گرامیداشت ۸ مارس از تاریخ ۱۹۰۹ آغاز شد و حال شاهد دگرگونی آن در وجوه مختلف هستیم. آنچه نباید به فراموشی سپرده شود و روز جهانی زن به روزی برای دادن گل و هدیه به زنان تقلیل یابد، پیشینهی کارگری روز ۸ مارس و نقش زنان در جنبشهای کارگری است. همانطور که اعتصاب زنان صنایع پوشاک که روز ۸ مارس را برای ما به عنوان روز زن ماندگار کرد، نتیجهی فرآیندی از دخالتگری زنان در جنبشهای کارگری شد که خود نیز ناشی از الزامات عینی بود، همواره بیم آن میرود که تنها در این روز به حضور زنان در میادین اندیشیده شود و نقشی که میتوانند در روند تغییرات بنیادین داشته باشند فقط و فقط شعاری منحصر به این روز باقی بماند.
باید در نظر گرفت آنجا که تنها مردان سخن میگویند دغدغههای روزمرهی نیمی از افراد به حاشیه سپرده میشود و نقششان نیز میتواند در همین امور روزمره نادیده انگاشته شود. یک زن ممکن است مشغول هیچ نوعی از کار تولیدی نباشد و به نوعی از کارها نظیر منشیگری و مانند آن مشغول باشد و یا تنها یک زن خانهدار باشد و زنی باشد که تنها به کار بازتولیدی میپردازد. یک زن ممکن است مشغول کارهای زنانه شده و کم درآمد باشد که هیچ انگاشته میشوند اما نباید همین نیز باعث شود نقش آنان و قدرتی که میتوانند در برهم زدن مناسبات موجود داشته باشند نادیده گرفته شود. روز ۸ مارس گرچه مناسبتی است که دستکم در آن یک روز صدای زنان بلندتر میشود، تنها یک روز برای گرامیداشتن زنان نیست، بلکه روزی است که باید آنچه تا کنون برای بیشتر در نظر گرفتن خواستهها و امکانات مقاومت آنان برای همگان بههمراه داشته است را مرور کنیم. به هر روی در لحظهای ایستادهایم که مردسالاری و قیممآبی از هر سو بر جسم و روان زنان حمله کرده و میخواهد تمام ساحتهای زیست آنان را به محلی برای انتفاع خود بدل کند. در همین لحظه و حالا لازم است با رد تمام این دیگریسازیهای سلطهورزانه، در مقابل آن بایستیم و افقی که در آن برابری جنسیتی برپا شدهاست را ترسیم و برایش تلاش کنیم.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه