصد بود . زنان هم که در مناطق روستایی باقی ماندند به کار کشاورزی مشغول بودند. زنان به عنوان خانواده تک نفره به مناطق شهری نقل مکان کرده و اغلب به اقتصاد غیررسمی شهری جذب میشدند. ۴۰٫۱درصد کل جمعیت مهاجر را زنان جوان بین سنین پانزده تا بیست و چهار ساله تشکیل میدادند. بنابراین این زنان بخش عمده و سازنده طبقه پرولتاریا صنعتی در کره جنوبی شدند. این مهاجرات برای والدین این کارگران نیز مفید بود. در یک بررسی از زنان در کارخانه صنعتی دائگو-گومی کره، روشن شد که به طور متوسط ۲۱درصد از کل درآمد کارگران دختر به پدر و مادرشان در مناطق روستایی پرداخت شده است. (کو، ۱۹۸۷).
زندگی و کار این زنان تحت نظام سرمایه داری و مردسالاری تغییر کرد. زن کارگر “دندانه” عمدهای از موتور رشد اقتصادی کره جنوبی بود که در پشت تصویر پر زرق و برق از کره جنوبی سهمش به طور مداوم دست کم گرفته میشد.
نسبت زنان در نیروی کار، به عنوان مثال، از ۲۸٫۷ درصد در سال ۱۹۶۰ به ۳۵٫۲ درصد در سال ۱۹۷۰ و به ۳۶٫۶ درصد در سال ۱۹۸۰ افزایش یافت. این افزایش قابل توجه نیروی کار زنان نشان دهنده اهمیت حیاتی مشارکت کار زنان در اقتصاد کره است. مشارکت نیروی کار زنان در تولید صنعتی، به عنوان مثال، از ۲۱٫۱ درصد در۱۹۶۰، به ۲۷٫۹ درصد در سال ۱۹۷۰ و سپس به ۳۰٫۳ درصد در سال ۱۹۸۰ افزایش یافت. در همان زمان، نسبت زنان درگیر شده در فعالیت های تولید محصولات کشاورزی از ۳۰٫۱ درصد در سال ۱۹۶۰ به ۴۰٫۸ درصد در سال ۱۹۷۰، و سپس به ۴۴٫۲ درصد در سال ۱۹۸۰ افزایش یافت. اما با وجود افزایش قابل توجه در اشتغال زنان ، اکثریت زنان در صنایع جانبی متمرکز شدند و با توجه به تقسیم جنسیتی کار، بیشتر زنان از بخش سرمایه بر حذف شدند.
۴۲٫۲ درصد از کارگران صنایع پوشاک در سال ۱۹۶۰ زن بودند، اما این تعداد به ۶۹٫۱ درصد در سال ۱۹۷۰ و به ۷۶٫۷ درصد در سال ۱۹۸۰رسید. ترکیب جنسیتی شغلی در تولید نشان میدهد که زنان بیشتر در صنایع ریسندگی، بافندگی، فاضلاب، مواد غذایی، تولید کفش لاستیکی، تولید کلاه گیس، و مونتاژ الکترونیک مشغول به کارند. (وزارت کار،۱۹۷۹ ) زنان اقلیت مطلق کارگران در تمام صنایع سرمایه بر صنعتی به جز تولید دارو بود. به عنوان مثال در صنایع تولید ماشین آلات صنعتی، تا به حال کمترین سهم را با ۱٫۱ درصد در سال ۱۹۶۰زنان داشته اند. در سال ۱۹۷۳، کشتی سازی کمترین سهم از زنان کارگر را با ۳٫۱ درصد داشت. منزلت حرفه زنان کارگر در بخش تولید، به طور قابل توجهی پایین تر از کارگران مرد بود.
با وجود سهم قابل توجه زنان کارگر در رشد اقتصادی کره، پاداش اقتصادی آنها در مقایسه با کارگران مرد بسیار اندک بود. به عنوان مثال، با سطح آموزشی برابر، زنان کارگران در تولید حدود ۵۶ درصد دستمزد همتایان مرد را خود در سال ۱۹۷۸ دریافت میکردند که در مقایسه با دیگر کشورهای تازه صنعتی شده آسیا مانند سنگاپور و هنگ کنگ، تفاوت دستمزد بین زنان و مردان در کره جنوبی بالاترین است. این تبعیض شغلی به زنان کارگر فرصت کمتری در سطح مدیریتی میدهد. تعداد کمی از زنان در کارگاه در پست های مدیریتی و سرکارگری قرار گرفته اند . صاحبان کارخانه ها معتقد بودند که چهره مرد پدرسالار برای این مشاغل مناسبتر است. علاوه بر این، در سال ۱۹۸۴، زنان به طور متوسط ۲۴۵ ساعت در ماه و مردان ۲۴۱ ساعت کار می کردند.
مشارکت زنان کره جنوبی در اعتصاب های کارگری کلیشه و تصورات قالبی از “زنان مطیع آسیایی” را در هم شکست. زنان کارگر در کره به عنوان بخشی از جنبش اتحادیهای شده است. در دهه ۱۹۷۰، در طول بحران سیاسی کره جنوبی، کارگران نساجی زن کره جنوبی در مرکز تظاهرات کارگری قرار داشتند. مطالعات زیادی در مورد مبارزات و علل پیوستن زنان کارگر کره جنوبی به جنبش کارگری انجام شده است. برخی از این مطالعات به طور خاص نشان میدهند که مقاومت منفعل یک هنجار غالب در میان زنان آسیای جنوب شرقی است. در این تحقیقات آمده که کارگران زن به دلیل پراکندگی کارخانه ها در مناطق روستایی، نفوذ یک ساختار خانواده پدرسالار و دولت سرکوبگر غیر فعال میباشند.
“مقاومت زنان کارگر آسیایی در مقابل مدیریت پدرسالار صاف و ساده اما منفعل است. زنان کارگر در غیاب سرپرستان مرد آنان را مسخره کرده و ادای آنها را در میآورند در حالی که در حضورشان به آنها احترام میگذارند. این انفعال طبیعی نیست و انجام آن نیاز به خودسرکوبی دارد.” بوز و آکوستا بلن (۱۹۹۵) همچنین برای مقاومت منفعل زنان چنین استدلال میکنند: “بقای زنان به خودی خود یک عمل مقاومتی است.” اما مقاومت و مشارکت زنان کره جنوبی در مبارزات دهه ۱۹۷۰ و بعد از آن خلاف این مساله را ثابت کرد.
به منظور درک یک تصویر کلی از زنان، به طور خلاصه سه اعتصاب را که در دهه ۱۹۷۰رخ داده است، به عنوان نمونه مطرح میکنیم. در جدول زیر اعتصابات کارگری در کره در طول دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰آمده است. در هر سه این اعتصابات بیش از هزار کارگر مشارکت داشتند و اکثریت مطلق مهاجمان درگیر زن بودند. این اعتصابات “سنگ بنای جنبش کارگری کره ای” شدند.
این سه مورد به دلیل اهمیت آنها برای جنبش کارگری کره انتخاب شده اند و در هر یک، آیتم هایی مانند تقسیم جنسیتی کار، تبعیض علیه زنان، شیوه های مدیریت مردسالارانه و یک رژیم سرکوبگر کار به چالش کشیده شده اند. این عوامل نشان میدهند که اعتصابات کارگری سیاسی و اغلب ضددیکتاتوری هستند. به دلیل سانسور شدید دولتی، منابع این اطلاعات و حوادث روایات شخصی زنان کارگر و نوشته های زیرزمینی آنان است. *
اعتراض بازار صلح (۱۹۷۰)
صنایع پوشاک کونجی در سال ۱۹۶۱ در سئول تاسیس شد و تا سال۱۹۷۰ در چند صد کارگاه کوچک در مرکزی به نام “بازار صلح”، حدود ۲۰هزار کارگر استخدام شده بودند و این مغازه های کوچک ۷۰ درصد از پوشاک داخلی را عرضه میکردند. بسیاری از مفاد قانون کار ملی برای کارگران بازار صلح قابل اجرا نبود چرا که بسیاری از مغازه ها کوچک به طور متوسط کمتر از ۱۶ کارگر داشتند. تشکیل اتحادیه از چند صد کارگاه کوچک تحت یک اتحادیه واحد بسیار دور از ذهن تلقی میشد. نبود اتحادیه کارگری و تقسیم جنسیتی کار در کارگاه ها، شرایط کار را برای زنان جوان کارگر بسیار دشوار کرده بود. اکثریت مطلق تولیدکنندگان پوشاک بازار صلح زنان جوان بودند بین سنین دوازده تا بیست و چهار سال همراه با یک بخش کوچکی از کارگران مرد. بسیاری از برشکاران مرد بودند، در حالی که بقیه کارها مثل دوخت،اتو، بسته بندی و … به عهده زنان بود. با این وجود زنان کمتر از نصف دستمزد مردان را دریافت میکردند.
شرایط کار در بازار صلح غیرانسانی بود. مالکان به منظور به حداکثر رساندن فضای کاری، هر اتاق را به محفظه هایی در دو طبقه تقسیم کرده بودند، در نتیجه، کارگران مجبور به کار در محفظه کوچک با ارتفاع ۳ فوت بودند. به دلیل این ساختار ساختمان به نام “اتاق زیرشیروانی” یا “خانه زنبور”خوانده میشد. در سراسر روز کاری ۱۳-۱۶ ساعته، کارگران نمیتوانستند بایستند. نور کم و نبود تهویه محیط کار را خطرناک کرده بود. کارگران به طور مداوم در معرض بوهای شیمیایی سمی بودند که از پشته منسوجات برمیخاست. انواع بیماری های مرتبط با کار در میان کارگران شایع بود، سل، سوءهاضمه، تنش های عصبی و … کارگران به دلیل ترس از اخراج شکایت نمیکردند.
خودسوزی یک کارگرجوان در ماه نوامبر ۱۹۷۰جرقه اعتصابها شد. او درحالی که خود را به آتش کشید، فریاد میزد:”کارگران هم انسان هستند!”
او پس از آنکه بارها و بارها به شرایط کاری غیرانسانی در این بازار اعتراض کرده بود، دست به این عمل خشونت بار زد. این حادثه تکان دهنده افکار عمومی را متاثر ساخت و زنان آگاه، دانشجویان و جنبش کارگری اعتراضات وسیعی را سازمان دادند. اتحادیه کارگری چرخ خیاطی (Chonggye) پس از خودکشی این کارگر تشکیل شد و دولت در همان ماه آن را به رسمیت شناخت. تظاهرات کارگران در بازار صلح در درجه اول زندگی زنان کارگر در مرکز پوشاک را آشکار کرد که در پشت تصویر زیبایی از رشد ملی پنهان شده بود.
اعتصابات نساجی دونگ ایل (۱۹۷۶-۱۹۸۰)
در سال ۱۹۸۰، حدود۲۵۰ مرد و ۱۱۰۰ زن در نساجی دونگ ایل به کار گرفته شده بودند. دونگ ایل یکی از پیشگامان صادرات نساجی کره دهه ۱۹۵۰ بود. تولید اصلی آن نخ است.
اعتراضات زنان کارگر این شرکت نیز مشابه کارگران بازار صلح بود. دونگ ایل تقسیم جنسیتی دقیقی در کارگاه برقرار کرده بود. کارگران به دو گروه تقسیم میشدند: کارگران مرد دارای تحصیلات عالی و با دستمزد خوب و کارگران زن کمتر آموزش دیده با درآمد کم. زنان مجبور به کار در سه شیفت بودند و همتایان مردشان در دو شیفت کار میکردند. فرصت های ارتقاء به کارگران مرد داده میشد، در حالی که زنان نه تنها امکان ارتقای شغلی نداشتند، بلکه مورد ضرب و شتم و آزار کلامی سرپرستان مرد کارگاه قرار میگرفتند. در سال ۱۹۷۲، در انتخابات هیات مدیره اتحادیه اعضای زن اتحادیه به یکی از کاندیداهای زن رای دادند. زیرا معتقد بودند که مردان عضو هیات مدیره هرگز به نیازهای اکثریت زنان توجهی نداشتند. بعد از این تغییر، مدیریت دونگ ایل برای مقابله با اتحادیه از پذیرش زنان برابر با مردان خوداری کرد و تقسیم بندی جنسیتی در مدیریت اتحادیه محیط خصمانه ای را بوجود آورد.
انتخابات دیگری در سال ۱۹۷۶ برگزار شد، مدیریت با متوسل به تاکتیک های مختلف سعی در ممانعت از رای آوردن زنان کارگر داشت و علاوه بر خرید آرا و تهدید، مدیریت از خشونت نیز علیه زنان عضو در روز انتخابات استفاده کرد و آنان را مورد ضرب و شتم نیز قرار داد. مدیریت به منظور جلوگیری از رای دادن ساکنان خوابگاه کارخانه درهای آن را با میخ بست و آب و برق خوابگاه را قطع کرد. برخی از زنان با لگد درب خوابگاه را بازکردند، در حالی که دیگران شروع به پریدن از ساختمان چهار طبقه کردند. در این زمان، کارگران دست به اعتصاب زدند. اما بعد از دستگیری چند تن از اعضا، اعتصاب غذا در مقیاس بزرگ شروع شد. پس از سه روز درگیری بین پلیس ضدشورش و اعتصاب غذاکنندگان، پلیس ضدشورش به طور کامل مسلح برای متفرق کردن کارگران در کارخانه مستقر شد. با شروع پیشروی پلیس یکی از زنان فریاد زد: “آنها ما را لمس نخواهند اگر ما خودمان را عریان کنیم.” آنها شروع به عریان شدن کردند. این یک اقدام خودجوش اما بی فایده بود. پلیس ضدشورش و کارگران مرد کارخانه دور زنان نیمه برهنه و از لحاظ جسمی ضعیف شده حلقه زدند. در طی این سرکوب خشونت آمیز، در مجموع بیست و هفت زن کارگر به اتهام ایجاد اغتشاش عمومی دستگیر و زندانی شدند. پنجاه زن دچار شوک شدند و بیش از هفتاد نفر زخمی شدند که چهارده نفرشان با توجه به آسیب های جدی در بیمارستان بستری شدند. دو نفر نیز به دلیل شوک روانی شدید در بخش روانی بستری شدند. با توجه به شرایط مصالحه بین مدیریت و اتحادیه دست نیافتنی بود.
اتحادیه ملی کارگران نساجی (NTWU) حاضر به میانجیگری شد اما دونگ ایل، اتحادیه نساجی را به عنوان “مزاحم” معرفی کرد. زنان کارگر به مقاومت خود ادامه دادند و اعتصاب خود را از کارخانه به مکان های عمومی دیگر کشاندند؛ در اقدامی یک برنامه رادیویی که جشن ملی روز کارگر را پوشش میداد، قطع کردند و در یک کلیسای کاتولیک واقع در قلب مرکز شهر سئول اعتصاب غذا کردند. آنها همچنان برای آزادی رهبران اتحادیه زندانی شان در مکانهای مختلف عمومی و کارگری تجمع میکردند. این مبارزه در سال ۱۹۸۰ با ظهور دیکتاتوری نظامی جدید به پایان رسید.
اعتصاب در کارخانه Y.H. (1979)
Y.H صادرات کلاه گیس را با ۱۰ کارگر در سال ۱۹۶۶ آغاز کرد و در سال ۱۹۷۰تعداد کارگرانش به ۴۰۰۰ نفر افزایش یافت. در اواسط دهه ۷۰ با توجه به کاهش تقاضای ایالات متحده، به عنوان راهی برای حفظ سطح سود، دست به اخراج گسترده کارگران زد. در سال ۱۹۷۸، زنان اتحادیه برای انتخابات دیگری آماده میشدند، یک گروه از مردان ضداتحادیه با سطل پر از مدفوع انسان به دفتر اتحادیه نساجی دونگ ایل حمله کردند و محتویات سطل ها را بر سر زنان ریختند. مزاحمان مرد فریاد میزدند: “این چیزی است که شما سزاوار آنید.” زنان درحالی که گریه میکردند و فریاد میزدند پراکنده شدند. پلیس دخالتی نکردند. در مقابل درخواست اعضای اتحادیه برای جلوگیری از حمله، پاسخ پلیس این بود: “خفه شو، ماده سگ. ما همین اطراف منتظر خواهیم ماند.”(کیم-پارک، ۱۹۹۸: ۱۲-۱۳)
در سال ۱۹۷۹، این شرکت اعلام کرد که کارخانه را تعطیل کرده است. این تعطیلی نه تنها به معنای از دست دادن معیشت برای زنان کارگر، همچنین محرومیت پدر ، مادر، خواهر و برادران کارگران در روستاهای زادگاهشان بود که تا حدی وابسته به حمایت مالی زنان بودند. کارگران اخراجی زمانی که دریافتند مدیریت با استفاده از پیمانکاران فرعی فعالیت کارخانه را ادامه میدهد، خشمگین شدند.
در ماه آوریل سال ۱۹۷۹، اتحادیه خواستار عادی سازی عملیات کارخانه و راه اندازی اعتصاب و تحصن شد. با وجود تلاشهای مکرر کارگران برای به دست آوردن جبران قانونی (دریافت حق سنوات و بیمه بیکاری)، هیچ یک از ادارات دولتی یا اتحادیه ملی کارگران نساجی کمکی به کارگران نکردند. با ادامه اعتصاب مدیریت اقدام به قطع آب و برق خوابگاه کارخانه در ۶ اوت، سال ۱۹۷۹کرد. پس از آن اعتصاب از کارخانه به سالن اجتماعات ملی حزب مخالف منتقل شد. این حرکت به منظور جلب حمایت عمومی طراحی شده بود.
در نتیجه، اعتصاب کارگری Y.H. به صدر اخبار ملی تبدیل شد و واکنش همدلانه مردم را به خود جلب کرد. دو روز بعد از تغییر محل اعتصاب، صدها نفر از پلیس ضدشورش به آنان حمله کردند و همه را دستگیر کردند. صحنه حمله پلیس به “یک میدان جنگ.” تشبیه میشد. در این سرکوب یک زن کارگر کشته و بسیاری مجروح شدند.
****************
مصاحبه با دبیر بین المللی کنفدراسیون شورای کارگران کره جنوبی (کی تی یو سی) خانم میک یونگ یو
دستگیری، زندان و بیکاری مبارزان کارگری کره به یک امر روزمره تبدیل شده است و بهای مبارزه بسیار بالا است اما مبارزین حاضر به پرداخت این بها هستند چون میدانند که افق روبروی آنها بسیار روشن است. دستاورد مبارزات آنان عقب نشینی دولت در بسیاری از زمینه ها و پیشروی بسیار ملموس جنبش کارگری و به خصوص زنان کره است.
کانون مدافعان حقوق کارگر در دی ماه امسال و از طریق ایمیل چند سوال با میک یونگ یو، دبیر بین المللی کنفدراسیون شورای کارگران کره جنوبی مطرح کرد. این مصاحبه کوتاه از آن جهت مهم است که مسایل مبارزات جنبش کارگری کره جنوبی را از زبان مسئولین این جنبش بشنویم، جنبشی که به تعبیری مرکز فعالیتهای پیشروی کارگری در جهان است. میک یونگ به خاطر کمپینهای بسیار سریع، فراگیر و به موقع شناخته شده است و در تمامی عرصه های کارگری از جمله همکاری با اعتصابیون، تشکیل صندوق اعتصاب، آزادی و بازگشت به کار فعالین کارگری بسیار پر کار است. در کنفرانسهای بین المللی به عنوان نماینده کنفدراسیون شوراهای کارگری کره جنوبی شرکت میکند. نقش آموزش را بسیار مهم میداند و رسانه های اجتماعی مانند فیسبوک و کار چهره به چهره با کارگران را برای سازماندهی موثر میداند و از همه مهمتر نقش کمیته های زنان و جذب زنان جوان به جنبش کارگری را برای جنبش کارگری حیاتی میداند.
***
• در طول اعتصاب و یا شورش خودجوش (وایلد کت) چگونه از اعضای خود که بازداشت میشوند حمایت میکنید؟
جواب: در بسیاری از موارد اتحادیه مقداری از حق عضویت خود را به عنوان “صندوق اعتصاب” اختصاص میدهد. در مورد دستگیری یا اخراج اعضای اتحادیه به دلیل اعتصاب، اتحادیه هزینه زندگی خانواده ی زندانی با توجه به شرایط جامعه کره به علاوه هزینه های اضافی برای زندانی را تامین میکند. اتحادیه همچنین حمایتهای قانونی (مانند وکیل و کارهای دادگاه) را نیز فراهم میکند.
• از چه مکانیسمهایی برای اعمال فشار بیشتر به کارفرما یا دولت برای آزادی آنها و بازگشت به کار اعضای اخراجی استفاده میکنید؟
جواب: ما کمپینهایی را برای افزایش آگاهی عدم مشروعیت بازداشتها / یا بی عدالتی در حق دستگیرشدگان سازماندهی میکنیم که شامل سازماندهی تظاهرات، کنفرانس مطبوعاتی و غیره میباشد. ما همچنین دادخواستهایی را نوشته و برای قضات ارسال میکنیم. ما تقاضای بازگشت کارگران اخراجی را در فهرست خواستهایمان در مذاکرات با کارفرما (چانه زنی جمعی) قرار میدهیم. ما به جنبشهای اجتماعی گسترده تر و گروههای اجتماعی فراخوان میدهیم و آنها را برای حمایت از کارگران اخراجی بسیج میکنیم.
• اگر آنها کار خود را از دست بدهند چه کار میکنید؟
جواب: خب. .. همراه با دیگر همکاران عضو اتحادیه برای بازگشت به کار مبارزه میکنیم.
• با توجه به اینکه زنان کارگر ایران نیز هنوز با مردسالاری درگیر هستند، میخواهیم بدانیم که تجربه شما در کره چیست ؟ از چه مکانیسمی برای تشویق کردن زنان جوان استفاده میکنید که به جنبش مبارزات کارگری بپیوندند ؟
جواب: کره نیز هنوز مردسالار است و این در مورد جنبش اتحادیه ای صدق میکند. ما در سطح کنفدراسیون”کمیته زنان” داریم که به هم وابسته هستند و فعالیت میکنند. کمیته سازماندهی فعالیتهای مختلف مربوط به مسئله زنان یکی از اولویتهای در دستور کار جنبش اتحادیه ای میداند - در آموزشهای کارگری زنان معیارمان بر اساس مفاهیم زنگرایانه (فمینیسم ) است و این اندیشه را بسط میدهیم که آموزش رهبری به زنان، ایجاد تشکل زنان کارگر و … اساسی است.
• چگونه شما میتوانید زنان را در بخشهای کار غیررسمی و موقت سازماندهی کنید؟
حدود ۵۰درصد از جمعیت فعال کار در کره در شغلهای غیررسمی کار میکنند که تحت پوشش بیمه های تامین اجتماعی نیستند و این نوع کارها در بخشهای مختلف اقتصاد است و ما میتوانیم آن کارگران را در هر بخشی ببینیم، آنها را پیدا کنیم و سازماندهی کنیم. کارگران غیر رسمی هدف اصلی کمپین سازماندهی ما هستند و تقریبا بخش اصلی این بخش از اقتصاد را زنان تشکیل میدهند. در ده سال گذشته ما با موفقیت توانستیم کارگران نظافتچی در دانشگاه، نهادهای عمومی شهری، آشپزهای رستورانهای مدارس، کارکنان مراقبتهای اجتماعی یا سازمانی که مشغول به کار در بیمارستانها ، و غیره هستند، را سازماندهی کنیم. ما آنها را از طریق کمپین افزایش حداقل دستمزد و مسائل دیگر مربوط به کار سازماندهی میکنیم.
!- farsi ->
****************
سازماندهی و پیکار علیه استثمار و تبعیض
تجربه زنان کارگر کره جنوبی
مقدمه
مبارزه زنان برای دستیابی به حقوق اولیه و انسانی چنان با زندگی روزمره آنان در هم آمیخته است که به سختی میتوان مرزی میان مبارزه و زندگی آنان مشخص کرد. در سراسر دنیا، زنان مجبورند از یک سو با استثمار شدید در محیط کار مقابله کنند و از سوی دیگر باید در جامعه و خانواده تحت عنوان زن با محدودیتهای بیشماری که با آن روبرو هستند، مقابله کنند و در ابعاد مختلف به مبارزه بپردازند و حتا در عرصه مبارزاتی نیز مجبورند کلیشههای مردسالارانه را در هم بشکنند و تواناییهای خود را به اثبات برسانند. در این مسیر زنان سر ایستادن ندارند و به رغم تمام دشواریها لحظهای از تلاش دست برنداشته و نخواهند داشت. تجربیات زنان در نقاط مختلف جهان گواه این مدعاست. در این مختصر مروری خواهیم داشت به تلاشهای زنان کارگر در کره جنوبی. زنانی که تلاششان در چهار دهه اخیر دستآوردهای بسیاری برای آنان به ارمغان آورده است. تغییرات سریع و پیچیده تکنولوژی در جامعه کره و در ادامه آن، موفقیت جنبش کارگری کره در این دوره را باید مدیون فعالیت زنان کارگری دانست که در همه جبههها در حال نبرد هستند.
کره جنوبی به عنوان الگویی برای توسعه معرفی میشود: "غول اقتصادی آسیای جنوب شرقی"، کشوری عقبمانده که تحت نظام سرمایهداری با جهشی بزرگ پیشرفتهای زیادی داشته و به قطب صنعتی تبدیل شده است. بسیاری از کالاهای الکترونیکی و لوازم خانگی و اتومبیل، ساخت کشور کره است. چنین رشد سریع صنعتی شتابانی که سود سرشاری را نصیب سرمایههای خارجی کرده است، بدون نیروی کار ارزان و استثمار شدید امکانپذیر نیست. زنان به عنوان نیمی از جامعه کره بخش بزرگی از این نیروی کار ارزان را در اختیار سرمایهداران قرار میدهند. زنانی که تا آن زمان از کمترین حق و حقوق برخوردار بودند.
شدت استثمار و بی حقوقی همواره اعتراضات شدیدی را به دنبال دارد. پس لازم بود در کنار تغییرات صنعتی و اقتصادی، اصول "دموکراسی و فضای باز دموکراتیک سرمایهداری" در کشور حاکم شود. تغییرات و رفرمهای بسیاری از طرف حکومت کره جنوبی ایجاد شد و به لحاظ قانونی، زنان کره جنوبی در برخی عرصهها به برابریهای جنسیتی دست یافتند. 1 اما به رغم این تغییرات، رویای جامعهی صنعتی دموکراتیک برای زنان چیزی جز فشار و استثمار مضاعف را به ارمغان نیاورد. در این میان زنان کارگر کره از شرایط پیش آمده به خوبی استفاده کرده و تشکلهای خود را بوجود آوردند. تلاشها، مقاومتها و مبارزات زنان کره جنوبی برای دستیابی به حقوق واقعیشان نشان میدهد که تغییر بنیادین شرایط زنان نیاز به مبارزات بی وقفه دارد.
جنبش زنان کارگر کره، سرمایه و فرهنگ مردسالارانه را به چالش کشیده و توانسته است فرهنگ مبارزاتی جامعه کره جنوبی را تغییر دهد. زنانی که تا دو دهه پیش بخشی از مایملک مردان به حساب میآمدند امروز خودشان توانستهاند به رهبران مبارزات کارگری تبدیل شوند و در مبارزات معلمان کره و دیگر بخشها تاثیر به سزایی داشته باشند. حتی نهادهای مستقل زنان کارگر در آسیا که خارج از محیط آکادمیک و دانشگاهی، به امر سازماندهی واقعی جنبش زنان مشغولند، از تجربه مبارزات زنان کره استفاده میکنند، مانند "شبکه زنان کارگر آسیا" 2که از این مبارزات بسیار آموخته است و آن را به کار میبرد. در این مجموعه نگاهی خواهیم داشت به روند این تغییرات در زندگی زنان کره جنوبی و مبارزات آنان را به خصوص در جنبش کارگری و تا آنجایی که اسناد اجازه میدهد، مورد موشکافی و بررسی بیشتر قرار میدهیم.
***
کره یکی از عقبماندهترین کشورهای آسیا بدون منابع طبیعی و انرژی است که در سالهای خاتمه جنگ جهانی دوم و ظرف کمتر از یک ساعت مذاکره بین شوروی و امریکا به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شد و پس از جنگ کره (1950تا 53) این تقسیمبندی باقی ماند. هنوز هم کره جنوبی مهمترین پایگاه نظامی امریکا در منطقه خاورمیانه است.
بعد از جنگ، سرمایهگذاری امریکا و سایر کشورهای سرمایهداری در کره جنوبی آغاز شد. کمکهایی تحت نام سازمان ملل (یعنی امریکا) از سال 1953 به کره آغاز شد که گاه تا یک سوم بودجه خود کشور کره بوده است. این کمکها تا سال 1998 ادامه داشت. 3 شرکتهای بزرگ صنعتی یکی پس از دیگری تاسیس میشدند. غولهای بزرگی نظیر سامسونگ، ال جی، هیوندا و .... شروع به کار کردند. تولید انواع کالاها به منظور صادرات به شدت گسترش مییافت. کارخانجات کره برای تولید بیشتر نیاز به کارگر داشتند و زنان به بازار کار روانه شدند. هر چند شرکتها بیشتر زنان مجرد را به استخدام در آوردند. برای سالهای طولانی مطابق با سنن کنفسیوسی خانه نشینی زنان در کره جنوبی امری طبیعی و عادی به شمار میرفت. ضرب المثل "مردها محترمند و زنها مورد تمسخر" نوع نگاه به زنان را به خوبی نشان میدهد. این سنت که وظیفه زن خدمت به مرد، به دنیا آوردن و تربیت کودک است، آن چنان ریشهدار بود که اشتغال زنان امری موقت محسوب شده و زنان مجرد شاغل به محض ازدواج به طور اتوماتیک از کار اخراج میشدند. 4
از سال 1948 تا سال 1987 دیکتاتوریهای نظامی بر کشور حاکم بود. از این سال مبارزات دانشجویی و مردمی در کشور اوج گرفت. در سال 1987 به واسطه تداوم این مبارزات، مردم توانستند با برگزاری انتخابات بخشی از خواستههایشان را به حاکمان تحمیل و نظامیان را مجبور به کنارهگیری نمایند و فضای دموکراتیک نسبی در کشور حاکم شد.
در این راستا نیاز به قوانین حس میشد. پس از سرنگونی رژیم پدرسالار شاهنشاهی و تاسیس حکومت جمهوری در سال 1948، در قانون اساسی کره برابری مردان و زنان در زمین اشتغال و آموزش به رسمیت شناخته شد، اما فرهنگ پدرسالاری همچنان در همه ارکان جامعه حاکم بود و شرایط زنان تغییر چندانی نکرد. قوانین خانواده بر اساس آموزشهای مردسالارانه سنت کنفوسیوس در تمامی عرصههای زندگی خصوصی دست مردان را برای هر نوع خشونت و اذیت و آزار باز گذاشته بود. از جمله قوانین مربوط به ازدواج، طلاق، حق حضانت فرزندان و ارثیه. 5مطابق با قانون اساسی کره (1954) قانونی که به قانون هوجو (HOJU Law) معروف است مردان سرپرست خانه محسوب میشدند و بعد از مرگ پدر، پسر بزرگ سرپرستی خانواده را به عهده میگرفت. دختر خانواده با ازدواج نام فامیلاش حذف شده و به نام شوهر خود خوانده میشد. مبارزات زنان برای به رسمیت شناختن حقوق شهروندیشان در دهه 60 میلادی آغاز شد و تحت تاثیر این مبارزات در سال 1983 قانون بوجو لغو شد.6
دهه هفتاد میلادی، قشر بزرگی از زنان در کارخانهها شروع به کار کردند. بسیاری از این زنان برای اولین بار بود که خارج از خانه کار میکردند. این زنان همزمان برای به رسمیت شناختن حقوقشان، باید هم با جامعه سنتی در خانه و هم با همکاران مرد و مدیریت مردانه در محیط کار مبارزه میکردند. آنها با مردانی طرف بودند که زن را تنها در مجموعه "خانواده" به رسمیت میشناختند. زنانی که جامعه استبدادی - مردسالارانه دوران جنگ سرد، آنان را به عنوان مادر و سرباز میشناخت. این نیروهای کار جدید با دستمزدهای کم به کار گرفته میشدند، از حمایتهای قانونی بیبهره بودند، میزان بیکاری در میان آنان بیشتر از مردان بود. حقوق زنان تا سال 80 نصف حقوق مردان بود. هنوز هم فقط 45درصد زنان در کره کار میکنند، در صورتی که 70 درصد مردان در محیط کار حضور دارند. 7 برای کاهش تبعات این استثمار شدید، ضروری بود که رفرمهایی انجام شود. برخی از اصلاحات قانونی و رفرمهای حکومتی در زمینه مسایل زنان عبارتند از:
25 مرکز همیاری زنان تاسیس شد.
در سال 80 قانون دستمزد تغییر کرد.
در سال 1997 زنان توانستند در انتخابات سیاسی شرکت کنند.
در سال 1999 قانون جلوگیری از تبعیض جنسی در محیط کار تصویب شد. اما هنوز هم کره از لحاظ برابری زن و مرد در ردیف 61 جهان قرار دارد. تا سال 2000 تنها 5. 9 درصد زنان در پارلمان حضور داشتند. 8
در دوران اخیر زنان حق گرفتن بخشی از حقوق بازنشستگی همسران خود را پیدا کردهاند آن هم مشروط به این است که پنج سال از ازدواج آنها گذشته باشد. زنان میتوانند تقاضای بیمه کنند و برای حق زایمان در بیمارستان کارت بگیرند. در محیطهای کار، کودکستان دایر و پرداخت حقوق نگه داری از کودکان به رسمیت شناخته شده است.
دولت کنوانسیون مربوط به پرداخت دستمزد دوران زایمان سازمان جهانی کار را امضا کرده است. 9
در حال حاضر دولت كره جنوبی در حال تدوین پیشنویس قانونی برای اولویت دادن به زنان كارآفرین در برنامههای حمایت از بنگاههای كوچك و متوسط است. براساس این قانون، برنامههای مختلفی شامل حمایتهای مالی و غیرمالی برای تشویق زنان كارآفرین جهت تاسیس بنگاههای كوچك و متوسط پیشبینی شده است.10
بهرغم این اصلاحات در گزارش شکاف جهانی جنسیتی سال 2013 که به سنجش شکاف اقتصادی، سیاسی، آموزشی و معیارهای سلامتمحور میان زنان و مردان میپردازد، کره جنوبی در رده 111 و پایینتر از ژاپن (با رتبه ) 105 قرار دارد. کره جنوبی در سال 2006 از نظر رتبه جایگاه بهتری داشت و در جایگاه 92 قرار داشت.11
قطبهای صنعتی زیادی در این سالها در نقاط مختلف کره جنوبی ایجاد شده است که نیروی کار بسیاری را به خود جذب کرده است. یکی از این قطبهای صنعتی در پوسان قرار دارد که در سال 2008 از صادرات کالاهای این منطقه، فقط 29میلیارد دلار سود نصیب شرکتها شده است. واحدهای صنعتی بزرگ به عنوان "کلان مجتمع"ها معروفند و تقریبا همه موسسههای کوچک و متوسط وابسته به آن هستند. زیرا بخشهای مختلفی را شامل میشوند، بخشهایی که بعضا برای زندگی کارگرانشان بوجود آمدهاند. پارک جی سونگ، پژوهشگر"بنیاد کار کره" (Korean Labor Institute) ** در این باره چنین میگوید:
«در کره جنوبی شما در یک زایشگاه متعلق به یک "کلان مجتمع" به دنیا میآیید، به مدرسه یک "کلان مجتمع" میروید، از یک "کلان مجتمع" حقوق میگیرید، در آپارتمان یک "کلان مجتمع" سکونت دارید، کارت اعتباری "کلان مجتمع" را دارید و حتی تفریحات و خریدهایتان توسط یک "کلان مجتمع" تامین میشوند».
از معروفترین این کلان مجتمعها میتوان به سامسونگ و ال جی اشاره کرد. سامسونگ در گسترهی وسیعی مشغول فعالیت است، از کشتی سازی تا [مراکز] هستهای، از صنایع سنگین تا ساخت و ساز، از پارکهای تفریحات تا تسلیحات، از صنایع الکترونیکی تا توزیع گسترده و خرد مانند نانواییهای محلی، در بخش بیمه یا حتی بنیادهای پژوهشی. رویای بسیاری از دختران جوان، کار کردن در شرکت سامسونگ است. سطح حقوقها در آن نسبتا بالا است: معادل ۲۰۰۰ یورو در ماه، که در مقایسه حداقل دستمزد از ۶۰۰ یورو برای مبتدیان رقم هنگفتی است البته برای روزانه 12 ساعت کار و شش روز در هفته، به علاوه مشارکت در فعالیتهای نیکوکارانه شرکت (برای بالا بردن روحیه همبستگی). یکی از کارگران سامسونگ وضعیت کارگران را چنین توصیف میکند:
«در سامسونگ از خواب بیدار میشویم، در سامسونگ میخوریم، در سامسونگ کار میکنیم، در سامسونگ مراوده میکنیم و در سامسونگ میخوابیم.»
کارکنان جدید سامسونگ توسط کارکنان قبلی و از میان دانشجویان کالجها انتخاب میشوند. رقابت برای انتخاب شدن بسیار زیاد است، زیرا داوطلبان بیشتر از تعدادی است که سامسونگ استخدام میکند. محیطهای کار ظاهرا بهداشتی و استاندارد به نظر میرسد. کار با کلاه و لباسهای سفید شبیه فضانوردان باید انجام شود. آرایش ممنوع است. ساعات کار زیاد، سرعت کار بالا، کار با مواد شیمیایی و آلوده، گازهای خطرناک، قرار گرفتن در حوزههای الکترومغناطیس ... بخشهای کوچکی از دشواریهای کار در واحدهای شرکت سامسونگ است. بیشتر کارگران بیش از 5 سال نمیتوانند در این کار دوام بیاورند. پس از آن، یا کار سادهتری مییابند (البته با حقوق کمتر) یا نزد پدر و مادر خود باز میگردند و ازدواج میکنند. برخی نیز بر اثر آلودگیهای محیط کار میمیرند. پیگیریهای حقوقی برای محکوم کردن سامسونگ در رابطه با کوتاهی در باره سلامت کارگران هنوز به نتیجه نرسیده است. آنها به بهانه "اسرار تولید" فهرست دقیق مواد شیمیایی استفاده شده را نمیدهند. یکی از وکلایی که مرگ ناشی از سرطان دختر جوان 22 سالهای را پیگیری میکند با کمک انجمن «هواداران سلامت و حقوق مردم در صنعت نیمههادیها »، ۱۸۱ تن از کارکنان پیشین سامسونگ را شناسایی کرده است که به بیماریهای مختلف (سرطان خون، سرطان سینه و اسکلروز چندگانه یا ام اس) در فاصله سالهای ۲۰۰۷ تا ماه مه ۲۰۱۳ مبتلا بودهاند. وزارت اشتغال بازرسی ویژهای انجام داده و بیش از ۲۰۰۰ مورد تخطی از حقوق و امنیت کار یافته است. مدیریت وعده داده که چارهاندیشی کند ... اما راههای نفوذ سامسونگ برای مختومه اعلام کردن چنین پروندههایی بسیار است. 12
کارخانه ال جی (یکی دیگر از این کلان مجتمعها) در منطقه پوسان قرار دارد. کارخانهای در دو بخش، یکی با مساحت حدود 290هزار مترمربع، خط تولید مایكروویو و یخچال فریزر و دومی با مساحت حدود 380هزار مترمربع مجهز به چهار خط تولید مختلف برای ساخت انواع ماشین لباسشویی، سیستم تهویه هوا، جاروبرقی و ماشین ظرفشویی است. بسیاری از ده هزار کارگر کارخانههای ال جی، زنان و دختران جوان هستند. در خطوط تولید این واحدها نیز سرعت کار بسیار زیاد است. مثلا زمان تولید یك عدد ماشین لباسشویی 5/8 ثانیه است. (از اولین گام تا زمانی که ماشین لباسشویی بستهبندی شود) میتوان تصور کرد که برای دستیابی به چنین رکوردی، کارگران چگونه باید کار کنند. هر چند بیشتر کارهای مربوط به جابه جاییها توسط رباتها انجام میشود اما کارگران زن تمامی کارهای ظریف را انجام میدهند.
کارگران کرهای سالانه به طور متوسط 2100 ساعت كار میكنند، تقریبا بیشتر از هر كشور صنعتی پیشرفته در دنیا. (این میزان در آلمان 1330 ساعت است.) زیاد بودن ساعت كار در كره به جز فشار بسیار زیاد روی زندگی کارگران، جنبههای منفی دیگری هم دارد. مثلا به همین دلیل، نیمی از فارغالتحصیلان كرهای نمیتوانند كار تمام وقت پیدا كنند، به خصوص زنان. بیشتر آنان خانهنشین هستند و درصد اشتغال به كار زنان بین 24 تا 25 سال فقط 62 درصد است.13 تبلیغات حکومتی "فداکاری" و "کار زیاد" را تحت عنوان ِ"راهی برای دست یابی به قلههای پیشرفت کشور" ترویج میکند و دختران و پسران جوان، "فرزندان کارخانه " نامیده میشوند.
"دولت نیروی کار کارگران زن را با ایجاد یک هویت مدرن از "دختران وظیفه شناسی" به کار گرفت که نقش خود را در پروژههای نوسازی کشور به عنوان "ستونهای صادرات" به خوبی انجام دهند ... . بازتولید سنتهای مردسالارانه و همچنین وضعیت جنگ سرد، انحصارگرایی دولت را در استفاده از نیروی کار ارزان کارگران زن کارخانه تسهیل میکرد. نظامیگری در ترکیب با ساختار اجتماعیای که نیازهای خانواده را مهمتر از نیازهای تک تک افراد آن خانواده میداند، (familialism ) از این تبلیغات برای شکل دادن به تصویری از کارگران زن کارخانه به عنوان "سربازان" و همچنین "دختران کارخانه" استفاده کرد و دولت به فرمانده و رئیس "ملت پادگان" تبدیل شد ...
واقعیت این است که اصطلاحاتی نظیر "ستون صادرات" و "دختران وظیفهشناس" توسط دولت اختراع شد تا زندگی عمومی و خصوصی کارگران زن را کنترل کند و به منظور ایجاد یک نیروی کار مطیع و سختکوش، نظم و انضباطی در آنها بوجود بیاورد. از یک طرف، دولت با ستایش از فداکاری کارگران، ذهن آنان را به گونهای کنترل کرده که گویا آنها داوطلبانه برای رفاه ملت سختیها را تحمل میکنند؛ از طرف دیگر در همان زمان، هر گونه انحراف از این واقعیت رسمی به عنوان "تهدید علیه امنیت ملی" مجازات میشد. 14
با ساعات کار طولانی که مردان زمان چندانی برای در خانه بودن ندارند، بخش بزرگی از کارهای خانه نیز همیشه به دوش زنان بوده است. در این سالها که زنان کره جنوبی دیگر حضور در فضاهای اجتماعی و اقتصادی را به خانه نشستن و خانهداری ترجیح میدادند و سرمایهداران و کارفرمایان نیز این زنان را به عنوان نیروی کار ارزان میخواستند، زندگی روزمره، وظایف خانهداری و فرزندپروری همراه با کار شدید و با ساعات طولانی و دستمزد کم، شرایط ویژهای را برای آنان بوجود آورده بود.
در دهه هفتاد 50درصد نیروی کار موسسات اقتصادی را زنان تشکیل میداد. این موسسات سعی میکردند تا زنان مجرد را استخدام کنند؛ بسیاری از آنان زنان مهاجر بودند. 15 در این زمان زنان 54درصد حقوق مردان را دریافت میکردند. زنان مطابق همه کشورهای دیگر در صف اول اخراجها قرار داشتند. بیکاری گسترده در میان زنان تحصیل کرده جویای کار آنان را وادار میکرد که کارهای پاره وقت و نیمه وقت را بپذیرند.
نوعی جداسازی جنسیتی هم در کار وجود داشت. زنان مجبور بودند در رشتههای غیرفنی مانند خط تولید و مونتاژ فعال شوند. از جداسازی محیط کار زنان و مردان بیشترین سود را "چبولی"ها (شرکتهای متعلق به چند خانواده بزرگ و سرمایهدار) میبرند؛ این شرکتها هم مالیات کمتری میپرداختند و هم از قبل حقوق پایین زنان، سود بیشتری میبردند و هم از این مساله منتفع میشدند که زنان به خاطر نوع شغلشان که نیاز به مهارت نداشت، عضو سندیکا به حساب نمیآمدند. در زمان بحران اقتصادی سال 1997، این زنان به رغم آنکه در بخشهایی توانستند عضو اتحادیه شوند، حتی در خود سندیکا نیز مورد حمایت واقع نشدند. در سال 1997، شرکت ماشینسازی هیوندا دست به تعدیل گسترده نیروی کار زد و 277 نفر از کارگران اخراجی زن بودند. بانک نانگویایاپ 688 زن شاغل را اخراج کرد. اما سندیکاها به بهانه اینکه مردان نیز دارند از کار بیکار میشوند، فعالیت جدی در خصوص این زنان انجام ندادند. 16
به این ترتیب شدت استثمار و بیحقوقی، زنان کارگر را درکره جنوبی به میدان مبارزه متشکل کشاند. هر چند فرهنگ سنتی کره جنوبی شرکت زنان در تظاهرات و اعتراضات کارگری را امری پسندیده تلقی نمیکرد. این مبارزات از اواسط دهه هفتاد به بعد با اصلاحات سیاسی در جامعه کره همزمان شد. حضور آنان در اتحادیههای کارگری به آسانی صورت نگرفت. فضای مردانهی این اتحادیهها یکی دیگر از حوزههایی بود که زنان برای حضور در آن میبایست با سنتها و فرهنگ مردسالاری بجنگند.
پیوند جنبش دانشجویی و جنبش زنان با جنبش کارگری در دهه 80 میلادی مسیر را برای این زنان تسهیل کرد. در این دهه بسیاری از دانشجویان مجبور بودند برای تامین هزینههایشان کار کنند و بسیاری از کارگران نیز مجبور به گذراندن دورههای فنی بودند. به این ترتیب قشر "دانشجو –کارگر" بوجود آمد که از سردمداران و پیشروان اعتراضات کارگری بودند. موج اول "جنبش زنان" یا "جنبش دانشجویی زنان" اولین همکاریاش را با "آکادمی مسیحیت" در سال 1352 ش/1973 م شروع کرد. چنانچه در کارخانهای که زنان کارگر در آن کار میکردند، اعتصابی صورت میگرفت، این نهاد با حمایت "انجمن زنان کلیساها" به صورت یکپارچه فراخوان تحریم محصولات آن کارخانه را میداد. در ادامه، کلیساها تصویب کردند که کلاسهای آموزشی برای نمایندگان میانی جنبش کارگری زنان بوجود بیاورند که در این کلاسها زنان ِکارگر بخش صنعتی و کشاورزی آموزشهای کارگری ببینند. این کلاسهای آموزشی تا امروز وجود دارد.
اولین بار بحث ارتباط جنبش زنان با سایر بخشهای جنبشهای اجتماعی در اواخر دهه 50 شمسی (70میلادی) در کره شکل گرفت. جنبش زنان خود را در مبارزه و خواستهای دمکراتیک، هم ذات جنبش کارگری میدانست اما فضای مردانه جنبش کارگری نمیگذاشت خواست زنان کارگر جوان شنیده شود. در سال 1362ش/1983میلادی "جنبش زنان پیشرو" (the Progressive Korean Women's movment) در کره شکل گرفت. این جنبش متشکل از دانشجویان، فعالان کارگری و دانشگاهیان بود. فعالان "جنبش زنان پیشرو" خواهان برابری حقوق زنان شدند و با جدایی خود از ایدئولوژی ملیگرایانه به مقابله با دیکتاتوری نظامی پرداختند. موج دوم جنبش زنان در سال 1377 ش/1998 م شروع شد، زمانی که جنبش زنان کارگری دیگر نمیخواست تنها به صورت جنبش زنان در مبارزات شرکت کند؛ آنان با حفظ استقلال و خودگردانی، خود را بخشی از جنبش مبارزاتی کارگری میدانستند. جنبش دانشجویی زنان کارگر در دهه 60 ش/ 80 م کمپین وسیعی در رابطه با شکنجه و آزار جنسی در دانشگاه و محیطهای اجتماعی به راه انداخت. این کمپین به این منجر شد که در سال 1363ش / 1984 م، برای اولین بار، این آزارها به عنوان جرم در دادگاهها قابل رسیدگی شد. در تظاهرات و اعتراضها پلیس اقدام به دستگیری دانشجویان میکرد. در این مبارزات فعالان زن دانشجو هم زمان با 166 وکیل همکاری کردند تا تمامی زندانیان زن آزاد شدند و افراد پلیسی که زنان و دختران را مورد آزار جنسی قرار داده بودند، نیز دستگیر شدند. در این دوره در فضای آکادمیک دانشگاه، مارکسیست فمینیستها و سوسیال فمینستها بر "جنبش زنان پیشرو" حاکم بودند، هر چند درگیریهای خاص خودشان را هم داشتند.
در چنین شرایطی زنان کارگر با تلاشی خستگیناپذیر در یک روند ده تا بیست ساله توانستند تشکلهای مستقل زنان کارگر را پایهگذاری کنند. بررسیهای بسیار صورت گرفته تا نشان دهد که چگونه زنان کارگر در دهه هفتاد میلادی یک تغییر اساسی در عمل روزمره خود داشتند و توانستند در دهه هشتاد بنیاد تشکل مستقل کارگری زنان را پایهگذاری کنند. 17
زنان در جنبش اتحادیههای کارگری کرهای در دهه 1970 نقش برجستهای داشتند. زنان کارگر جوان در این دهه به طور عمده در صنایع سبک صادراتی مانند نساجی، پوشاک، لباس، کفش و کلاهگیس مشغول به کار بودند. آنها از طریق اتحادیههای کارگری در برابر رفتار غیرانسانی، دستمزد پایین و ساعات طولانی مبارزه میکردند. زنان کارگر در اوایل دهه هفتاد در اعتصابهای گسترده در بخشهای نساجی و تولید لامپ و تجهیزات برقی حضور فعال داشتند.18 در دهه 1970 تحت دیکتاتوری شدید، در کره اتحادیههای کارگری شرکتی رایج بود که در آنها استقلال و دموکراسی کمتری وجود داشت در مقابل اتحادیههای کارگری دموکراتیک و مستقل (غیردولتی و غیرشرکتی) به شدت سرکوب میشدند.19 زنان کارگر در سازمان جداگانهای سازماندهی نشده بودند و به صورت انفرادی به اتحادیههای کارگری میپیوستند. بیشتر اتحادیههای کارگری رسمی آن زمان تحت سلطه مدیران مرد بود، زنان کارگری که به این اتحادیهها پیوسته بودند مجبور همزمان با مبارزه در برابر رژیم، با مدیران مرد اتحادیه نیز مبارزه کنند. مبارزه آنها برای اخذ مرخصی قاعدگی، زمان تغذیه با شیر مادر در محل کار و مرخصی زایمان، در واقع سمت و سوی جنبش مراقبت از کودکان را داشت. آنان مسایل خاص زنان را در دستور کار داشتند.
مبارزات دهه 1980 زنان کارگر برای دمکراتیک کردن فضای محیط کار در عرصه اصلی آن یعنی دستمزد و ساعت نامناسب کاری بود. سابقه کار آنها بسیار کمتر از مردان بود و در محیط کار جدای از مردان کار می کردند. با این جداسازی میخواستند نشان دهند که کار زنان سبکتر از مردان است. زنان در بخشهای کشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری گاه تا 13 ساعت در روز کار میکردند.20 در دهه هشتاد حقوق زنان کارگر کره در پایینترین سطح کشورهای صنعتی بود. در اواخر دهه هشتاد حقوق زنان در بخش اداری افزایش یافت. در سال 1989 بیش از 80درصد زنان شاغل در کره تنها 5 سال سابقه کار داشتند و تنها 3درصد زنان شاغل بالای 10 سال سابقه کار داشتند.21
بحران اقتصادی این سالها سبب شدت یافتن اعتراضات کارگری شد. زنان در این اعتراضات حضور فعال و برجستهای داشتند. در خلا وجود یک حرکت متشکل سازمانی، مبارزات زنان بیشتر در جهت جنبشهای اجتماعی برجسته میشد. شرکت فعالان زنان در مبارزات بزرگ 1987 بسیار درخشان بود. از جولای تا سپتامبر سال 1987، تخمین زده میشد 1. 2 میلیون، معادل حدود یک سوم از کارگرانی که در شرکتهای با تعداد ده کارگر یا بیشتر کار میکردند، در این اعتراضات به طور منظم شرکت داشتند. (وزارت کار کره، 1988)22
تجمعی که در بزرگداشت کیم کیونگسونک، (یکی از جانباختگان اعتراضات) در سپتامبر 1986 برگزار شد، فرصتی خاص برای پایهگذاری "اتحادیه زنان کارگر کره"KWWA) ) ایجاد کرد. این اولین تجمعی بود که به طور واقعی و برای اولین بار، به طور مشترک توسط چند گروه کاری، به منظور تمرکز بر روی مسائل زنان کارگر درون جنبش کارگری سازمان یافته و برگزار شد. جلسات عمومی کمیته آمادهسازی فعالیتهای کارگری "اتحادیه زنان کارگر کره"، همواره با محاصره پلیس و مشکلات و موانع بسیاری روبرو بود.
اتحادیه زنان کارگر کره در سال 1987 برای بهتر شدن وضعیت اقتصادی و صنفی زنان شکل گرفت. این انجمن سیاستهای دولت را در رابطه با وضعیت زنان بررسی میکرد. این انجمن علیه نادیده گرفتن دفاع از مبارزات زنان از طرف مردان دست به فعالیت زد و حق مهدکودک و حقوق دوران زایمان از فعالیتهای این انجمن است. این انجمن در کمیته زنان آسیایی بسیار فعال است. انجمن زنان در سالهای 87 تا 89 درگیری بسیاری با مردان اتحادیههای کارگری داشت، رهبران مرد اتحادیهها فقط سعی میکردند تبعات کمتری از بحران اقتصادی شامل مردان شود. در آن زمان مردان کارگر 72درصد نیروی کار شاغل را تشکیل میدادند.
بعد از بحران اقتصادی 1998 و بوجود آمدن "فدراسیون شوراهای کارگری"، (کی سی تی یو) توانسته بود ششصد هزار کارگر را به عضویت خود در آورد که اکثر این کارگران یقه سفید در بخشهای اقتصادی کلان و با قراردادهای دائم کار میکردند. بعد از بحران و با شروع اخراجها و تغییر کار از 40 ساعت کار در پنج روز در هفته به 20ساعت کار در بیشتر از پنج روز، توجه این تشکل مستقل به زنان کارگر جلب شد. "فدراسیون شوراهای کارگری" دریافت که زنان بخش کوچکی از اعضای اتحادیه را تشکیل میدهند و به تعداد کمتری چه در محیط کار و چه در سطح رهبری حضور دارند. در سال 1999 از 700 رهبر کارگری کره تنها سی زن در سطح رهبری قرار داشتند. 23
در اعتصاب کارگران ماشینسازی هیوندا که 12هزار پلیس را به محیط کار کشاند، اتحادیه رسمی با ده هزار استعفا موافقت کرد. پیآمد این اعتصاب اخراج 277 نفر بود. 144 زن مسن هم در بخش غذایی کار خود را از دست دادند. این زنان در تمامی مدت اعتصاب برای کارگران مرد اعتصابی سه وعده غذا درست میکردند. اتحادیه از این زنان حمایت نکرد. این زنان دست به اعتراض علیه اتحادیه زدند و اعتصاب غذای خود را علیه اتحادیه شروع کردند. این اعتراض به اتحادیه سه سال طول کشید. این کارگران زن بدترین دوره مبارزه را زمانی میدانستند که از طرف مردان عضو اتحادیه به آنها "خودخواه" گفته میشد. حتا برخی از مردان علیه زنان سد معبر درست میکردند تا نتوانند در اعتراضشان به اتحادیه شرکت کنند. 24 زنان بخش کافه تریا که تحت نظارت و به واسطه شرکتهای پیمانکاری کار میکردند، با پشتکار خود نه تنها توانستند در این مبارزات علیه رهبران مرد اتحادیه موفق شوند بلکه در تاریخ 19 اوت 1999، شصت زن کارگر در نشستی، اولین تشکل مستقل زنان کارگر (کی دبلیو تی یو) را پایه گذاری کردند. 25
چگونگی تشکیل سازمانهای کارگری مستقل زنان
پیش از آغاز کار سازماندهی، کارگران فعال زن ابتدا سوالاتی را در رابطه با مسایل زنان طرح کردند: مشکلات اصلی زنان کارگر چه هستند؟ کدام یک از مسائل زنان کارگر، ارکان جنبش زنان هستند؟ ... و پرسشهایی از این دست. بحث ادغام جنبش زنان با جنبش کارگری، به طور عینی در این زمان مطرح بود. اما جنبش کارگری نسبت به جنبش مستقل زنان کارگر موضع داشت. دو تحلیل در این باره طرح میشد: نخست این که ایجاد تشکل مستقل زنان کارگر میتواند سبب ایجاد تفرقه و تضعیف جنبش کارگری کره شود؛ و دیگر این که مسائل زنان به طور طبیعی زمانی حل میشود که مسائل کار حل و فصل شده باشد.
پس از مبارزات گسترده کارگران کره در ژوئیه و اوت 1987، سه هزار اتحادیه کارگری جدید ایجاد شد. در سال 1990 کنگره "اتحادیههای کارگری کره" (نام قبلی کنفدراسیون اتحادیههای کارگری کره (KCTU) ، "ائتلاف دموکراتیک اتحادیههای کارگری" تشکیل شد. با این حال، اتحادیههای کارگری کره برای غلبه بر محدودیتهای اتحادیه کارگری، نیاز داشتند به جستجوی راههایی جدید بپردازند زیرا این اتحادیهها به طور منظم بر مسایل کارگران مرد در کارخانههای بزرگ توجه داشتند و همچنین مدیران مرد اتحادیه محافظهکار بودند. تقاضا برای اتحادیه مستقل زنان کارگر افزایش یافت، اتحادیههایی که به منظور توسعه ساختار جنبش زنان کارگر، قادر به سازماندهی بیحقوقترین زنان کارگر باشد؛ چرا که زنان غیرمتشکل امنیت شغلی کمتری دارند.
به دنبال بحران اقتصادی 1997 آسیا و از بین رفتن بسیاری از مشاغل، بیشترین ضربه به زنان شاغل وارد شد. در سال 1999 زنان کارگر، "اتحادیه صنفی زنان کره" (Trade Union Korean Women’ s) را تشکیل دادند. فعالیتهای این اتحادیه بر متشکل کردن زنانی کارگری متمرکز بود که بر اثر اخراجها پراکنده شده و در بخشهای متفاوت اقتصادی از تولید پوشاک تا تکنولوژی مشغول به کار بودند. رشد این اتحادیه همراه با متشکل کردن زنان در بخشهای غیررسمی و مشاغل موقت بود. منظور از بخش غیررسمی کارگرانی است که بدون بیمه و مزایا و با قراردادهای موقت مشغول به کارند، از جمله، زنان شاغل در مدارس، کارکنان آزمایشگاه، کتابخانه، آشپزخانه و معلمان مهدکودک و پیشدبستانی. در جریان گسترش فعالیت و مبارزات معلمان، کارکنان زن آموزش و پرورش کره جنوبی نیز تشکلهای مستقل خود را تشکیل دادند. 26
این فدراسیون از سال 1999 با 380 پرسنل زن کار خود را شروع کرد و در سال 2004 بیش از 5000 نفر و تا سال 2009 در ده رشته اقتصادی 6500 کارگر زن، عضو این تشکل مستقل زنان کارگر شده بودند.. از سال 1999 تا 2009، این تشکل توانست بسیاری از زنان در بخش غیررسمی را به عضویت خود در آورد، کسانی که تحت پوشش شرکتهای پیمانکاری کار میکردند. بحران اقتصادی سال 2008 بر وضعیت کار این زنان تاثیر گذاشت. در این دوره زنان تنها 5 درصد اعضای اتحادیه را تشکیل میدادند. این تشکل برخلاف تشکلهای سنتی که بر اساس نوع شغل و رشته و صنعت شکل میگرفت، زنان کارگری را به عضویت خود در آورد که در بخشهای متنوعی کار میکردند. 27
در سال 1999، کمیته تبلیغات اتحادیه زنان کارگر کره (KWWA) و هشت شاخهی منطقهای آن تاسیس شد که متشکل از رئیس کمیته، اعضای بخش تبلیغات، زنان کارگر با تجربه فعال در مبارزات دهه 1970 و رؤسای تعاونی بود. پس از روند آماده سازی توسط کمیته، در نهایت، در 29 آگوست سال 1999، "اتحادیه صنفی زنان کارگر کره" (KWTU) راه اندازی شد. اعلام شد زنان کارگر میتوانند بدون محدودیت و بدون در نظر گرفتن شغل یا منطقه به (KWTU) بپیوندند. "اتحادیه صنفی زنان کارگر کره" برای حفاظت از حقوق زنان کارگر "و گسترش و تحکیم ساختار آن، با استفاده از انواع روشهای تماس با بسیاری از زنان کارگر تلاش میکند که به دلیل ازدواج، بارداری و گرفتاریهای پرورش کودک، در یک دور باطل از اشتغال و بیکاری قرار دارند. در تاریخ جنبش کارگری کره "اتحادیه صنفی زنان کارگر کره" اولین اتحادیه کارگری بود که با هدف قرار دادن فقط سازماندهی زنان کارگر و طرح مسائل آنان به موفقیت دست یابد.
در اکتبر سال 1999، (KWTU) ابتدا شاخهای از اتحادیه خود را برای کارگران نگهداری وسایل گلف تاسیس کرد که به عنوان 88C شناخته میشود و به طور جمعی موضوع خاص حقوق خود را مطرح میکردند. (KWTU) مسئله حداقل دستمزد را برای اولین بار در محافل کارگری مطرح کرد. قانون حداقل دستمزد در کره تصویب شده بود، اما بسیاری از کارگران زن کمتر از حداقل دستمزد دریافت میکردند.
به عنوان نتایج برای 10 سال ابتدای فعالیت، "اتحادیه صنفی زنان کارگر کره" مسائل زنان کارگر موقت را طرح کرد و مشکلات و شرایط تبعیض علیه کارگران نیمه وقت را منتشر کرد:
"کارگران به خصوص به استخدام واحدهای تولیدی در میآیند تا بتوانند زندگی خود را با کار برای خودشان بسازند، این واحدها به طور مستقیم یا غیر مستقیم توسط شرکتهای بزرگ کنترل میشوند؛ با این وجود کارگران زن خود را در یک نقطه کور قانونی مییابند به خاطر این که از لحاظ فنی به عنوان "خوداشتغال" طبقه بندی میشوند ."
در دوران رئیس جمهور لی میونگ باک، که از فوریه سال 2008 به قدرت رسید، فعالیت اتحادیههای کارگری محدود شد. بحران مالی و این محدودیتها ، فعالیتهای اتحادیهای زنان را نیز تحت تاثیر قرار داد. زنان کارگر بیش از همه تحت تاثیر سیاستهای تعدیل نیرو قرار گرفتند. در نیمه اول سال 2009، در مقایسه با مدت مشابه سال 2008 تعداد زنان شاغل نزدیک به 70 برابر کمتر از تعداد مردان شاغل شد، چرا که آنها اخراج شده یا به دلیل بارداری و زایمان خود از کار محروم میشدند. با توجه به تغییر ساختار صنعتی کره، بسیاری از صنایع سبک که در آن زنان کارگر متمرکز شده بودند به نواحی ساحلی چین و آسیای جنوب شرقی نقل مکان کردند که در آن دستمزدها و قیمت زمین نسبتا کم است، همچنین به دلیل تمرکز اتحادیههای کارگری بر کارگران مرد، اتحادیههای کارگری تا حد زیادی از سازماندهی زنان کارگر و مسائل زنان کارگر غافل ماندند. تحت این شرایط، به دلیل اخراج زنان کارگر متشکل و زنان سازمان نیافته، به ویژه کارگران پاره وقت و افزایش کسانی که در شرکتهای بسیار کوچک کار میکنند، زنان کارگر با مشکلات سازماندهی و توانمندسازی خود در اتحادیههای کارگری مواجه شدند.
اقدام زنان برای تاسیس "اتحادیه صنفی زنان کره" گام مهمی برای مقابله با فرهنگ مردسالاری در کره جنوبی بود. هم زمان در اتحادیههای کارگری نیز حضور فعال زنان ادامه داشت. یکی از مهمترین دستاوردهای مبارزات فدراسیون اتحادیههای کارگری کره، افزایش حداقل دستمزد از360 دلار امریکا در ماه در سال 2001 به 630 دلار در ماه در سال 2004 بود که زنان نقش موثری در آن مبارزات داشتند. یکی دیگر از اعتراضاتی که زنان کارگر در آن نقش برجستهای داشتند، در جولای 2006 علیه تغییر قانون کار بود. یکی از تغییرات مهم این قانون به رسمیت شناختن کار غیردائم و موقت بود. کنفدراسیون پیشرو و مترقی اتحادیههای کارگری کره (KCTU)از همان ابتدا از مذاکره کنارهگیری کرد و فرآیند سه جانبهگرایی دچار اختلال شد. این اقدام از آن جهت صورت گرفت که برای کنفدراسیون محرز شده بود قانون مذکور تنها به گسترش اشکال موقت، قراردادی و موردی کار منتهی می شود. کمیسیون سه جانبه ابداً تلاش نکرد تا به دغدغههای کی تی سی یو پاسخ گوید و در عوض با "فدراسیون محافظکار اتحادیههای کارگری کره" (اف کی تی یو) (FKTU) بر سر لایحه مذکور به توافق رسید. اوایل پاییز 2006 در حالی که اعتراضات بالا گرفته بود لایحه مذکور به تصویب رسید و در اول جولای به اجرا درآمد. پس از تصویب لایحه، دولت و همچنین تعداد اندکی از کمپانیهای بزرگ اعلام کردند چندین هزار کارمند را که با قرارداد موقت مشغول به کار بودند، دائمی و ثابت خواهند کرد. با این حال هر چه اول جولای نزدیک تر می شد بیشتر روشن می شد که تعداد بسیاری از کارفرمایان بخش خصوصی و همچنین خود دولت به اخراج کارگران موقت اقدام کرده یا آنها را ناگزیر می کنند قراردادهای کوتاه مدت امضا کنند.
برجستهترین مورد این اعتراضات در رسانه ها، مربوط به کارگران فروشنده فروشگاههای زنجیرهای "هم ور" و "نیو کور" (Homever &New Core ) بود که در تملک "ای لند" (E-Land) قرار داشتند. در این فروشگاهها ، صندوقداران که اغلب زن هستند در محل کار تحصن کرده و اقدام به اعتصاب نشسته کردند که اعتراضات وسیعی را در حمایت از این اقدام در گوشه و کنار برانگیخت و توجه پلیس را نیز به خود جلب کرد و منجر به بسته شدن فروشگاههای "ای لند" شد. حمایت عمومی از این مبارزه و اعتراض علیه روشهای استخدامی این شرکت، پس از آنکه گروههای مدنی افشا کردند کمپانی مذکور برای دائمی نکردن قرارداد کارگران از اسناد جعلی استفاده کرده، بسیار تشدید شد. دولت برای میانجیگری میان اعتصابیون و کارفرما پا درمیانی کرد.
علاوه بر اعتصاب در"ای لند" و "هوم ور"، کارگران زن سیستم حمل و نقل قطار پرسرعت کره ( KTX) در اعتراض به عدم پاسخ کارفرما و دولت به تقاضاهایشان مبنی بر برابری جنسیتی، ایمنی شرایط کار و امنیت شغلی در دوم جولای دست به اعتصاب غذا زدند. آنها از ماه مارس 2006 در اعتصاب به سر برده و با حملات پلیس دست و پنجه نرم می کردند. این در حالی است که حتی کمیسیون ملی حقوق بشر دولت نیز اظهار کرد شرکت حمل و نقل قطار پرسرعت کره باید در ساختار استخدامی تبعیضآمیز و جنسیتی خود تجدیدنظر کند. 30
یکی از ویژگیهای اتحادیه صنفی زنان کره در این است که جمعهای کوچک صنفی درست میکنند و همکاران صنفی یک محیط کار جلسات آشنایی و تبادل تجربیات میگذارند و از طریق این جلسات، تشکل خود را معرفی میکنند.28 اکثر شکایات این اتحادیه صنفی زنان به ادارات کار به نفع زنان تمام میشود و مدیریت مجبور میشود انعطاف به خرج دهد و این مساله سبب ترغیب زنان کارگر و معلم به عضویت در این اتحادیه میشود. پلیس به دفعات متعدد به دفتر این اتحادیه حمله برده است. 29
به رغم فعالیتهای گسترده تشکلهای کارگری زنان در کره، هنوز هم مردسالاری در اتحادیه های کارگری وجود دارد. علاوه بر این، به دلیل آن که در تمام سطوح صنعتی و کنفدراسیون اتحادیه های کارگری (FKTU و KCTU) مدیران اغلب مرد هستند و اتحادیههای کارگری محلی نسبت به مسائل جنسیتی حساس نیستند، هنوز هم نرخ سازمانی زنان کارگر کرهای در حدود 5درصد است. با توجه به این واقعیت که بسیاری از زنان (70درصد) کارگران نیمه وقت هستند و 60 درصد از زنان در شرکتهای بسیار کوچکی کار میکنند که کمتر از 10 کارگر دارند، این امری طبیعی به نظر میرسد. حدود یک میلیون نفر از کارگران به خصوص کارگرانی که به عنوان کارگر به رسمیت شناخته نمیشوند، نیز زن هستند. مانند زنان کارگر به عنوان دستیار از وسایل گلف نگهداری میکنند، معلم های خصوصی که در خانه ها تدریس میکنند، دستفروشان زن، بیمه گران زن، زنان تحویلدهنده شیر، فروشندگان زن لوازم آرایشی و بهداشتی، نویسندگان برای شرکتهای پخش، و پاسخگویان تلفنی که از لحاظ فنی به عنوان خود اشتغال طبقه بندی میشوند، علاوه بر اینها، کارگران خدمات مراقبت که در بخش غیررسمی مانند خانه داری، مهد کودک، مراقبت از کودکان و سالمندان، مشغول به کارند طبق قانون به عنوان کارگر به رسمیت شناخته نمیشوند.
اینجاست که وظایف اصلی اتحادیه های کارگری و سازمانهای کارگری است که برای سازماندهی این کارگران اقدام کنند. سازماندهی زنان کارگر در اتحادیه های کارگری به دلیل مشکلات ساختاری در بازار کار کره بسیار دشوار بوده است. با این وجود به منظور غلبه بر این مشکلات، نه تنها اتحادیه های کارگری بلکه سازمانهای زنان باید با همبستگی بیشتر خود برای حل مشکلات زنان کره اقدام مشترک داشته باشند.
هاله صفرزاده
کانون مدافعان حقوق کارگر
منابع و زیرنویسها:
1- "با وجود موفقیتها ، زنان کره جنوبی هنوز برای برابری باید مبارزه کنند" / suvendrini Kakuchi
2- همزمان با رشد سریع صنعتی در کره نیاز به استفاده از نیروی کار ارزان زنان برای سرمایهداری ضروری بود. در گزارش که در سال 2003 در رابطه با وضعیت زنان منتشر شده است به این موضوع اشاره شده که سازمانهای غیردولتی زنان فعالیتهای گستردهای در زمینه آموزش و پرورش و اشتغال در بیش از 20 سال گذشته داشتهاند و رشد مشارکت زنان در این حوزهها به عنوان نتیجه ی رشد اقتصادی کشور شناخته شده است به عنوان مثال، کره جنوبی هنگامی ژاپن را پشت سرگذاشت که قانونی در سال 2000 در مورد تعیین سهمیه 30درصدی برای کاندیداهای زن در حوزههای انتخاباتی و 50 درصد برای کاندیداهای زن نمایندگی مجلس ملی تصویب کرد. یک سال قبل از آن قانون ضد آزار و اذیت جنسی تصویب شد، که مطابق با آن مرتکبان این نوع خشونتها به جریمه مالی معادل 2500 دلار و زندان محکوم میشوند. کره جنوبی همچنین دارای قانونی است که حکومت را ملزم به حمایت از زنان کارآفرین و گسترش یارانههای مالی به زنان شاغلی میکند که خواهان شرکت در فعالیتهای اقتصادی هستند. در تکمیل این تلاشهای قانونی بود که در سال 2001 وزارت "برابری جنسیتی" راه اندازی شد که بعدا وزارت "برابری جنسیتی و خانواده" شد که به ترویج توانمندسازی زنان میپرداخت. ("با وجود موفقیتها ، زنان کره جنوبی هنوز برای برابری باید مبارزه کنند" ( suvendrini Kakuchi)
2-شبکه کارگران آسیا هم مجموعهای است از تشکلهای غیردولتی و اتحادیههای کارگری مستقل. این نوع نهادها بسیار در آسیا وجود دارد در رابطه با کارگران بخش غذایی و
کشاورزی تا حدودی هم جریانات سیاسی چپ در آن فعال هستند. البته جریانات سیاسی چپ بیشتر جریانات مائوئیست هستند. (http://www. aworc. org/org/front. html)
3-https://www. scribd. com/doc/24324479/Foreign-Direct-Investment-and-Economic-Growth-in-South-Korea
4- اوضاع زنان چشم بادامی در ژاپن و کره fors atnet. ir
براساس گزارشOECD، شهروندان کرهجنوبی یکی از کشورهایی هستند که ساعات کاری بسیار طولانی دارند. به همین دلیل، آقایان زمان چندانی برای در خانه بودن ندارند. در نتیجه بخش بزرگی از کارهای خانه به دوش همسرانشان میافتد. از طرفی زنانی که آرزوی کار کردن دوشادوش مردان را دارند با بچههایی روبهرو هستند که نیاز به مراقبت دارند، آنهم در شرایطی که کرهجنوبی این روزها و این سالها نرخ باروری پایینی را تجربه میکند. در این حال درصد زنانی که هرگز ازدواج نکردهاند، در سال 2013 به 15درصد رسید که بیش از 9درصد از سال 2000 بیشتر است. کره جنوبی تنها کشور عضو OECD است که اشتغال زنان دارای تحصیلات دانشگاهی نسبت به زنانی که تنها دورههای تحصیلی اجباری (تا دیپلم) را گذراندهاند، نرخ پایینتری دارد. این امر نشان از وجود بازدارندههایی چون فاصله حقوق دریافتی میان زنان و مردان و مشاغل کمتر موجود برای زنان است. برآوردها نشان میدهد که زنان ژاپنی تا 57درصد حقوق مردان درآمد دارند، این درحالی است که در کره جنوبی این رقم حدود 44 درصد است.
https://jia. sipa. columbia. edu/online-articles/empowerment-women-s outh-korea/#_edn10
274 -5 اسم، نام خانوادگی در مجموع 42 میلیون جمعیت کره است که 42 درصد آنها کیم، لی و پارک هستند. قانون 815 مدنی ، ازدواج فرد غیرمشخص را با خاندانی که چهار نسل آن مشخص هستند، ممنوع میکند.
6- http://lawdigitalcommons. bc. edu/cgi/viewcontent. cgi?article=1269&context=twlj
http://www. ipsnews. net/2010/06/despite-gains-south-korean-women-still-struggle-for-equality/- 7
https://jia. sipa. columbia. edu/online-articles/empowerment-women-south-korea/#_edn6 - 8
seung-sook Moon. “Women and Civil society in south Korea” in Charles K. Armstrong. Ed. Korean society: Civil society, - 9
Democracy and the state (second edition) (London and New York: Routledge, Taylor and Francis Group, 2007), 132
04 -10 خرداد 1394 - مترجم سارا گلچین
http://forsatnet.ir/news/daily-note/%D8%A7%D9%88%D8%B6%D8%A7%D8%B9-%D8%B2%D9%86%D8%
A7%D9%86-%DA%86%D8%B4%D9%85-%D8%A8%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%85%DB%8C-%
D8%AF%D8%B1-%DA%98%D8%A7%D9%BE%D9%86-%D9%88-%DA%A9%D8%B1%D9%87. html
11- اوضاع زنان چشم بادامی در ژاپن و کره forsatnet. ir
** بنیاد کار کره نهادی است سه جانبه یا کارفرمایی - دولتی و نهاد کارگری اش هم مانند خانه کارگر است که طرفدار دولت است.
12- گزارش رسمی ۲۰۱۲ سامسونگ/ سامسونگ یا امپراتوری ترس/ مارتین بولارد / لوموند دیپلماتیک/ شهباز نخعی
13- http://www. sefidak. com/new -day/south-korean-won-hang#ixzz4VAOUkmVm
14- مبارزات کارگران زن در کره جنوبی: 1970 /سیاست زندگی غیررسمی در مبارزه کارگران زن در کره جنوبی: 1970-1979/ یونجی پایک
15- کارگران مهاجر
16- Korean Women's Trade Unions, About KWTU, http://www. kwunion. or. kr/Eng/About. aspx (last visited Nov. 25, 2007).
https://opus.lib.uts.edu.au/bitstream/10453/1041/1/2008002514.pdf -17
https:// survivalpolitics. org/ca e- study/ south-korea/female-workers- struggle -in- south-korea/#_edn3
18- منازعات کارگری حاصل قانون کار کره جنوبی / جمی وست/ برگردان: بابک پاکزاد
General News Labor Is sues social Is sues
19- اتحادیههای کارگری کره و سازمان زنان کارگر کره 1/6/2009 آوریل-ژوئن 2009/ جئونگ ماه جا /
20- CHUN SOONOK, THEY ARE NOT MACHINES: KOREAN WOMEN WORKERS AND THEIR FIGHT FOR DEMOCRATIC TRADE UNIONISM IN THE 1970s 112-113 (Ashgate Publishing, Ltd. (2003)
Kyung Ae Park, Women Workers in South Korea: The Impact of Export-Led - 21
Industrialization, 35 ASIAN SURVEY 740, 756 (1995)
http://r. search. yahoo. com/_ylt=A0LEV7zHqw5YHlgA7skXFwx . 22
-;_ylu=X3oDMTByMG04Z2o2BHNlYwNzcgRwb3MDMQRjb2xvA2JmMQR2dGlkAw--/RV=2/RE=1477385287/RO=10/RU
=https%3a%2f%2flibcom. org%2fhis tory%2f1987-the-great-workers -struggle/RK=0/Rs=hAh14UpjUpoQWoQKdMLEbjC. N4k-
A tudy of the Emergence of Women’ s Trade Unions in south Korea Jinock Lee Univers ity of Warwick
Are Women-Only Trade Unions Necessary in South Korea: A Study of Women Workers' Struggles in Korea's Labor Market - 23
Comment Gina Kong - Northwestern Journal of International Law & Business
Organizing at the margins, Jennifer Jihye Chun2009 Cornell Univers ity P90-91 - 24
The Korean Women’s Trade Union (KWTU) - 25
https ://books. google. ca/books ?id=njtZBwAAQBAJ&pg=PA73&lpg=PA73&dq=KWTU
+Korea&source=bl&ots=DrZRP7HX4W&sig=ftZWBhvtalNucwJyUVD--JqEKCk&hl=
en&sa=X&ved=0ahUKEwjbnpyjqPvPAhWq5YMKHfCjCJwQ6AEIKTAC#v=onepage&q=
KWTU%20Korea&f=false Koran Workers As sociation
https ://en. wikipedia. org/wiki/Korean_Women_Workers _As sociation - 26
http://www. amrc. org. hk/content/korean-trade-unions -and-organization-korean-women-workers - 27
-https:// survivalpolitics.org/ca e- study/ south-korea/female-workers- struggle -in- south-korea/#_edn3 - 28
General News Labor Is sues social Is sues - 29
30- منازعات کارگری حاصل قانون کار کره جنوبی / جمی وست/ برگردان: بابک پاکزاد